ماراتن سیاسی خدمت از شورا به مجلس

تعدد مشــاغل یکی از آفات مدیریت متوسط و کلان بوده و لازم اســت مخصوصا دولت ســیزدهم که باشعارهای پاکدستی و مبارزه با فساد وارد عرصه گردیده در محورهای یاد شده به مقابله برخاســته و اجازه رشد و گسترش به ویروسهای فرهنگی و اقتصادی ندهد.
تصویر ماراتن سیاسی خدمت از شورا به مجلس

به گزارش سایت خبری پرسون، مجید ابهری در یادداشتی نوشت: ادامه خدمت توســط افرادی که با سرمایه های مــردم، تجربه اندوخته و گاه به کســب مدارج تحصیلی نائل آمده اند، از ارکان مردم دوستی و عشق به نظام و انقلاب است. اکثریت ما در صدر انقلاب و سالهای نخستین نه سابقه کار داشتیم و نه تجربه ای اندوخته بودیم اما علاقه و دلبستگی به کشور باعث شده بود با تلاشی مضاعف و سعی و کوشــش، کارها را یاد گرفته و مسئولیتهای مختلف را بپذیریم. وگرنه اکثریت قریب به اتفاق، علیرغم دارا بودن تحصیــلات عالی وگاه بدون آن ها، نه سابقه وزارت داشتیم و نه تجربه صدارت و مدیریت های ارشد. عشق و وفاداری ما را مسلح به شوق خدمت کرده بود وبس. در شروع تهاجم و جنگ تحمیلی، اکثریت فرزندان پاسدار کشور و بسیجیان عاشق و مخلص، با گذراندن دوره های فشــرده و کوتاه مدت، سلاح بدست گرفته و به میادین نبرد عزیمت میکردند. در کنار ارتشیان وفادار و نظامیان عاشــق دین و وطن، شــاهد فداکاری ها و رشادتهای بی نظیر فرزندان انقلاب اسلامی بودیم.

نظامیان تا دندان مسلح مقابل که مجهز به تکنولوژیهای مدرن و تجهیزات روزآمد بودند، از دلاوریهای فرزندان ایران متحیر و حیران مانده بودند و باچشــم خود پیــروزی خون بر شمشیر و عشق بر فناوری را مالحظه می کردند. و بدین منــوال دهه اول و دوم و ســوم انقلاب اسلامی، کارکنان و مدیران نظام نوخاسته از جان و جوانی خود سرمایه گذاشته و کشتی طوفان زده وطن را به ساحل آرامش رساندند.

تحریمهای ناجوانمردانه موجب شــکوفایی و خودباوری در راستای تولیدات صنعتی و نظامی و پزشــکی گردیــد. در دو دهه اول بعد از پیروزی، مدیران ارشــد تلاش بر ارجحیــت تعهد بر تخصص داده و کاستی های موجود علمی و فنی و تولیدی را با اخلاص و صرفه جویی و قناعت وساده زیستی جبران می نمودند. از اواخر دهه سوم پیروزی و با حضور فرزندان تحصیلکرده انقلاب درعرصه های صنعتی و علمی، پزشکی و دانشگاهی و رهنمودها و حمایتهای امام راحل (ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، متخصصان و علاقمندان به رشد و پیشرفت جان تازه ای در کالبد کشــور احســاس نمودند.

دهه چهارم به آخر می رســید که جوانان صدر انقلاب، جوانی و انرژی خود را صرف اداره کشور نموده و موهای سیاه خود را در آوردگاه وطن سفید نموده اولین و دومین گروه از بازنشســتگان عرصه خدمت جای خود را به جوانان پرانرژی ســپردند. نکته قابل توجه و بعضا اندوهبار این بود و هست که تعدادی از نیروهای چرخه مدیریت کشــور در حلقه های مختلف و متعدد در این چهل ســال، فقط میز و مسند عوض نمودند و هربار در سازمان و شرکتی ملاحظه شــدند.

در این گیرودار بعضی از این عاشقان خدمت در یک وعده بیست الی سی مسئولیت به عهده گرفته و «ابوالمشاغل» تخلص یافته و نخواستند به نیروهای جوانتر فرصت حضور در صحنه دهند. گاهی مشاغل متعدد این عزیزان هیچ ارتباط و حتی شباهتی به یکدیگر و حتی تجارب و تحصیلات وی ندارد. در دهه اول پیروزی با فلسفه قحط الرجال میشد این کلکسیونری مشاغل را پذیرفت ولی از دهه دوم و حالا دیگر نمی شود این فرصت سوزیها را با هیچ توجیهی پذیرفت.

از عضویت در شورای شهر و مجلس تا وزارت و سفارت را میتوان در کارنامه این افراد مالحظه کرد. گاهی برخی از این افراد کمترین اطلاعات تخصصی را در مورد شــغل و مسئولیت جدیــد خود دارند و ظاهر این فرمایش موال علی(ع) را نشــنیده یا نخواستند بشنوند. «لعنت خدا برکسی که مسندی را اشغال کرده واز خود شایسته تری را برای آن مسئولیت بشناسند» برای برخی ها خانه های اشرافی و خودرو سایر امتیازات دنیوی ارزش بیشتری از لعنت الهی دارند.

باید به صاحبان استعداد و افراد توانمند فرصت ورود به حلقه های خدمت داده شود. شوربختانه گاهی اعضای سازمانهای غیر رسمی هیچ تمایلی به مشارکت افراد خارج از حلقه های مافیای قدرت ندارند. تعدد مشــاغل یکی از آفات مدیریت متوسط و کلان بوده و لازم اســت مخصوصا دولت ســیزدهم که باشعارهای پاکدستی و مبارزه با فساد وارد عرصه گردیده در محورهای یاد شده به مقابله برخاســته و اجازه رشد و گسترش به ویروسهای فرهنگی و اقتصادی ندهد.

منبع: آفتاب یزد

488484