طراحی ایده انتقال پایتخت روی فرض اشتباه

ایده «انتقال پایتخت» از تهران صر‌‌‌ف‌‌‌نظر از اینکه با «چشم‌‌‌بسته» نسبت به «تبعات اجتماعی و شهری برای پایتخت فعلی و پایتخت جدید» مطرح شده، روی «فرض اشتباه» نیز طراحی شده است.
تصویر طراحی ایده انتقال پایتخت روی فرض اشتباه

به گزارش سایت خبری پرسون، به نقل از دنیای اقتصاد، حدود سه هفته پیش، رئیس‌‌‌جمهور با حضور در قرارگاه خاتم‌الانبیاء –نهادی که طی حداقل ۱.۵ دهه اخیر ابرپروژه‌‌‌های شهری تهران را مدیریت، احداث و اجرا کرده است- در تشریح مشکلات زندگی در تهران، ایده «انتقال پایتخت» را مطرح کرد. این ایده، طی حداقل دو دهه گذشته، دست‌‌‌کم ۲ تا ۳ بار از سوی دولت‌‌‌ها مطرح شد و آخرین بار پیش‌‌ ‌از این دولت، مطالعات مفصل درباره آن صورت گرفت که بیانگر «مشکل‌‌‌زا بودن تاسیس پایتخت جدید، ‌‌‌ بدون حل مشکلات پایتخت فعلی» بود. اکنون که برای هشتمین بار طی ۱۱۰سال گذشته، «انتقال پایتخت از تهران با هدف حل مشکلات تهران» طرح شده است، چاره‌‌‌ای نیست جزء اینکه «تجربه‌‌‌های ناکام یا دردناک انتقال پایتخت در کشورها» را بررسی کنیم تا بلکه «حواس سیاستگذار در کشورمان به جواب درست برای حل مساله تهران جلب شود.» تصور می‌شود اگر «پایتخت از تهران منتقل شود»، در این صورت «جمعیت سرریز ساکن تهران کاهش پیدا می‌کند و این کلان‌شهر نفس می‌‌‌کشد.» این فرضیه اما در «آخرین نمونه جهانی انتقال پایتخت» رد شده است. در قزاقستان بعد از آنکه پایتخت از آلماتی به آستانه منتقل شد، جمعیت پایتخت قدیمی از ۱.۱ میلیون نفر طی ۲۰ سال به ۱.۸ میلیون نفر افزایش پیدا می‌کند؛ یعنی نه تنها تراکم جمعیتی کم نشد که زیادتر هم شد.

«انتقال پایتخت» در یک کشور، به دو بال اقتصادی نیاز دارد؛ منابع مالی و سرمایه خارجی. در قزاقستان میانگین سالانه چیزی معادل ۴‌درصد تولید ناخالص داخلی این کشور، «سرمایه خارجی برای تاسیس پایتخت جدید» وارد شد. ضمن آنکه به‌رغم گذشت ۲۶ سال از عملیات انتقال، هنوز پایتخت جدید تکمیل نشده است.

زلزله؛ بهانه «انتقال پایتخت»

تغییر پایتخت یک کشور همواره با تحولات گسترده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همراه بوده است. این تصمیم که معمولا دلایل مختلفی از جمله جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد، در طول تاریخ بارها تکرار شده است. برخی از این انتقال‌‌‌ها با موفقیت همراه بوده و به توسعه و پیشرفت کشور کمک کرده‌‌‌اند، در حالی که برخی دیگر با چالش‌‌‌ها و مشکلات عدیده‌‌‌ای مواجه شده‌‌‌اند. یکی از پروژه‌‌‌های انتقال پایتخت که به تازگی انجام شده است مربوط به کشور اندونزی است. تصمیم اندونزی برای انتقال پایتخت از جاکارتا به نوسان‌‌‌تارا، پروژه‌‌‌ای عظیم و جاه‌‌‌طلبانه است که با چالش‌‌‌های جدی روبه‌رو شده است.

