ریاکاران در آستانه انتخابات دست به کار می‌شوند!

چهار ماه دیگر انتخابات مجلس دوازدهم است، اما فعلا شور و شوقی دیده نمی‌شود. مردم که درگیر تأمین سخت معاش خانواده‌اند، اصلا وقت و حوصله‌ای برای سیاست ندارند. اصولگرایان هم لابد دنبال یک رقابت بدون هیاهو میان اردوگاه خودی هستند و از منتقدان و رقیبان انتظار دارند گوشه‌ای بنشینند و نظاره‌گر باشند.
تصویر ریاکاران در آستانه انتخابات دست به کار می‌شوند!

به گزارش سایت خبری پرسون، روزنامه شرق نوشت:در این میان، کسانی نقش‌آفرین‌اند که اثبات کنند خودی هستند.

در اغلب ساختارهای سیاسی-‌اداری ما، اثبات خودی‌بودن بر سایر ویژگی‌ها از‌جمله صلاحیت، ارجحیت دارد. این ویژگی سبب شده که حضور و رشد در سیستم برای افرادی که توانایی بیشتری در نقش‌بازی‌کردن دارند، فراهم‌تر باشد. چنین شرایطی ده‌ها عیب و کژکارکردی دارد؛ مثلا نفوذ دشمن در آن راحت‌تر است، چون نفوذی فقط لازم است خودش را خودی جا بزند نه لزوما متخصص حوزه‌ای خاص‌.

این رویکرد، دورویی و نفاق را در جامعه و فضای سیاسی کشور زیاد می‌کند که یکی از پیامدهای آن نیز رواج ابتذال است.

انرژی افراد در چنین سیستمی صرف کارهای نمایشی می‌شود. این نمایشی‌بودن گاهی می‌تواند مهم‌ترین و دردناک‌ترین موضوعات را هم به لودگی و مسخرگی بکشاند. متأسفانه ریاکاری نزد عده‌ای به مهارت تبدیل شده و فردی که آن را بلد نیست و به کار نمی‌گیرد، توسط اطرافیان، از خانواده گرفته تا دوستان و همکاران، سرزنش می‌شود. اگر شایسته‌سالاری مبنای پاداش‌ها و مجازات‌ها باشد، طبعا بخشی از آن ریاکاری‌های اجتماعی تغییر می‌کند.

جامعه‌شناسان دلیل ریاکاری را چنین توضیح می‌دهند که یک شخص، تجارب متفاوت و متضادی به دست می‌آورد و این حاصل زندگی در محیط‌ها، گروه‌ها، موقعیت‌ها و شرایط متفاوت شامل تعاملات خویشاوندی، گروه‌های دوستی، همکاران، همسایگان و نظایر آن است.

این تجارب با تجربه‌های رسانه‌ای همراه می‌شود. اطلاعاتی که یک فرد از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به دست می‌آورد، او را هر لحظه در محیط‌ها و موقعیت‌های متضادی قرار می‌دهد. نتیجه زیستن در شرایط و موقعیت‌های متفاوت و متضاد، در درجه نخست، موجب انباشت بیش از حد تجربه‌ می‌شود و شخص را مواجه با تراکم بیشتر از ظرفیت یک انسان با تجارب مختلف رسانه‌ای، مجازی و واقعی می‌کند. این تجارب لزوما با یکدیگر همسو نیستند؛ پس امکان هدایت آن در یک مسیر واحد و یکپارچه میسر نمی‌شود.

مضاف بر آن، فرد در ساختار جامعه با فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گوناگون دست‌به‌گریبان است؛ بنابراین تراکم و تضاد تجربه‌ها و ناتوانی در مدیریت و یکپارچه‌سازی آنها، با نوعی فشارهای سیاسی و اجتماعی نیز همراه می‌شود. سیاست فرهنگی دولت خواهان یکسوکردن مسیر و سبک زندگی است، اما مجموعه نیروهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که تجربه‌های فرد را شکل می‌دهند، فاقد ویژگی یکسویی است.

در این شرایط، یک فرد مهیای پذیرش اصل چندگانگی در شخصیت و هویت و استفاده از راهبرد چندگانه هنگام رفتار، گفتار و ابراز می‌شود؛ چون تنها راهبردی که در این شرایط برای بقای موجودیت فردی و اجتماعی وجود دارد، استفاده از‌ «داشتن شخصیت‌ها و چهره‌های چندگانه» است. به این ترتیب، فرد هر لحظه به رنگی در‌می‌آید تا بتواند حداقل نیازهای خود را تأمین کند و قادر به گذار از موقعیت‌های دشوار زندگی باشد. در نتیجه پدیده دورویی و ریاکاری به یک امر عمومی تبدیل می‌شود.بر این اساس قدرت مانور مدیران برای تأثیرگذاری بر شرایط جامعه نیز بسیار محدود می‌شود.

منبع: شرق

546545

سازمان آگهی های پرسون