به گزارش سایت خبری پرسون، «میشل سیمان» که در سال ۱۹۳۸ در پاریس متولد شد، زندگی خود را وقف سینما کرد و به ستون نقد و تاریخ فیلم فرانسه برای بیش از نیم قرن تبدیل شد.
او به عنوان هیات داوران جشنواره های مهمی از جمله کن، ونیز، برلین و لوکارنو حضور داشته و افتخارات مدنی متعددی از جمله نشان لژیون افتخار، نشان ملی لیاقت و نشان هنر و ادب فذانسه را دریافت کرده است.
«سیمان» سردبیر مجله سینمایی بسیار تأثیرگذار پوزیتیف بود که در سال ۱۹۶۳ با مقاله ای درباره «اورسن ولز» به آن پیوست و کتاب های متعددی در مورد سینما درباره کارگردانان مشهوری مانند «فریتز لانگ»، «جین کمپیون» و «الیا کازان» تألیف کرد.
کتاب سال ۲۰۲۲ «میشل سیمان» با عنوان «پاسپورت به هالیوود» شامل مصاحبههایی با «بیلی وایلدر»، «جان هیوستون»، «جوزف مانکیویچ»، «رومن پولانسکی»، «میلوش فورمن» و «ویم وندرس» بود. او همچننی در مستند «کوبریک به زبان کوبریک» ساخته «گرگوری مونرو» در سال ۲۰۲۰ نیز نقش زیادی داشت که تصاویر آرشیوی را با مصاحبه هایی که این فیلمساز به «میشل سیمان» داشت را ترکیب میکند.
همزمان با درگذشت این چهره تاثیر گذار سینمایی در فرانسه، «ژیل جاکوب» رئیس سابق جشنواره فیلم کن در شبکه اجتماعی خود نسبت به این مستند و مورخ ادای احترام کرد و نوشت: « میشل سیمان نه تنها یک منتقد بزرگ و مورخ مشهور بین المللی بود، بلکه همچنین یک روح کنجکاو در مورد سینما و هنر بود که تمام عمر برای آن جنگیده بود. روابط نزدیک او با فیلمسازان بزرگ مجله پوزیتیف را قدرتمند نگه داشت».
«ژان مارک لالان» سردبیر مجله فرهنگی فرانسوی «Les Inrocks»، نیز گفت: «تاثیرگذارترین چیز در مورد میشل این بود که برخی از مهم ترین فیلمسازان او را به عنوان یک همکار ممتاز و شریک در کار خود درباره اندیشیدن به سینما می دانستند. برای استنلی کوبریک یا ترنس مالیک، او عملا تنها منتقدی در جهان بود که مرتب با او مصاحبه می کردند. اسکورسیزی، برادران کوئن، نوری بیلگه جیلان و آکی کوریزماکی به هیچ روزنامه نگار دیگری مانند او زمان نمی دادند. در رویکرد او به فیلمها چیز بسیار عملگرایانهای وجود داشت، احترام و هوشمندی در مورد نحوه ساخت آنها، که احترام بسیاری از فیلمسازان را در نسبتهای کاملاً منحصربهفردی برای او به ارمغان آورد»
او در گفتگو با رادو فرانس اینتر در سال ۲۰۱۹ درباره کتابش با عنوان «زندگی سینمایی سیمان» گفت: «من عاشق تاریکی هستم زیرا آنقدرها هم تاریک نیست. در یک سینما، ما واقعاً احساس می کنیم که در کنار دیگران هستیم. ما واقعاً می توانیم حضور آنها را در اتاق احساس کنیم. من برای کشف به سینما می روم. این اشتیاق من است برای دیدن فیلم های اول، شناسایی استعدادهای جدید و حمایت از آنها. دلیل دوم درک دنیا و خودم است. این برای روشن شدن خودم است».
منبع: اسکرین