به گزارش سایت خبری پرسون، اهم اظهارات حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی، دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز و رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با شرق را در ادامه می خوانید؛
* دلایل ردصلاحیت دوباره تأیید صلاحیتم آنچه مطرح شد در همان سیر بررسیهای علمی بود که به من اعلام کردند، به هر حال از نظر علمی محل بحث است و من هم یک یادداشت طبق قانون فرستادم که تقاضای بررسی و مباحثه دارم و بعد هم مباحثهای درگرفت و یک بحث علمی انجام شد و نتیجه را مثبت اعلام کردند.
*من هم در دستگاههای مختلف مدیر بودم، هم در عرصههای اجتماعی حضور داشتم و دارم، هم مدافع نظام هستم و هم منتقد بسیاری از فعالیتها. این مطلبی کاملا روشن است و این موضع من همچنان وجود دارد و انشاءالله امیدوارم که بتوانم وظیفهام را ادا کنم. ما باید گوشزد کنیم، به خودمان هشدار بدهیم، تکرار کنیم و بهخصوص با مردمی که منتقد هستند و درست هم انتقاد میکنند، همنوایی و همدردی بکنیم و همه با هم تلاش کنیم که اشکالات را برطرف کنیم. پس به یک موضوع باید توجه کرد؛ دفاع از یکسری ارزشها و اصول و یک انقلاب با دستاوردهای عظیم آن.
*فرار نکنیم و اگر صادقانه با مردم صحبت کنیم، انرژی متراکم ملی به کمک برای حل آن خواهد آمد و این تنها راه نجات ما خواهد بود. ما با کمال احترام و حرمتداری باید حرفمان را بزنیم و رقابت کنیم.
*بهشدت از افراط و تفریط آسیب دیدهایم.
*امر به معروف و نهی از منکر میخواهد جلوی انحراف رفتاری را بهطور جدی در سطوح بالا بگیرد. مخاطب اصلی امر به معروف، صاحبان قدرت، ثروت و شهرت هستند. مخاطب اصلی اتفاقا آنها هستند و البته سطوح مختلف اجتماعی هم در مراحل بعدیاش قرار میگیرند.
*من متعجب هستم کسانی که میگویند ما خیلی دلسوز هستیم، میخواهیم در مسائل سیاسی تشریک مساعی داشته باشیم و به نفع مردم کار کنیم؛ اما از سوی دیگر انتخابات هر چقدر هم ضعیف باشد، برای تقویت آن روی خوش نشان ندهند، تشویق نکنند. به نظرم این اشتباه بسیار بزرگ و غیرقابل دفاع است.
*انتخابات یک دستاورد تعیینکننده در همه کشورهاست؛ حتی به کشورهایی که فشار تحمیل میشود، جنگ روانی میشود، پول و فساد فراوان در آنها وجود دارد؛ اما حفظ فضای انتخابات یک ارزش فوقالعاده است و باید آن را حفظ کرد و بعد سراغ حل مشکلاتش رفت و نباید سست شد که همه آسیب میبینند؛ ازجلمه خود مدعیان. این روشن است. از این نظر انتخابات حلال مشکلات است، در بخش سیاسی و حتی در بخش قبل اصلاح ساختارها هم حلال است.
*اگر شما انتخاب خوبی داشته باشید و آدم متعهد و مجرب و عاقل انتخاب کنید، به دنبال حل مشکلات ساختارهایتان میرود و ساختارهایتان را اصلاح میکند و نمیگذارد ساختار معیوب بماند. حتی در فرهنگسازی و تربیت هم کمک میکند. خوب به اینها چه کسی باید فکر کند؟ باز هم انتخابات، منتخبان مردم هستند که اگر آگاه و هوشمند و باتجربه باشند، به اینها فکر میکنند، برنامهریزی میکنند و به دنبال این کارها میروند؛ پس انتخابات اصل است.
* انتخابات سازوکارش، سازوکار کاملی نیست و باید این عیب را بپذیریم. ساختار و سامان فعالیت سیاسی که پایه انتخابات است، کامل نیست. نهادی که آن ساختار و سامان را شکل میدهد، حزب و گروه سیاسی است که آن کامل نیست و دچار یک نقصان جدی است. ما از این بابت خیلی آسیب میبینیم. من در واقع نه مردم را متهم میکنم، نه فعالان سیاسی و دستاندرکاران اجرائی و نه رهبران را؛ ما گرفتار یک سازوکار و ساختار معیوب هستیم. درست است که همهمان باید تلاش کنیم آن سازوکار و ساختار را اصلاح کنیم و همه در این زمینه مقصر هستیم.
