به گزارش سایت خبری پرسون، این محوطه در منطقهای واقع شده که توسعه شهری در آن محدود است و در مرز منطقه مسکونی و زمین کشاورزی قرار دارد.
اینجا از نظر قانونی یک منطقه غیرقابلساخت است، اما مشتری به دلیل اینکه در حال حاضر در این منطقه سکونت دارد، مجوز ساخت و ساز به او داده شده است.
این خانه بر دوگانگی یک منطقه توسعه شهری پایبند است: از یک سو، یک قلمروی مبتنی بر اقتصاد است و از سوی دیگر، یک قلمروی مبتنی بر محیط زیست. بنابراین اهداف طراحی معماران به نمایشی از «تغییر» تبدیل شد؛ تغییر از قلمروی اقتصادی به قلمروی زیستمحیطی، با این امید که یک سبک زندگی صلحآمیز و زیستمحیطی به مشتری ارائه شود.
هدف و چالش اصلی معماران این خانه این بود که چگونه «مرز» بین معماری و طبیعت را محو کنند. برای انجام این کار، راهکارهای زیر انجام گرفت: اولاً، پلان به ترکیبی مارپیچمانند تبدیل میشود که در آن فضاهای داخلی و خارجی در هم تنیده شدهاند. سپس، ۱۶ پنجره سقفی که برخی برای استفاده داخلی لعابدار و برخی دیگر برای استفاده خارجی، بدون لعاب بودند، به طور تصادفی در کل پیکربندی قرار گرفتند. گیاهان گلدانی هم در داخل و هم در خارج، نمادی از همزیستی معماری و طبیعت هستند.
مصالح و پرداختها در داخل و خارج به یک شکل اعمال شدند. دیوارهای بیرونی با چوب سرو زغالی پرداخت شدند که یک تکنیک سنتی ژاپنی برای پردازش چوب است. کنارههای داخلی با رنگ تانن خرمالویی حاوی بنگارا (نوعی ماده طبیعی برای رنگ کردن) که یک روکش چوبی سنتی نیز هست، پرداخت شدند. هر دو پرداخت دارای بافت مشابه و همرنگ هستند تا دیوارهای داخلی و خارجی از نظر بصری پیوسته به نظر آیند.
برای پرداخت کف، از موزاییک صیقلی هم در داخل و هم در بیرون استفاده شد تا در اینجا هم، معماری به طور یکپارچه، فضای داخلی و خارجی را به هم متصل کند.
منبع: فرادید