به گزارش سایت خبری پرسون، این گفتوگو یک گفتوگوی ساختگی با چاشنی طنز برای خنداندن شما نیست و جنبه شوخی ندارد. تماس گرفتهشده هم - چنان که متوجه شدهاید - با مرکز مشاوره و ازدواج برقرار نشده؛ ازجمله تماسهایی است که هر چند وقت یکبار راهنماهای تلفنی مرکز اورژانس تجربهاش میکنند. همانجایی که هر دقیقه و ثانیهاش برای بیماران و حادثهدیدگان اورژانسی و همراهانشان حکم لحظههای طلایی بازگشت به زندگی را دارد. اما دیالوگ بالا نمونهای از همان مزاحمتهای تلفنی است که عددش در هفته گذشته با این مرکز به 3هزار و ۴۰۰ تماس رسید، آن هم از 48هزار تماسی که با مرکز اورژانس گرفته شده بود. نگاهی به تعداد این مزاحمتهای تلفنی با 115 در یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که اگر هر مزاحم فقط یک دقیقه با مرکز تماس اورژانس صحبت کرده باشد، بهطور کلی دو و نیم روز از وقت متصدیان پاسخگویی را گرفته است.
از این دست مزاحمتهای تلفنی با مراکز امدادی که گاهی دقایق و ثانیهها برایشان فوقالعاده تعیینکننده است همچنان زیاد است. این موضوعی است که رئیس اورژانس تهران بارها به آن اشاره کرده و به شهروند میگوید: هفته گذشته 20هزار ماموریت در تهران داشتیم که با توجه به تماسهای صورتگرفته، مزاحمان مانع انجام مأموریت برای ۶ هزار نفر شدهاند.
یحیی طبری که کاملا از دست این مزاحمهای تلفنی که کار اورژانس را به تعویق میاندازند عصبانی است میگوید: اینطور نیست که 3 هزار نفر متفاوت تلفن دست بگیرند و برایمان مزاحمت ایجاد کنند، بلکه برخی از افراد ۱۰ تا ۱۵ بار با اورژانس تماس میگیرند. خیلیها اعلام میکنند که شمارههایی را که زیاد با اورژانس تماس میگیرند در فهرست سیاه قرار دهیم اما این کار اخلاقی نیست و شاید یک روزی، یک زمانی واقعا به اورژانس نیاز داشته باشند. به همین دلیل تا حد امکان تلاش میکنیم این اتفاق رخ ندهد. ما از مردم خواهش میکنیم خودشان مراعات کنند و به بچههایشان هم یاد بدهند که این کارها اصلا درست نیست، زیرا گاهی رسیدن به یک بیمار بسیار اهمیت دارد و همین تماسها میتواند مرگ یک انسان را رقم بزند. ما در هفته گذشته نتوانستیم به 600 بیمار برسیم. اگر یک درصد از آنها بیمار قلبی یا مغزی بوده باشند، این تماسها ممکن است منجر به مرگ و یا آسیبدیدگی شدید آنها شده باشد. اما او باز هم از این بابت خدا را شکر میکند که تماسهای مزاحمتآمیز با اورژانس از هفتهای 5هزار مورد به هفتهای 3 هزار مورد رسیده و این نشان میدهد که فرهنگسازی در این حوزه به نتیجه رسیده و شمار مزاحمتها روند کاهشی بهخودش گرفته است. با وجود این، باید گفت حتی یک مورد مزاحمت تلفنی هم میتواند جان دیگران را به خطر بیندازد.
اورژانس جای شوخی نیست
طبری میگوید: اورژانس، درمان و بیمار هیچکدام جای شوخی ندارند. کارشناسان اورژانس با نجات جان مردم در ارتباط هستند. گاهی سرعت رسیدن به بیمار آنقدر اهمیت دارد که «زمان طلایی» محسوب میشود و یک شوخی بیجا با اورژانس و اعلام یک کد خالی میتواند جان یک بیمار را به خطر بیندازد.
برای هر مشکلی با اورژانس تماس نگیرید
طبری توضیح میدهد که برخی از ماموریتها واقعا غیرممکن است و اصلا کار بچههای ما نیست. این در حالی است که در حالت کلی تعداد نیرویهای اورژانس کم است و این نیروها در ساعتهای کاری باید ماموریتهای سخت و نفسگیری را انجام دهند. به همین دلیل، بهتر است گاهی درخواستهایی را که با وظایف آنها مغایرت دارند از آنها نخواهید. طبری به این موضوع اشاره میکند که گاهی یک ماموریت اعلام میشود و کارشناس اورژانس نیز بر بالین بیمار حاضر میشود، اما بیمار اعلام میکند که تنها احساس گر گرفتگی داشته یا اینکه تصور کرده کمی فشارش بالاست. در واقع، این ماموریتها کاملا غیرضروری است و فرد میتواند با کمی استراحت شرایطش را بهتر کند. گاهی پیرزنها و پیرمردها به اورژانس زنگ میزنند و از تکنیسینها میخواهند به آنها سر بزنند. آنها بیشتر دلشان همصحبت میخواهد و گاهی وقتها سر موضوعهای بیدلیل تکنیسینها را به آنجا میکشند تا از فرزندانشان که به آنها سر نمیزنند گله و شکایت کنند. اما نکته اینجا است که باید در این خصوص فرهنگسازی انجام شود و نیازی نیست که در برخی از موارد حتما نیروی اورژانس را راهی ماموریتی کنیم که زمان رسیدنش به بیماری که وضعیت وخیم دارد طولانیتر شود. شاید باورتان نشود، اما گاهی برای حال بد سگ و گربه هم با ما تماس میگیرند. یعنی میگویند حال سگمان خراب است یا گربهمان از حال رفته است. نکته اینجا است که این ماموریتها را اصلا اورژانس جواب نمیدهد و ضروری است که این موضوع فرهنگسازی شود تا مردم وقتی با اورژانس تماس بگیرند که حتما ضروری باشد.