* درباره مجریان، مردم و فعالان سیاسی، رفتاری که داریم درباره حزب راست، حزب چپ، اصولگرا، حزب میانی، حزب اعتدالی معتقدم نگاه فراتر را باید داشته باشیم. همه سردرگم هستند. بعد میگویند حزبها چهکاره هستند؟ میگویند هیچ خاصیتی ندارند و بیفایده هستند. خوب ما ساختارشان را درست نکردیم که سردرگم هستند و این اصلاح یک مسئولیت جمعی است. وقتی ساختار درست نمیکنید و سازوکار معیوب است، به تعبیر امیرالمؤمنین، کسی که در خارج از جاده در مسیر درست حرکت میکند، هرچند تندتر برود، فاصلهاش با هدفش بیشتر میشود.
*راهکار حل مشکلات کشور در بدبینانهترین شکل انتخابات است. ما باید این را آموزش دهیم که بگوییم آی ملت، ما مردم از مسئولان ناراضی هستیم و زورمان نمیرسد و هر چقدر هم میگوییم به حرفمان گوش نمیکنند و پارتیبازی و خلاف هم میکنند. قانون اساسی این اختیار را به ما داده، نظام سیاسی به ما اختیار داده و انقلابمان به ما اختیار داده که حداقل شما را که قبول ندارم، حذف کنم. این حل قصه است. نهتنها این آدم الان حذف میشود، این یک حس مثبت در همه ما به وجود میآید که اینطور نیست که ما همه را رها کنیم و هر بلایی بخواهند سر ما بیاورند، ما بیتفاوت بنشینیم. اول این است که شما را کنار میگذاریم و کارت قرمز به شما میدهیم. این کار خیلی بزرگ است. این درمان است و من دارم راهکار را نشان میدهم.
*از شما میپرسم در تهران سههزارو ۵۰۰ کاندیدا وجود دارد. آیا همه طیفهای سیاسی نمیتوانند کاندیدای مناسب خودشان را پیدا کنند. من گزارشهای بسیاری دارم که در بسیاری از شهرستانها میتازند.
*من از خودم و کسانی که جزء گروههای رقیب ما هستند؛ یعنی جزء اعتدالیون، اصلاحطلبها، مستقلین و گاهی اصلاحطلبها آمدند، به خود من گفتند ما تعداد زیادی نیروی تأییدشده داریم؛ اما نفرات اصلی و شاخص ما نیستند و نفرات رأیآورمان نیستند. مشکل خیلی اوقات این است که ببینید اینجا چه کار باید کرد؟
* ما آدمهایمان نیستند؛ ولی رأی میدهیم؛ اما فهرستی را معرفی نمیکنیم. ما فعال نیستیم، این خیلی اشتباه بزرگی است. من میگویم ما طیف سیاسیمان آدمهایش را انتخاب کند، بعد که آدمهایش را انتخاب کرد، بگوید که ما از این آقایان ناراضی هستیم، بیایید اول اراده کنیم به اینها رأی ندهیم. گام دوم اینکه بیاییم بگوییم نفراتی که به شما معرفی میکنیم، نفرات اول و دوم ما نیستند؛ اما به نسبت بهتر از بقیه هستند. اینها دو، سه گام ما را به جلو میبرند. بروند در مجلس تصمیم بگیرند.
مگر نمیگویید شما صاحبنظر هستید؟ مگر نمیگویید دردمند هستید، مگر نمیگویید کاربلد هستید و افقهای روشنتری میبینید و منافع ملی را بهتر درک میکنید. شما این آدم را آماده کنید، آدم درجه دو، درجه سه خودتان را بفرستید مجلس و اعتماد مردم را جلب کنید و بگویید به اینها رأی بدهید و به اینها که رأی دادید، آن زمان بگویید این اصول و قوانین را تصویب کن.
*ما بلد نیستیم از ظرفیت سیاسیمان و ظرفیت مردم خوب استفاده کنیم.
*شما میگویید دولتی که شما حمایتش کردید، بد است و مفید نیست. یک دولتی که شما قبول نداشتید، مطلوب شما هم نبود، انتخاب میکردید که گرفتار ما نشوید. دستتان بسته بود، امکان نداشت. داشتید میکردید. آقایان نمیتوانند این را پاسخ بدهند.
منبع: خبرآنلاین