به گزارش سایت خبری پرسون، پیشینه خانوادگی آدمها چیزی نیست که بتوان از آن گریزی داشت، به ویژه آن که حالا همان پیشینه به دست فرزندانشان در حال تحریف است.
رضا پهلوی حالا چند روزی بیشتر از گذشته در رسانههای معاند حرف میزند، او خودش را به شکل مضحکی آلترناتیو حاکمیت در ایران میداند، این موضوع حتی خنده اپوزیسیون بیرون از ایران را هم به همراه داشته و آن طور که از واکنشهای کاربران فضای مجازی میتوان متوجه شد همین ادعا مورد انتقاد بسیاری از سوی دیگر گروههای ضدانقلاب واقع شده است. اما برای فهم پیشینه ربعپهلوی و آسیبی که به مردم و منابع این سرزمین زد، میتوان تنها به یک مورد اشاره کرد؛ این که بدانیم بزرگترین اختلاسگران تاریخ این مرز و بوم به نام این خاندان در تاریخ ثبت شده است.
صدماتی که خاندان پهلوی به کشور ایران وارد کرد شاید تا دههها قابل جبران نباشد. از بینبردن سرمایه اجتماعی و فرهنگ کشور و همچنین آسیب جدی به باورهای مردم جامعه، تنها بخشی از اقدامات جبرانناپذیر این خاندان است، اما آنچه تا امروز مغفول مانده، غارت بخش بزرگی از سرمایه مادی ایران است. زمستان سال ۱۳۵۷ خبر خروج شاه ایران از کشور خود در صدر تمام رسانههای جهان قرار گرفت. محمدرضا پهلوی بعد از حدود ۳۰ سال پادشاهی و همراهی با انگلیس و سپس آمریکا بدون اعلام قبلی و پس از انجام یک نطق تلویزیونی سوار بر یک هواپیمای بوئینگ خاک ایران را ترک کرد تا جهان و منطقه غرب آسیا از ریل سابق خود خارج شده و دروازههای جدیدی را در برابر خود ببیند. در آن زمان هیچ رسانهای موضوع اول بینالملل خود را به اتفاقی جز ایران اختصاص نمیداد. مسائل مختلفی همچون؛ عاقبت خاورمیانه، کودتاهای احتمالی پیش رو، اظهارنظرهای مختلف صاحبنظران و... همه و همه باعث شده بود تا کسی متوجه سرقت بزرگ خاندان پهلوی از ایران نشود. سرقتی که تا به امروز جزئیات کاملی از آن منتشر نشده و هنوز درباره آن سوالات بیشماری مطرح است.
این مساله البته از سوی ایران با نامهنگاری به سوئیس و برخی دیگر کشورها برای باز پس گرفتن پولهای خارج شده دنبال شد اما تقریبا هیچ کشوری حاضر به پس دادن اموال مسروقه نشد و مدتی بعد که رسانهها از جنجال سیاسی خارج شدند آرامآرام به سرقت اموال ایرانیها نیز توجه کردند. در همان سالها کریستین ساینس مانیتور در مقالهای ضمن بررسی بخشی از فهرست اموالی که شاه از ایران خارج کرده بود با تیتر: «ثروت افسانهای شاه ایران» نوشت: آیا ثروتی که شاه از ایران خارج کرده است افسانهای است؟ بله افسانهای است، زیرا تاکنون هیچ کس جز شاه مخلوع نمیداند هنگام خروج از ایران در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ دقیقا چه مقدار پول با خود برده است.
بستهبندی و جمعآوری دلارهای آمریکایی که از ماهها قبل نقدا جمع شده بود توسط بخش مالی دربار انجام شد. تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید و با وزن ۲ کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و تعداد معتنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش دهها میلیون دلار به عنوان بخش اندکی از جواهرات ربودهشده سلطنتی هستند. بستهبندی این گنجینهها سرعتی خاص میطلبید که باید درون چمدانها و صندوقها جای داده میشد. در جریان این بستهبندیها بسیاری از جواهرات توسط اعضای تیم بستهبندی دزدیده شد و هرگز ردپایی از آنها بهدست نیامد. البته این تنها بخشی از سرقت بزرگ خاندان پهلوی بود. آنها در سالهای قبل هم مبالغ هنگفتی را بابت خرید خانه و ویلا در کشورهای مختلف از جمله سوئیس، ایتالیا، انگلیس و آمریکا هزینه کرده بودند که یکی از معروفترین آنها کاخ گل رز در سوئیس بود که به مبلغ ۱.۵میلیون فرانک سوئیس خریداری شد و مدتی هم در اختیار برلوسکونی بود که در نهایت توسط خاندان پهلوی به مبلغ ۱۰میلیون فرانک فروخته شد.
علاوه بر قصرها و باغهایی که مستقیما به نام محمدرضا پهلوی و خاندان وی درآمده بود، شاه خارج از کشور نیز املاک بسیاری داشت که میتوان به گرانترین خانه و پارک در حومه لندن، قصر و باغهای «استیل مانس» که ملکه الیزابت دوم در آنجا متولد شد، اشاره کرد. همچنین گرانترین باغ و ساختمان در ناپل (ایتالیا) متعلق به او بود. شاه در کاپری یک باغ بزرگ و ویلایی مجلل داشت. همچنین قصر مجللی هم در سنتموریس داشت که زمستانها را در آنجا میگذراند به نحوی که سنتموریس سوئیس در بین دیپلماتهای خارجی به پایتخت زمستانی ایران معروف بود!البته همه این موارد تنها بخشی از اموال مردمی ایران است که توسط خاندان پهلوی به تاراج برده شده است، هر چند حالا فرزند او در خیال خام بازگشت به ایران است!
منبع:جام جم