به گزارش سایت خبری پرسون، حادثهای که در این گزارش به آن پرداخته شده است به آبان ماه سال گذشته (۱۴۰۱) برمیگردد. حادثهای که خبر آن خیلی سریع در رسانهها منتشر و باعث شد تا رییس دادگستری استان کردستان نیز به آن واکنش نشان دهد و اعلام کند که در این زمینه پروندهای در دادگستری استان تشکیل شده است. خبر هم مبنی بر این بود که «هستی حسینپناهی»؛ دانشآموز ۱۶ ساله اهل شهرستان دهگلان استان کردستان به دلایلی خود را از مینیبوس سرویس مدرسهاش پایین پرتاب کرده و مجروح شده است.
به گزارش اعتماد، این اتفاق موجب شد تا هستی به کما برود. اما چند روز پیش، پس از ۵ ماه که این دانشآموز در کما بود، ناگهان خبرگزاریها و برخی کاربران در فضای مجازی عنوان کردند؛ هستی به هوش آمده و از بیمارستان مرخص شده، اما به خاطر آسیبی که به مغزش وارد شده، روی ویلچر مینشیند. مادر این نوجوان هم در فضای مجازی اعلام کرد که هستی نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار و صحبت کند. حالا «اعتماد» در راستای خبر به هوش آمدن این دختر ۱۶ ساله با دهیار روستا و نزدیکان او مصاحبهای انجام داده است. متذکر میشویم که این گزارش بر اساس رسالت خبری خبرنگار اعتماد صرفا در جهت انعکاس صحبتهای مصاحبه شوندگان برای شناخت دیدگاههای مختلف تنظیم شده است و لزوما نمیتواند دیدگاه روزنامه محسوب شود.
روز حادثه
ای روز تو چه میغری با خیزش خشمگین ابرهای سیاه؟ آن دختر فریاد برداشت؛ نفرین به راههای رفته بیهوده! آن دختر با بار درد خود از بیراهههای پنهان و پیدا گذشت. او همه راه را با درد گران خود سپری کرد و در راه آوازی جز درد نخواند تا ناگهان رفت و خاموش شد...
هستی؛ دانشآموز ۱۶ ساله، روز چهارشنبه هجدهم آبانماه ۱۴۰۱ هنگامی که سوار بر سرویس مدرسهاش شد تا به سمت خانه شان در روستای «قروچای» برود، خود را از مینیبوس به بیرون پرتاب کرد. او بر اثر این حادثه مصدوم و به بیمارستان سنندج منتقل شد. چهار روز پس از این حادثه، رییس دادگستری استان کردستان اعلام کرد: «خبر مجروح شدن هستی حسینپناهی، دختر ۱۶ ساله اهل دهگلان توسط ماموران صحت ندارد و او خودش را از مینی بوس به پایین پرت کرده است.» این در حالی است که برخی اقوام و اهالی روستا در صحبتهایی که برای خبرنگار اعتماد عنوان میکنند، مدعی میشوند: «هستی در زمان اعتراضات فعالیتهایی داشته و روز قبل از حادثه با تهدیدهایی مواجه و حتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.»
قدرت تکلم ندارد و فقط میتواند لبخوانی کند
روستای «قروچای» در بخش مرکزی شهرستان دهگلان واقع شده است و حدود ۸ هزار نفر جمعیت دارد. در این روستا تمام اهالی با هم خویشاوند هستند. نام خانوادگی اکثر آنها هم «حسینپناهی» است. چون همه شان از یک طایفه و قوم هستند. همه اهالی ماجرای مربوط به هستی را میدانند، ولی ترجیح میدهند سکوت کنند تا اقوام نزدیک او درباره حادثهای که برای این دانشآموز اتفاق افتاده، صحبت کنند...
دهیار این روستا در واکنش به «اعتماد» میگوید: «پیش از این حادثه خانواده هستی در همین روستا زندگی میکردند، اما بعد از اتفاقی که برای هستی افتاد به سنندج رفتند. در حال حاضر هم خانواده این دختر در سنندج زندگی میکنند تا به بیمارستان کوثر نزدیک باشند. هنوز درمان هستی بهطور کامل تمام نشده.»
یکی از اقوام نزدیک هستی در مورد او به «اعتماد» میگوید: «هستی فرزند اول خانواده است. او دختر شاد و سرزندهای بود. اکثر اوقات مشغول نوشتن بود و سال گذشته هم جایزه داستان نویسی کوتاه را از منطقه مریوان دریافت کرد.»
