قاتل: من فقط یک سیلی به صورت مقتول زدم

آن شب وقتی پدرم را در آن وضعیت دیدم حالم دگرگون شد، انگار غرورم شکست. من فقط یک سیلی به صورت مقتول زدم. باور کنید اصلاً با او درگیر نشدم و قصدم کشتن او نبود.
تصویر قاتل: من فقط یک سیلی به صورت مقتول زدم

به گزارش سایت خبری پُرسون، زمستان سه سال قبل مغازه جگرکی در یکی از بلوار‌های پاکدشت شاهد درگیری مرگباری بود که پلیس را به آن محل کشاند.

بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که درگیری میان چند جوان رخ داده و در جریان آن مرد ۳۰ ساله‌ای به نام شهرام مجروح شده است. شهرام که بلافاصله به بیمارستان منتقل شده بود، به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخت.

پس از مرگ شهرام، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند.

مأموران در اولین گام با تحقیقات میدانی دریافتند عامل جنایت نیز پسر ۳۰ ساله‌ای به نام سینا بوده است. همین سرنخ سبب شد تا وی به عنوان متهم به قتل در خانه پدری‌اش دستگیر شود.

سیلی مرگبار

سینا پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجویی‌های اولیه به درگیری خونین با شهرام اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: مغازه جگرکی متعلق به پدر و برادرم است. شب حادثه حدود ساعت ۲ بامداد وقتی من خواب بودم یکی از دوستان برادرم با تلفن همراهم تماس گرفت و وحشت‌زده گفت پدر و برادرم با دو مرد مست در مغازه درگیر شده‌اند و از من خواست خودم را به آنجا برسانم. با شنیدن این حرف اصلاً متوجه نشدم چطور حاضر شدم و خودم را به مغازه رساندم. وقتی وارد شدم دیدم دو مرد مست داخل مغازه هستند. پدرم روی زمین افتاده بود و آنها او را کتک می‌زدند. خیلی عصبانی شدم جلو رفتم و فقط یک سیلی محکم به صورت شهرام زدم که او روی زمین افتاد و سرش با لبه جدول برخورد کرد و بیهوش شد. وقتی دیدم حرکت نمی‌کند به سرعت او را به بیمارستان رساندم، اما چند ساعت بعد کادر درمان گفتند که او فوت کرده است.

با اظهارات صریح متهم، وی صحنه جرم را بازسازی کرد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

اولین جلسه دادگاه

در آن جلسه پدر مقتول از طرف خودش و نوه ۷ ساله‌اش درخواست قصاص کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: آن شب وقتی پدرم را در آن وضعیت دیدم حالم دگرگون شد، انگار غرورم شکست. من فقط یک سیلی به صورت مقتول زدم. باور کنید اصلاً با او درگیر نشدم و قصدم کشتن او نبود. پس از آن قضات برای بررسی دقیق‌تر ابعاد ماجرا و حضور شاهد پرونده، ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعد موکول کردند.

دومین جلسه دادگاه

در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده دوست مقتول به عنوان شاهد به جایگاه رفت و گفت: آن شب من و شهرام به مغازه جگرکی رفته بودیم که به یکباره با پدر و برادر متهم درگیر شدیم. چند دقیقه بعد او از راه رسید و یک سیلی به صورت دوستم زد که شهرام روی زمین افتاد.

سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهارات در جلسه اول رسیدگی اظهار کرد: من با قربانی درگیر نشدم و فقط یک سیلی به صورتش زدم.

وی در حالی که اشک می‌ریخت به قضات گفت: شش ماه بعد از این ماجرا پدرم خودش را حلق آویز کرد. من وقتی این خبر را در زندان شنیدم، کمرم شکست. پدرم قبل از مرگش دست نوشته‌ای برایم گذاشت که در آن نوشته بود «پسرم مرا ببخش که به خاطر دفاع از من زندگی‌ات نابود شد.» پدرم خودش را مقصر این ماجرا می‌دانست و به خاطر عذاب وجدان دست به خودکشی زد. درگیری آن شب زندگی من و خانواده‌ام را نابود کرد.

با تصمیم قضات ادامه رسیدگی به پرونده به جلسه سوم موکول شد.

سومین جلسه دادگاه

در سومین جلسه رسیدگی به پرونده وکیل متهم به جایگاه رفت و گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد که قربانی در زمان درگیری به خاطر شرب خمر در حالت طبیعی نبوده است. با توجه به اینکه ضربه سیلی موکلم نوعاً کشنده نیست و همچنین قصدی برای قتل وجود نداشته، از قضات درخواست برائت موکلم از اتهام قتل عمدی را دارم.

در پایان جلسه قضات با توجه به دفاعیات متهم و وکیل وی، سینا را از اتهام قتل عمدی تبرئه و وی را به خاطر قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم کردند.

مهر تأیید حکم در دیوان عالی کشور

با اعتراض اولیای دم به حکم صادره، پرونده به شعبه ۴۹ دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان پس از بررسی دقیق پرونده، مدارک و گزارش‌های موجود در پرونده حکم صادره را تأیید کردند. به این ترتیب متهم با فروش خانه و خودرواش، دیه قربانی را پرداخت کرد و از زندان آزاد شد.

منبع: ایران

864106

سازمان آگهی های پرسون