به گزارش سایت خبری پرسون،سیدمحمود کمال آرا در یادداشتی نوشت: انستیتو رویت از دولت میخواهد راههای وارد کردن فشار بر نخبگان غربی را برای ترویج چهرهای متفاوت از اسرائیل مورد مطالعه و توجه قرار دهد.
بر اساس گزارش انستیتو رویت و آژانس یهود، پولهای هزینه شده و همه کارشناسان دست اندرکار در سطح جهان نتوانستهاند به تجدید برند اسرائیل بعنوان یک سرزمین شاد و صلحطلب کمک کنند. ممکن است گفته شود که اتخاذ سیاست کمتر سرکشانه و یاغی از جانب اسرائیل احتمالا به تحقق این امر کمک میکرده است، اما باید گفت که حتی این روش هم نمیتوانست موفق باشد. انستیتو رویت از دولت خواسته بود راههای وارد کردن فشار بر نخبگان غربی را برای ترویج چهرهای متفاوت از اسرائیل مورد مطالعه و توجه قرار دهد.
گروه دیگری که با آژانس یهود مرتبط بود یا در واقع به دست این آژانس در سال ۲۰۰۲ بوجود آمد، «انستیتو سیاستگذاری برای مردم یهود بود». این موسسه ماموریت یافت با تهدیداتی که امنیت ملی اسرائیل را به خطر میاندازد، مقابله کند. با وجود حضور مجموعهای از قومشناسان، مورخان، جامعهشناسان و تبلیغاتچیها در این انستیتو، موسسه مزبور در زمینه مبارزه علیه مشروعیتزدایی به مثابه یک واحد نظامی عمل میکرد. سند نهایی بدست آمده همان که در کنفرانس سال ۲۰۱۰ پیرامون آینده مردم یهود به تصویب رسید، هشدار میدهد که مشروعیتزدایی بایست نه فقط به عنوان تهدیدی برای اسرائیل، بلکه برای موجودیت یهودی در هر جای دنیا تلقی و درک شود. به طریقی مشابه، کنفرانسی که در سال ۲۰۱۰ در مرکز هرتصلیا در اسرائیل زیر عنوان «کشور-ملت یهود» برگزار شد، کارزار عرضه داشت و معرفی اسرائیل را یک جنگ نامید، جنگی نامتقارن... که در میدان نبرد اندیشهها و ایده ها، بوقوع میپیوندند. از آنجا که اسرائیل تا کنون به لحاظ نظامی یا اقتصادی شکست نخورده است، دشمنانش در تلاشند تا این حکومت را در میدان رزم اندیشهها و ایدهها شکست دهند. این امر حکایت از نبود تقارن و توازن میکند؛ چرا که دشمن با قدرت در همه جا حاضر است.
سه سال پیش، اتاق فکر آژانس یهود نگرانی پیشین خود را درباره جذب یهودیان آمریکا در جوامع غیریهودی با جنگ نامتوازن، یکی کرد. این اتاق به این نتیجه رسیده بود که یهودیان جوانتر امریکایی از اسرائیل فاصله میگیرند. این پدیده در مقالهای معروف به قلم پیتر بینارت مورد تایید قرار گرفته بود. بینارت همچون نورمن فینکلیشن این فاصلهگیری یهودیان جوان آمریکایی را به نبود تمایل آنان با هویت مشترک داشتن با اشغالگری و سیاستهای جنایت بار اسرائیل نسبت داده بود.
یقینا آژانس یهود یا به این نتیجه نمیرسید و یا اگر هم میرسید آن را فاش نمیکرد. آنها یهودیت اصلاحطلب را در این زمینه مقصر میدانستند. این سبک از یهودیت که مترقی و لیبرال است، ضمن آنکه در ایالات متحده آمریکا محبوب و پرطرفدار است، در اسرائیل به قدر شایسته مورد عنایت و احترام نیست. بدین قرار در همان حال که انستیتو رویت برای اعمال نفوذ تهاجمی پافشاری میکرد، «انستیتو سیاستگذاری برای مردم یهود» به دنبال اسرائیلی بود که هر چه بیشتر در مسائل و موضوعات یهودیت، تکثرگرا باشد.