او درباره روز حادثه و وضعیت فعلی هستی میگوید: «واقعیت ماجرا را فقط خود هستی میداند. حتی پدر و مادرش هم نمیدانند آن روز به هستی چه گذشته که خودش را از سرویس مدرسه بیرون پرت کرده، اما چیزی که وجود دارد این است؛ چند نفر قبل از اینکه هستی سوار سرویس مدرسه شود، داشتند با او صحبت میکردند و هستی را تحت فشار گذاشته بودند. بعد او با گریه زاری سوار مینی بوس مدرسه میشود. برای همین هم پریشان بوده و استرس داشته. وسط راه هم خودش را از داخل سرویس مدرسه به خیابان پرت میکند. بعد از این ماجرا خانوادهاش او را برای درمان به بیمارستان کوثر سنندج منتقل کردند. هستی دو روز به عید مانده به هوش آمد و ۲۹ فروردین از بیمارستان مرخص شد. پزشکان از همان ابتدا ناامید بودند، ولی وقتی هستی به هوش آمد، امیدوار شدند. هستی در حال حاضر قدرت تکلم ندارد و لبخوانی میکند. فقط توانستند بعضی از کلمات مثل سلام، خوبی و حالت چطور است را به او یاد بدهند. در کل چیزی یادش نمیآید.»
این فرد در رابطه با سوال آخر به شرح زیر پاسخ میدهد.
در مورد روز حادثه برخی میگویند؛ هستی به خاطر تهدید و ضرب و شتمی که به او وارد شده بود خودش را از سرویس مدرسه پایین انداخته و برخی دیگر معتقدند به خاطر شرایط نامساعد روحی اقدام به این کار کرده، به عنوان یکی از اقوام نزدیک خانواده کدام یک از این موارد را تایید میکنید؟
هر دو مورد درست است. اینکه میگویند هستی مورد ضرب و شتم قرار گرفته به تایید بعضی از پزشکان او صحت دارد. چون پزشکان در معایناتی که از هستی داشتند، عنوان کردند؛ بر روی سر او ضربه بر اثر جسمی سخت مشاهده شده است.
پیگیری از طریق دوربینهای بانک
یکی دیگر از آشنایان این دختر نیز به «اعتماد» میگوید: «هستی در خانواده تحصیلکردهای متولد شده است. پدرش هیچوقت برای این دختر محدودیتی قائل نبود. آبان ماه سال گذشته برخی مدعی شدند که هستی فعالیتهایی در راستای اعتراضات داشت و وقتی دهگلان میرفت این فعالیتها را انجام میداداما همهچیز از آنجایی شروع شد که دوربین یکی از بانکهای دهگلان تصویر او و بچههای دیگر را ثبت کرد. ماجرا را هم این طور شنیدیم که یک روز وقتی رییس بانک میخواسته سوار ماشین شود، برگهای را روی شیشه ماشینش میبیند و از طریق دوربینها پیگیر این قضیه میشود و در این پیگیریها به هستی میرسند. یکی از دانشآموزان این مدرسه از اقوام ما است. برای همین میداند روز حادثه چه اتفاقی افتاده. او برای ما تعریف کرده؛ قبل از اینکه هستی خود را از سرویس بیرون پرت کند، تهدید شده بود. شب قبل از حادثه هم به خاطر همین تهدیدها گریه میکرد و روز حادثه هم قبل از اینکه سوار ماشین شود، جای ضرب و شتم روی سر و صورتش مشخص بود. وقتی هم سوار سرویس مدرسه شد، وسط راه در مینیبوس را باز کرد و خودش را بیرون انداخت.»
او در ادامه میگوید: «وقتی هستی خود را از داخل سرویس به بیرون انداخت سرش با زمین برخورد کرد و بیهوش شد. سریع او را با بالگرد به بیمارستان کوثر سنندج منتقل کردند. خانوادهاش هم چون وضعیت مالی خوبی دارند، نزدیک بیمارستان کوثر خانه گرفتند تا بتوانند به دخترشان سر بزنند. فعلا هم همانجا زندگی میکنند اما هستی هنوز وضعیت جسمی خوبی ندارد و روی ویلچر است.»
یکی دیگر از نزدیکان این دختر نوجوان هم درباره وضعیت او به «اعتماد» میگوید: «پدر و مادر هستی به همراه خواهر کوچکتر او در سنندج زندگی میکنند. چون باید نزدیک بیمارستان باشند تا هستی بتواند جلسات فیزیوتراپی را انجام دهد، اما در مورد حادثه همهچیز توسط رسانهها اعلام شده. حالا راست یا دروغ را مردم خودشان باید تشخیص دهند.»
