به گزارش سایت خبری پرسون، محسن پاک آیین در یادداشتی نوشت: عربستان به عنوان خادم الحرمین که به برکت وجود مسجد الحرام و مسجد النبی بطور منظم پذیرای حجاج مسلمان بود، اولین انتخاب جهان غرب برای رهبری اسلام بود.آنها بنیاد گرایی اسلامی با سردمداری عربستان و تفکر وهابی-سلفی را مطرح و سعی کردند با انتقاد ازتشیع و تبلیغات علیه آن، وهابیت و عربستان را مورد حمایت قرار دهند. سعودی ها نیز از این تصمیم غرب استقبال کرده و با صرف هزینه های هنگفت و اقدامات گسترده تبلیغی همچون برگزاری همایش پرخرج با حضور علما و روشنفکران مسلمان، خود را رهبر جهان اسلام معرفی کردند. اما حمایت های عربستان از گروه تروریستی داعش و در گیر شدن با کشورهای مسلمان همچون سوریه و عراق و تجاوز آشکار به یمن، در کنار تقویت ارتباط با رژیم صهیونیستی، مسلمانان را متقاعد کرد که عربستان نمی تواند جایگاه معتبری در جهان اسلام داشته باشد. دعوت پادشاه عربستان از ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا همزمان با حضور رهبران کشورهای اسلامی و عربی در ریاض، آخرین تیر ترکش عربستان برای نمایش رهبری خود بود. اما وقتی از سوی ترامپ به عنوان «گاو شیرده» نامیده شد، از جرگه نامزدهای رهبری جهان اسلام خارج شد.
زمانی که در بهمن ۱۳۸۷،رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در اجلاس اقتصادی دائوس، پس از انتقاد شدید از شیمون پرز رییس رژیم صهیونیستی، با اعلام این که «شما مردم را می‌کشید»، با صورت برافروخته، محل نشست را ترک کرد، مشخص شد که غرب برای معرفی ترکیه به عنوان رهبر جهان اسلام، دست به کار شده است. بعد از این نشست، اردوغان به هنگام ورود به فرودگاه استانبول مورد استقبال پرشور مردم که پرچم‌های ترکیه و فلسطین را دردست داشتند قرار گرفت. در این مقطع، اردغان «فاتح دائوس» نامیده شد و رسانه های غربی از جمله شبکه خبری سی.ان.ان، از اردوغان به عنوان چهره ای ضد اسرائیلی که می تواند رهبر جهان اسلام باشد، یاد کردند.برخی از شخصیت های مسلمان هم تحت تاثیر این فضا قرار گرفتند؛برای مثال خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس، با بیان این که ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان، نمونه‌ای از اسلام مدرن و میانه‌رو را ارائه داده گفت: «اردوغان نه تنها رهبر ترکیه بلکه رهبر جهان اسلام است». حامد محمدخان، رئیس بنیاد جماعت اسلامی در هند نیز گفت: «ترکیه رهبر جهان اسلام است و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه نه تنها رهبر مردم کشورش بلکه رهبر امت اسلام است». از این پس ترکیه با ترویج اسلام لائیک به عنوان مجری اصلاحات در جهان اسلام فعال شد و حرکت لیبرالی او در مسیر نهادینه سازی اسلام مورد نظر غرب، ادامه یافت. اما ترکیه نیز همانند عربستان با حمایت از داعش وارد جنگ غیرمستقیم با سوریه و عراق شد و بتدریج ارتباطات این کشور با رژیم صهیونیستی نیز توسعه یافت. برقراری روابط رسمی با اسرائیل و افزایش سفرهای رسمی میان آنها، اهداف پنهان اردوغان را آشکار کرد و این کشور را از زمره داعیان رهبری جهان اسلام خارج ساخت.