اگرچه هدف از این انتقال، کاهش بار از روی جاکارتای پرجمعیت و در معرض خطر فرونشست و ایجاد یک مرکز اداری جدید است، اما این پروژه با انتقادات زیادی همراه بوده است. یکی از مهم‌ترین چالش‌‌‌ها، هزینه بسیار بالای این پروژه است. ساخت یک شهر جدید از ابتدا، نیازمند سرمایه‌‌‌گذاری کلانی است که بر اقتصاد اندونزی فشار می‌‌‌آورد. علاوه بر این، نگرانی‌هایی در مورد تخریب محیط‌زیست و از بین رفتن زیستگاه‌‌‌های طبیعی در منطقه نوسان‌‌‌تارا وجود دارد. انتقال جمعیت به این منطقه می‌تواند منجر به تخریب جنگل‌‌‌ها، کاهش تنوع زیستی و تهدید حیات گونه‌‌‌های جانوری و گیاهی شود.

از طرف دیگر، این پروژه می‌تواند بر هویت فرهنگی و اجتماعی مردم بومی منطقه تاثیر منفی بگذارد. ورود جمعیت زیاد به این منطقه می‌تواند باعث تغییر سبک زندگی، ارزش‌‌‌ها و باورهای مردم محلی شود. تاکنون نتایج مشخصی از این پروژه به دست نیامده است و قضاوت در مورد موفقیت یا شکست آن کمی زود است. بسیاری از پروژه‌‌‌های زیرساختی هنوز تکمیل نشده‌‌‌اند و جذب سرمایه‌‌‌گذار خارجی نیز با کندی پیش می‌رود. در نتیجه، انتقال پایتخت اندونزی، پروژه‌‌‌ای پیچیده و پرچالش است که آینده آن هنوز نامعلوم است. اگرچه این پروژه با اهداف بلندپروازانه‌‌‌ای آغاز شده است، اما لازم است به طور جدی به چالش‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن پرداخته شود تا بتوان به طور دقیق‌‌‌تر در مورد موفقیت یا شکست آن قضاوت کرد.

اما در میان این تجربیات، تجربه قزاقستان در انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه، به عنوان یک مورد مطالعه جالب توجه، جایگاه ویژه‌‌‌ای دارد. دلایل موفقیت نسبی این انتقال و چالش‌‌‌هایی که در این مسیر وجود داشته است، می‌تواند برای وضع موجود تهران که بار دیگر انتقال پایتخت برای آن مطرح شده است، آموزنده باشد. در ادامه به بررسی دقیق‌‌‌تر این موضوع خواهیم پرداخت و عوامل موثر بر موفقیت تغییر پایتخت در قزاقستان را مورد تحلیل قرار خواهیم داد.

قزاقستان، گسترده‌‌‌ترین کشور محصور در خشکی جهان، با پهنه‌‌‌ای وسیع در قلب آسیای مرکزی و پهنه‌‌‌ای از اروپا، کشوری با هویت چندوجهی است. این کشور با جمعیتی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر، در همسایگی غول‌‌‌هایی چون روسیه و چین قرار گرفته و از تنوع قومی و فرهنگی غنی برخوردار است. در میان این وسعت پهناور، شهری مدرن و رو به رشد به نام آستانه به عنوان پایتخت این کشور پهناور انتخاب شده است. اما چرا آستانه؟ و چه عواملی این شهر را به مرکز ثقل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قزاقستان تبدیل کرده است؟

پایتخت هر کشوری، نماد هویت ملی، مرکز تصمیم‌‌‌گیری‌‌‌های کلان و کانونی برای جذب سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های داخلی و خارجی محسوب می‌شود. آستانه نیز با معماری مدرن، آسمان‌خراش‌‌‌های بلند و زیرساخت‌‌‌های پیشرفته، به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مهم‌ترین شهرهای منطقه است. اما انتخاب آستانه به عنوان پایتخت قزاقستان، تصمیم ناگهانی و بدون دلیل نبوده است. پیش از این، شهر آلماتی به عنوان پایتخت این کشور شناخته می‌‌‌شد. اما دلایل مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی، امکانات توسعه‌‌‌ای و چشم‌‌‌انداز آینده، دولت قزاقستان را بر آن داشت تا پایتخت خود را تغییر دهد.

انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه، علاوه بر ایجاد یک مرکز جدید برای توسعه و پیشرفت، به دنبال اهداف دیگری همچون کاهش تمرکز جمعیت در یک نقطه و ایجاد تعادل در توسعه مناطق مختلف کشور نیز بوده است. در این گزارش به بررسی دقیق‌‌‌تر دلایل انتخاب آستانه به عنوان پایتخت، تاثیرات این تصمیم بر اقتصاد و جامعه قزاقستان و همچنین چشم‌‌‌انداز آینده این شهر خواهیم پرداخت.

بر اساس گزارشی از آرتیسفیر، در سال ۱۹۹۷ پایتخت قزاقستان از آلماتی به آستانه منتقل شد. دلیل رسمی این جابه‌‌‌جایی، خطر وقوع زمین‌‌‌لرزه‌‌‌های شدید در منطقه آلماتی عنوان شد؛ شهری که پیش از آن، قلب تپنده قزاقستان به‌شمار می‌رفت. اما بسیاری بر این باورند که دلایل دیگری نیز در پس این تصمیم نهفته بود. برخی معتقدند دولت قزاقستان با انتقال پایتخت به آستانه، در پی ایجاد فاصله‌‌‌ای امن‌‌‌تر با مرز پر تنش با چین بوده است. این نظر با توجه به نگرانی‌های امنیتی آن دوره، دور از ذهن نیست. نظریه دیگری نیز وجود دارد که این جابه‌‌‌جایی را نتیجه‌‌‌ای از تمایل دولت برای نزدیکی بیشتر به مرز روسیه می‌‌‌داند.

با توجه به جمعیت قابل‌‌‌توجه روس‌‌‌های قومی در مناطق شمالی قزاقستان، این انتقال می‌توانست به عنوان اقدامی برای تقویت پیوندها با این همسایه قدرتمند تلقی شود. جنگ اخیر در اوکراین نیز به این نظریه قوت بیشتری بخشیده است. به نظر می‌‌‌رسد که تصمیم به انتقال پایتخت قزاقستان، نتیجه تعامل پیچیده‌‌‌ای از عوامل زمین‌‌‌شناسی، سیاسی و امنیتی بوده است. هر کدام از این عوامل به تنهایی می‌توانست بر این تصمیم، تاثیرگذار باشد، اما در کنار هم، تصویری کامل‌‌‌تر از دلایل این جابه‌‌‌جایی را ارائه می‌دهند. آستانه، شهری است مدرن با خیابان‌‌‌هایی عریض و ساختمان‌‌‌هایی که همچون الماس می‌‌‌درخشند. جرثقیل‌‌‌های بلند، حکایت از رشدی بی‌‌‌وقفه دارند و ساختمان‌‌‌های تازه‌ساز، نمادی از آینده‌‌‌ای روشن هستند. درختان جوان، هنوز سایه‌‌‌ای بر دل کوچه‌‌‌ها نینداخته‌‌‌اند.

