خطرات یک اشتباه محاسباتی درباره حجاب

حل مساله حجاب کار ساده‌ای نیست. اما می‌شود که آن را سخت‌تر نکرد و با سرعت مطمئن به سمت عادی ساختن وضعیتی جدید مطابق با عرف و میانگین خواست جامعه حرکت کرد.
تصویر خطرات یک اشتباه محاسباتی درباره حجاب

به گزارش سایت خبری پرسون، سال‌ها تبلیغ و القاء این‌همانی بین حجاب با عفت و اخلاق و همه ارزش‌ها، طبعا بخشی از جامعه را نسبت به آن باورمند و حساس کرده است. بخش دیگری از جامعه هم از تحمیل آن حس خوبی ندارد و چه موافق اصل حجاب باشد و چه نه، نسبت به اجباری و قانونی شدن آن مساله دارد. پارسال هم دیدیم که نتیجه سال‌ها کشمکش پیدا و پنهان و رو به تزاید بین این دو نگاه که یکی از آنها پشتوانه حکومتی هم داشت، به چه بحران امنیتی و اجتماعی انجامید.

برای حل این مساله توجه به چند نکته مهم است:

۱. یکی این که این بحران در گذشته و پیش از قانون حجاب وجود نداشته و ذاتی جامعه ایران نیست. پیش از اجباری شدن حجاب، با حجاب و بی‌حجاب در کنار هم بدون هیچ مساله ای زندگی می‌کردند. همین حالا هم در بسیاری از خانواده‌ها به همین صورت است. پس این مشکلی است که پس از اجباری شدن حجاب ایجاد شده است.

۲.دوم این که طرفداران حجاب اجباری فراموش نکنند که سال‌ها همه چیز بر وفق مراد آنها بوده و تبلیغات یکسویه و بسیار پر هزینه‌ای همسو با نگاه آنها انجام شده و حاصلش همینی است که می‌بینند. پس بی جهت با احساس مظلومیت جلوی این نهاد و آن مسئول جمع نشوند و از موضع تحت ستم، تهدید نکنند که کارد به استخوانشان رسیده و آتش به اختیار می‌شوند. اتفاقا چهار دهه است که تمام آتش تهیه نظام در خدمت آنها بوده است.

۳. مساله دیگری که از برخی گفت‌وگوهای طرفداران تندرو حجاب اجباری برداشت می‌شود این است که می‌گویند جامعه به سمت یک تعادل جدید در مساله حجاب در حال حرکت است. ما مدتی هیاهو و ستیز می‌کنیم برای این که در نقطه تعادل جدید، دغدغه آنها هم دیده شود و کار از دست نرود. در واقع ستیزی موقتی و حساب شده دارند برای کسب امتیازات لازم در زمان سازش. این هم برآورد اشتباهی است. راه حل انتقال دغدغه‌های آنها گفت‌وگوست و نه ستیز. جامعه به اندازه کافی زخمی و کم تحمل شده و بعلاوه آنها چهار دهه یکسویه تاخته‌اند و باید اجازه دهند که مطالبات طرف مغبون ماجرا هم به پیش رود وگرنه احساس ظلم و تبعیض آنها را دوباره به نقطه انفجار می‌رساند و امکان توافق را سخت‌تر و چه بسا کسانی که می‌خواهند همه جانبه دیده شود و دغدغه‌های آنها را هم درک کنند، به سکوت بکشانند.

۴. طرفداران حجاب اجباری مطمئن باشند که اقلیت جامعه‌اند و بسیاری از افراد با حجاب و بی‌حجاب، مخالف اجباری شدن آن هستند. این ستیزی که آنها به دنبالش هستند از جنس انتخابات و مسایل حکومتی نیست که به پشتوانه اقتدار نظام به نفع آنها حل شود بلکه این مساله‌ای اجتماعی است و اقلیت و اکثریت بودن در تعیین برنده و بازنده چنین ستیزی بسیار با اهمیت است. هر چند به یک معنا همه بازنده خواهند بود چون چیزی جز هزینه برای مردم در بر ندارد.

۵. پایان حجاب اجباری، پایان دنیا یا آغازی برای از دست همه سنگرهای دیگر و دین‌ستیزی و اسقاط نظام و هیچ کدام از این تصورات غلط نیست. پایان حجاب اجباری یعنی وجود قدرت حل مساله‌ای در کشور و صرفا حل یک مساله است و ربط زیادی به سایر مسائل ندارد. بی جهت کسی نترسد و کسی نترساند.

۶. تندروهای موافق اجبار در حجاب بدانند که رویکرد خشونت‌بار و اصطلاحا آتش به اختیار، واکنش متقابل و چه بسا سخت‌تر مخالفان را در پی خواهد داشت. شکل نمادینش صاحب مغازه‌ای بود که فرد متعرض با ماست به دو زن را از مغازه‌اش بیرون انداخت و از آن مهم‌تر این که همدلی اکثریت بالایی از جامعه را به همراه داشت. ادامه این رویکرد توسط تندروهای طرفدار حجاب خدای ناکرده واکنش تندروهای طرف دیگر را در پی خواهد داشت و ممکن است افراد محجبه و متدینی که با رفتار تندروانه موافق نیستند را هم در آتش خود بسوزاند. یعنی این گونه نیست که همان که شروع کرده، خودش هم قواعد تنش و پیامدها و پایان آن را تعیین کند. تنش که بالا بگیرد، خشک و تر را با هم می‌سوزاند. به همین دلیل است که محاسبه آنها برای یک دوره خشونت و تنش و سپس سازش و تعیین نقطه تعادلی که به دیدگاه آنها نزدیک‌تر باشد بسیار غلط است و نتیجه عکس خواهد داد.

در نتیجه، حل این مساله چاره‌ای جز گردن نهادن به حل اجتماعی و عرفی و مفاهمه‌آمیز آن ندارد. معضل و بحران امروز حاصل قانونی است که سال‌ها پیش اجرایی شد، مساله حجاب را برای بخشی از جامعه حیثیتی‌تر از همیشه کرد و به آنها حق دخالت داد.

منبع: امتداد

479295

سازمان آگهی های پرسون