مصر با آن سابقه تمدنی و نفوذ سیاسی در جهان اسلام نیز یکی از نامزدهای رهبری جهان اسلام بود. از زمانی که موج انقلابی مردم مصر علیه حسنی مبارک آغاز شد، غربی ها سعی کردند با حمایت پنهان از مُرسی به عنوان یک «اخوانی معتدل»، رئیس جمهور مورد نظر خود را از مسیر انتخابات، به مردم مصرتحمیل و رهبری جهان اسلام را به این کشور منتقل کنند. اما تمـایلات سـلفی ــ وهـابی و تندروی های اعتقادی مرسی از یکسو و مصالحة وی با رژیم مجعول اسرائیل، آرمان جهان اسلام مبنی بر دفاع مصر از فلسطین را با چالشی جدی مواجـه کـرد. محمد مرسی از همان ابتدای کار پایبندی کامل خود را به پیمان کمپ دیوید اعلام کرد و در طول دولت وی، حملات موشکی شبه نظامیان فلسطینی به مناطق اسرائیلی‌نشین متوقف شد.محمد مرسی توانست در مدت یک سال تونل‌های زیرزمینی قاچاق سلاح به داخل نوار غزه را در شبه جزیره سینا، منهدم کند و از این طریق ارسال سلاح به داخل فلسطین را متوقف سازد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص در یادداشت خود در تاریخ چهارم جولای 2013 نوشت: «دوران ریاست جمهوری محمد مرسی یکی از بهترین دوران تاریخ تشکیل اسرائیل به‌شمار می‌رود. اسرائیل گمان می‌کرد با روی کار آمدن محمد مرسی عضو اخوان المسلمین روابط دو کشور دچار تنش مضاعف می‌شود ولی در دوران ریاست جمهوری محمد مرسی دو کشور بیشتر از گذشته به هم نزدیک شدند.
در این دوره اسرائیل توانست امتیازاتی از مصر دریافت کند که کسب آنها در دوره حسنی مبارک نیز ممکن نبود.» این قبیل اقـدامات مرسی نه تنها موجب خدشه دار شـدن چهـرة اخـوان المسـلمین در همـة ممالـک اسلامی شد، بلکه مصر را هم از جرگه داعیان رهبری جهان اسلام خارج ساخت.
اما از سوی دیگر در کنار تلاش غرب برای انزوای ایران و دور کردن این کشور از رهبری مسلمانان، حکمرانی هوشمندانه حضرت آیت الله خامنه ای با الهام از سیره امام خمینی، جایگاه هدایتی ایران در میان مسلمانان را ارتقاء داد. تدابیر راهبردی آیت الله خامنه ای در سه وجه یعنی نخست مبارزه با نظام استکباری حاکم بر جهان و تبیین نظم نامطلوب موجود بخصوص برای جهان اسلام و دوم، ترسیم و معرفی نظم مطلوب برای آینده جهان با طرح تمدن نوین اسلامی و سوم هدایت جهان اسلام برای حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب، جایگاه رهبری ایشان در جهان اسلام را تثبیت کرد.
علت اصلی تمرکز هجمه‌ها، حمله‌ها و اهانت‌های دستگاه های تبلیغاتی غرب علیه رهبر انقلاب،شکست اجرای پروژه «رهبرسازی» برای جهان اسلام و اقبال مسلمانان جهان بخصوص در غرب آسیا به رهبری آیت الله خامنه ای است. اقدام اخیر شارلی ابدو را نیز باید در این چارچوب تحلیل کرد.
امروز توانمندی رهبرانقلاب در هدایت حرکت‌های اسلامی، ضد یکجانبه‌گرایی و ضد استکباری و همچنین تقویت محور مقاومت و هدایت جریان‌های مقابله با صهیونیسم و دعوت به اتحاد اسلامی، نشانگر کفایت، صلاحیت، قابلیت و شایستگی ایشان برای رهبری جهان اسلام است. موج محکومیت اقدام سخیف «شارلی ابدو» در میان مسلمانان جهان نیز نشان می دهد که امت اسلامی به این باور رسیده که باید از شخصیتی که حامل رسالت پیامبراسلام (ص) است، دفاع کند.
بعد از دیدار پوتین با رهبر انقلاب، علی مراد، روزنامه نگار و محقق جهان عرب برای معرفی رهبر حقیقی جهان اسلام، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت:
«پوتین که به امیر قطر و پادشاه سعودی پرنده باز شکاری هدیه داد، به امام خامنه ای قرآنی قدیمی متعلق به ۱۳ قرن پیش هدیه می‌دهد. آیا انتخاب این هدایا منعکس کننده چیزی هستند؟»