مخالفت آلماتی‌‌‌ها با «انتقال»

آستانه شهری است که در گذر زمان دگرگون شده است؛ شهری که از دل تاریخ برخاسته و به سوی آینده‌‌‌ای روشن در حرکت است. برج بایترک آستانه، با الهام از افسانه درخت مقدس، نمادی از پیوند عمیق مردم قزاق با طبیعت و اسطوره‌‌‌هایشان است. از فراز این برج، شهر آستانه همچون تابلویی زیبا و منظم گسترده شده است. ابتدا نورسلطان نظربایف، مردی که سکان هدایت قزاقستان را برای بیش از دو دهه بر عهده داشت، نام خود را بر این شهر نهاد. اما این نام چندان دوام نیاورد و پس از مدتی کوتاه، نام آستانه بار دیگر بر سر زبان‌‌‌ها افتاد. این تغییر نام، نشان از پیچیدگی‌‌‌های سیاسی و اجتماعی در این کشور دارد. تغییر مکرر نام پایتخت، موضوعی است که در میان مردم قزاقستان بحث‌‌‌برانگیز بوده است. برخی بر این باورند که این تغییرات، نشان از بی‌‌‌ثباتی و عدم ‌قطعیت در تصمیم‌‌‌گیری‌‌‌های سیاسی است. در حالی که برخی دیگر، این تغییرات را نشانه‌‌‌ای از تلاش برای ایجاد هویتی مستقل برای قزاقستان می‌‌‌دانند.

آستانه شهری است که در آن شکوه و عظمت با چالش‌‌‌ها و تناقضات عجین شده است. ساختمان‌‌‌های بلند و مدرن، نمادی از پیشرفت و توسعه هستند، اما در زیر این ظاهر زیبا، رگه‌‌‌هایی از نارضایتی و اعتراض نهفته است. این پرسش که تا چه اندازه می‌توان به پایداری این ساختار متکی بر منابع طبیعی و قدرت متمرکز اعتماد کرد، همچنان در ذهن بسیاری از ناظران مطرح است.

بسیاری از ساکنان آلماتی با این تغییر مخالفت کردند و معتقد بودند که آلماتی به عنوان پایتخت تاریخی و فرهنگی قزاقستان باید حفظ شود. کاهش فعالیت‌‌‌های اقتصادی و انتقال نهادهای دولتی به آستانه، از جمله دلایل نارضایتی مردم آلماتی بود. ساکنان آستانه از این تغییر استقبال کردند و آن را فرصتی برای توسعه و پیشرفت شهر خود می‌‌‌دانستند. ایجاد فرصت‌‌‌های شغلی جدید و سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های گسترده در آستانه، از جمله دلایل رضایت مردم این شهر بود. بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که انتقال پایتخت به آستانه، به توزیع متوازن‌‌‌تر توسعه در سراسر کشور کمک می‌کند و باعث رشد اقتصادی منطقه مرکزی قزاقستان می‌شود. آنها همچنین بر اهمیت ایجاد نمادی جدید برای قزاقستان مستقل تاکید می‌‌‌کردند. برخی از کارشناسان معتقد بودند که این تغییر هزینه‌‌‌های گزافی را به دولت تحمیل می‌کند و باعث کاهش فعالیت‌‌‌های اقتصادی در آلماتی می‌شود. آنها همچنین نگران بودند که دولت با تمرکز بر توسعه آستانه، از توسعه سایر مناطق کشور غافل شود.

آینده آستانه

بر اساس گزارشی از پریونشن وب، دولت قزاقستان با انتشار بیانیه‌‌‌ای در مورد آینده پایتخت جدید قزاقستان چنین گفته است:«شهری که ما می‌‌‌سازیم، شهری است مصون از بلایای طبیعی، اما هوشیار در برابر تهدیدهای نوظهور توسعه. با اتصال به شبکه جهانی شهرها و بهره‌‌‌گیری از تجربیات ارزشمند آنها، می‌‌‌کوشیم تا در پیشروی به سوی شهری تاب‌‌‌آور پیشگام باشیم. این مسیر، مسیری است ثابت و پایدار که نه از تلاطم‌‌‌های سیاسی و نه از تغییرات مدیریتی متاثر می‌شود. در این راه، به جایگزینی مواد بازیافتی در فضاهای عمومی و ترویج سبک زندگی پایدار باور داریم. هدف ما، پرورش شهروندانی است که با طبیعت همسو باشند و به حفظ محیط‌زیست اهمیت دهند. گرچه همه‌گیری کووید، برنامه‌‌‌های بلندپروازانه ما را به تاخیر انداخت، اما ما همچنان مصمم هستیم تا شهری آباد و تاب‌‌‌آور برای نسل‌‌‌های آینده بنا کنیم.»

