به گزارش سایت خبری پرسون، فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری
یاران صلای عشق است گر میکنید کاری
چشم فلک نبیند زین طرفهتر جوانی
در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری
هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب
بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری.
چون من شکستهای را از پیش خود چه رانی
کم غایت توقع بوسیست یا کناری
میبیغش است دریاب وقتی خوش است بشتاب
سال دگر که دارد امید نوبهاری
در بوستان حریفان مانند لاله و گل
هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری
چون این گره گشایم وین راز، چون نمایم
دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری
هر تار موی حافظ در دست زلف شوخی
مشکل توان نشستن در این چنین دیاری
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیتهای هفتم و هشتم میفرماید:
این مشکل را چگونه حل کنم و راز عشق را چگونه فاش سازم. دردی جانکاه و مشکلی بسیار سخت است.
* هر رشته موی حافظ در پنجه گیسوی زیبایی بی باک و گرفتار است. در چنین شهری که از هر سو زیبارویان به دلبری پرداخته اند، آرام و قرار محال باشد.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- از دست دادن زمان باعث زیان فراوان شما خواهد بود. کار را به امروز و فردا موکول کردن برای شما ضرر فراوانی در بر دارد. پس با سرعت، زیرکی، فعالیت و تلاش به دنبال انجام این نیت باشید.
تعبیر غزل:
درهای بسیار به تو گشوده شده است و راههای مناسبی در مقابلت قرار گرفته است. از فرصتهای موجود استفاده کن و به امید فرصتهای بهتر در آینده زمان را از دست نده. اکنون زمان گشایش گره از کارهای بسته فرا رسیده. گرچه کاری سخت و دشوار است، اما نتیجهای شیرین و مطلوب به بار خواهد آورد، پس هرچه زودتر اقدام کن که شاید هرگز این فرصت تکرار نشود.
منبع: فرارو