جمعیت زیاد و ماموریتهای متراکم
باید این را درنظر گرفت که کار اورژانس در تهران سخت است. ترافیک و تراکم جمعیت، ساختمانهای بلندمرتبه و کوچههای قدیمی و باریک شرایط کار را برای نیروهای ما سخت میکند. حالا تصور کنید تکنیسینهای ما بهسختی خودشان را از کوچه پسکوچههای باریک به خانهای رساندهاند که اعلام شده یک بیمار قلبی آنجا حالش بد شده است. وقتی میرسند متوجه میشوند اصلا کسی در آن خانه مشکل قلبی ندارد و این شوخی بیمزه از سوی چند جوان علاف و بیکار صورتگرفته که فقط برای تفریح و خندیدن این کار را انجام دادهاند. او به این نکته اشاره میکند که تعداد نیروهای اورژانس در تهران نسبت به تعداد جمعیت بسیار کم است و البته برنامهریزیهایی انجام شده تا دانشگاه ایران، شهید بهشتی و تهران دانشجوی رشته فوریتهای پرشکی بگیرند. تلاش ما این است که این نیروها بومی باشند و در تهران مشغول بهکار شوند. زیرا تعدادی از نیروهای شاغل در تهران از شهرستانهای اقماری تهران به این شهر میآیند که این شرایط و رفتوآمد زیاد برای آنها هم سخت است و هم خطرناک. او به این نکته اشاره میکند که در تهران بهدلیل جمعیت زیادش تعداد ماموریتها نیز زیاد است و بهطور متوسط هر پایگاه اورژانس روزانه ۱۵ ماموریت انجام میدهد؛ این تعداد ۲۳ تا ۲۵ درصد مأموریتهای کل کشور است. بنابراین تکنیسینی که در تهران کار میکند نسبت به سایر استانها ماموریت بیشتری انجام میدهد. حالا شما تصور کنید که با این فشار کاری ماموریتهای کاذب هم به آنها اعلام شود و زمان رسیدن بر بالین بیمار افزایش پیدا کند. خودتان ببینید چه فشار روانیای به این نیروها وارد میشود.
قانون چه میگوید
آنها که تلفن بهدست میگیرند و برای اورژانس مزاحمت ایجاد میکنند از قانون بیاطلاعند. این در حالی است که سازمان اورژانس کشور موضوع مزاحمت تلفنی را بهطور جدی پیگیری میکند و بخش حقوقی این سازمان، متولی پیگیری است.
طبری بر این موضوع تأکید میکند که دستگاه قضا این ماجرا را پیگیری میکند و امیدوارند مجازاتهای بازدارندهای در این زمینه لحاظ شود.
او توضیح میدهد که به واسطه سیستمهای جدید مخابراتی، افراد بهراحتی شناسایی میشوند و شاید پیش از این، یکی از مشکلات، شناسایی افراد بود، اما حالا این موضوع برطرف شده است. رئیس اورژانس تهران بر این موضوع تأکید میکند که دو قانون در این زمینه وجود دارد. قانون ۱۳۱ و ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی که هم به این موضوع پرداخته و هم از یک تا ۶ ماه حبس برای این افراد درنظر گرفته است. در ماده ۱۴ قانون تاسیس مخابرات هم قوانینی برای ایجاد مزاحمت در بار اول و دوم و سوم درنظر گرفته شده است، اما متأسفانه ایجاد مزاحمت برای دستگاههای خدماترسان امدادی میتواند باعث مرگ افراد شود.
بهطور مثال، آمبولانس در جایی وجود دارد و بهدلیل مزاحمت تلفنی، این آمبولانس فراخوانده میشود و نمیدانیم چند نفر در همان منطقه به آمبولانس نیاز دارند و بهدلیل ایجاد این مزاحمت، آمبولانس ممکن است با تأخیر به محل مصدوم یا بیمار واقعی برسد و در نتیجه جان افراد به خطر میافتد.
بنابراین، بهنظر میرسد که مجازاتها برای این افراد مزاحم باید بسیار شدیدتر باشد. یعنی اگر آنها با اورژانس تماس گرفتند و این تماس منجر به این شد که آمبولانس پایگاه را ترک کند و به محل مورد نظر برود و این ماموریت کاذب باشد، همین ماجرا منجر به دیر رسیدن به بیمار دیگر شده و او فوت کند، باید مجازات بیشتر یا اخذ دیه فرد آسیبدیده از فرد مزاحم انجام شود. او توضیح میدهد که افرادی که مزاحمت تلفنی ایجاد میکنند باید حتما به مراجع قضایی سپرده شوند تا برای تخلفی که مرتکب شدهاند پاسخگو باشند. اینطور نیست که کسی برای یک سازمان امدادی مزاحمت ایجاد کند و به حال خود رها شود. اما با وجود این، میتوان با برخی از آنها با رافت برخورد کرد، ولی اگر این مزاحمتها ادامه پیدا کرد باید برخورد متناسب با متخلف انجام شود. در این زمینه تصمیمگیرنده اصلی قاضی است که باید با توجه به نوع جرم، تصمیمگیری کند تا فرد اصلاح شود.
شهروند