دولت قزاقستان سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های هنگفتی را در آستانه انجام داده و همچنان به این کار ادامه می‌دهد. احداث ساختمان‌‌‌های بلندمرتبه، مراکز تجاری، فرهنگی و تفریحی، توسعه زیرساخت‌‌‌های حمل‌‌‌ونقل و ارتباطات، همگی نشان از عزم جدی برای تبدیل آستانه به یک کلان‌‌‌شهر مدرن و پویا دارد. همچنین آستانه با ارائه تسهیلات و مشوق‌‌‌های مختلف، توانسته سرمایه‌‌‌گذاران خارجی زیادی را به خود جذب کند. این سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌ها به رشد اقتصادی شهر و ایجاد فرصت‌‌‌های شغلی جدید کمک کرده است. از طرفی آستانه به سرعت به یک مرکز فناوری در حال رشد تبدیل شده است. استارت‌آپ‌‌‌ها و شرکت‌های فناوری زیادی در این شهر فعالیت می‌کنند و دولت نیز از این بخش حمایت می‌کند. آستانه در نقطه‌‌‌ای استراتژیک از نظر جغرافیایی واقع شده است و به عنوان یک پل ارتباطی بین آسیا و اروپا عمل می‌کند.

این موقعیت، فرصت‌‌‌های زیادی را برای تجارت و سرمایه‌‌‌گذاری فراهم می‌کند. آستانه به توسعه پایدار و حفظ محیط‌زیست اهمیت زیادی می‌دهد. استفاده از انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر، توسعه حمل‌‌‌ونقل عمومی و ایجاد فضاهای سبز، از جمله اقدامات این شهر در راستای توسعه پایدار است. اما چالش‌‌‌هایی نیز پیش روی آستانه وجود دارد. اقتصاد قزاقستان همچنان به شدت به نفت وابسته است و نوسانات قیمت نفت می‌تواند بر اقتصاد آستانه نیز تاثیر بگذارد. آلودگی هوا و کمبود آب از جمله چالش‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی هستند که آستانه با آن‌‌‌ مواجه است. از طرف دیگر، توسعه سریع آستانه می‌تواند شکاف‌‌‌های اجتماعی را افزایش دهد.

با وجود اقدامات پیشگیرانه، شهر آستانه همچون سایر شهرهای در حال رشد، با چالش‌‌‌هایی مانند افزایش جمعیت و توسعه سریع روبه‌رو است. این رشد سریع، فشار زیادی بر زیرساخت‌‌‌های شهری وارد کرده و احتمال بروز بحران‌ها را افزایش می‌دهد. به همین دلیل، ایجاد مراکز بحران و آمادگی برای مقابله با حوادث غیرمترقبه، از اولویت‌‌‌های اصلی مدیریت شهری آستانه به شمار می‌رود. در مجموع، آستانه در مسیر تبدیل شدن به شهری پایدار و مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی گام بر می‌‌‌دارد. با این حال، چالش‌‌‌های پیش رو همچنان جدی و نیازمند برنامه‌‌‌ریزی دقیق و تلاش مستمر همه‌جانبه هستند.

انتقال پایتخت با چالش‌‌‌هایی همراه بوده است. از جمله این چالش‌‌‌ها می‌توان به هزینه‌‌‌های بالای این پروژه، برخی مشکلات اجتماعی در آستانه و نیاز به زمان برای توسعه کامل این شهر اشاره کرد.

منبع: دنیای اقتصاد

765563

سازمان آگهی های پرسون