یکی از اهالی روستا هم که از اقوام دور این دختر است به «اعتماد» میگوید: «آبان ماه در کشور اعتراضاتی بود. خب اکثر شهرهای کشور درگیر این مسائل بودند. هستی هم مثل باقی دانشآموزان گاهی با دوستانش در خیابان شعارهایی سر میدادند. این قضیه را معلمان شان متوجه و به آنها هشدارهایی داده بودند. از طرف دیگر رییس یکی از بانکهای دهگلان فیلم ضبط شده این دانشآموزان را پیگیری کرده بود. به همین خاطر هستی دچار ترس و استرش شدیدی شده بود. روز حادثه هم به دلیل همین مسائل آن بلا را سر خودش آورد.»
واکنشها
پس از حادثهای که آبان ماه سال گذشته برای هستی اتفاق افتاد، برخی خبرگزاریها اخباری را در مورد این دانشآموز منتشر کردند. حتی «حسین حسینی» رییس دادگستری کردستان به این حادثه واکنش نشان داد و به خبرگزاری تسنیم گفت: «خبر مجروح شدن هستی حسینپناهی، دختر ۱۶ ساله اهل دهگلان توسط ماموران صحت ندارد؛ او خودش را از مینیبوس به پایین پرت کرده است. دانشآموز مورد اشاره روز چهارشنبه ۱۸ آبان ماه از دبیرستان محل تحصیل خود در دهگلان به قصد عزیمت به خانه در روستای قروچیا سوار مینیبوس سرویس مدرسه خاتمالانبیاء دهگلان شده و در مسیر برگشت به خانه، با وجود ممانعت همکلاسیها و راننده سرویس، این فرد خودش را از مینیبوس به پایین پرت میکند. در همین مورد پروندهای در دادگستری استان کردستان تشکیل شده است.»
خبرگزاری ایرنا نیز درباره این حادثه نوشت: «روز حادثه سرویس دبیرستان متوسطه اول در دهگلان، حوالی ساعت ۱ ظهر به سمت روستای قروچای در حرکت بوده است تا دانشآموزان این روستا را به خانه برساند. در همین حین و در مسیر روستا، هستی حسینپناهی که به گفته دوستانش در آن روز از وضعیت روحی خوبی برخوردار نبوده، در مینی بوس را باز کرده و خود را به بیرون پرتاب میکند که در اثر آن دچار مصدومیت شده و به بیمارستان دهگلان انتقال مییابد. در بیمارستان دهگلان نیز با توجه به وخامت حال او و بر اساس دستورالعملهای امداد و درمان، درخواست اورژانس هوایی شده و هستی حسینپناهی از طریق بالگرد به بیمارستان کوثر سنندج انتقال یافت.» همچنین «آرام نزاکتی» سوپروایزر بالینی بیمارستان کوثر ۱۹ آبان ماه در مصاحبه با خبرگزاریها در مورد وضعیت این دانشآموز اعلام کرد: «بیمار بعد از افتادن از ماشین در مسیر دهگلان به روستای قروچای، دچار خونریزی مغزی و افت هوشیاری میشود که با توجه به حساسیت وضعیت بیمار، با امداد هوایی به سنندج منتقل میشود. در هر جایی که اتفاق و حادثهای میافتد فوریتهای پزشکی پیش بیمارستانی، به محل حادثه مراجعه و بیمار را به یک مرکز درمانی منتقل میکنند و بعد از ثبات وضعیت او را به مرکز درمانی مجهزتر منتقل میکنند. خانم حسینپناهی نیز بعد از ثبات وضعیت در مرکز درمانی دهگلان، با امداد هوایی به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد. موقعی از امداد هوایی استفاده میشود که زمان طلایی برای مریض لحاظ شود و حضور او در ساعات اولیه حادثه در مرکز درمانی پیشرفته حائز اهمیت باشد. بیمار بعد از انتقال به این مرکز درمانی، تحت نظر سرویس مغز و اعصاب و جراحی و سیتی اسکن قرار گرفت. این بیمار در حال حاضر تحت دستگاه تهویه مکانیکی است و برای اقدامات ثانوی به بخش آیسییو منتقل شد که وضعیت هموداینامیک از نظر قلبی و تنفسی ثابت است و نسبت به دیروز (۱۸ آبان) تغییر چندانی نداشته است.»
اعتمادآنلاین