بلاتکلیفی «سقوط» حمید فرخ نژاد بعد از مهاجرت

حمید فرخ نژاد با اظهار نظر‌هایی که پس از خروج از کشور کرده، دست همه همکارانش در پروژه سریال سقوط را توی پوست گردو گذاشته و اصلا برایش مهم نیست که سرنوشت این سریال و زحمت همکاران چه می‌شود.

تصویر بلاتکلیفی «سقوط» حمید فرخ نژاد بعد از مهاجرت

به گزارش سایت خبری پرسون، هنرمندان و علی الخصوص بازیگران در این روز‌ها و با توجه به جهت گیری و عکس العمل آن‌ها در مواجهه با حوادث اخیر کشور به ۳ دسته تقسیم شده اند.

یکم افرادی که روی موج سوار نشده اند و نسبت به سوء استفاده از حوادث اخیر هشدار داده اند که البته مورد حمله بی وقفه رسانه‌های معلوم الحال واقع شده اند و همه جور برچسبی به آن‌ها زده اند.

دوم هنرمندان پر تعدادی که از ترس مورد حمله واقع شدن و قضاوت شدن و حملات به صفحات مجازی شان، سکوت کرده اند.

سوم هنرمندانی که چشم بسته و بی محابا هر مولفه‌ای که نزدیک به حاکمیت و منافع ملی است را به باد انتقاد تند گرفته اند و گویی با اهریمن اساطیری مواجه شده اند و برای خود نقش رستم دستان قائلند و حال آنکه جرات انتقاد کوچکی از تجزیه طلبی شبکه‌هایی مثل اینترنشنال را ندارند. شبکه‌ای که بی محابا چنگ در صورت ملی مردم ایران انداخته و با هر حیله‌ای متوسل می‌شود تا تفرقه بیافکند. البته نمی‌توان گفت این دسته سوم متوجه این نیرنگ شبکه سعودی نشده اند چرا که بسیار عیان است که اینترنشنال به جنگ با تمامیت ارضی و ملیت ما ایرانی‌ها آمده است.

بخش قابل تامل در این دسته بندی افرادی هستند که در میان دسته سوم جای دارند، اما از فرط خودخواهی زرنگ بازی شان از پیش لو می‌رود. کسانی از سال‌های گذشته برنامه ریزی کرده اند و خانواده شان را به خارج از کشور فرستاده اند و در این سال‌ها فقط به پر کردن جیبشان فکر کرده اند و منتظر مانده اند تا کار خودشان نیز درست شود و سپس بار و بندیل را جمع کرده و می‌روند و هنوز گرد رسیدنشان به آن ور آب به زمین ننشسته، شروع می‌کنند به بد و بیراه گفتن به حاکمیت و منافع ملی.

افرادی که سال‌ها در پروژه‌های مختلف سینمایی کشور با دستمزد‌های میلیاردی سرمایه روی هم انباشته اند و دستشان به دهانشان رسیده و به قول خودشان ماهانه فقط چندین هزار دلار هزینه تحصیل فرزندشان در خارج کشور است.

درست حدی زدید منظور ما کسی نیست جز حمید فرخ نژاد. بازیگر سینما که چند روز پیش از طریق قطر از کشور خارج شده و پس از خروج اقدام به اعلام مواضعی براندازانه در قبال کشور کرده است.

بگذارید روایت چند روز اخیر زندگی ایشان را مرور کنیم.

جنابشان! تا چند روز پیش در پروژه سریال «سقوط» در حال بازی بوده است و سرش گرم کارش. به محض اینکه فیلمبرداری به پایان می‌رسد و دستمزد طبق معمول میلیاردی اش را که می‌گیرد و همکارانش در این پروژه را در آغوش می‌گیرد و آرزوی موفقیت برای آن‌ها می‌کند و طبق عادت ادای مرام و معرفت در می‌آورد از آن‌ها خداحافظی کرده و خیلی بی سر و صدا به خارج از کشور می‌رود و فورا ارکان مملکت را به باد ناسزا می‌گیرد.

او با اینکه ممنوع الخروج بوده، خانه سینما را واسطه کرده و تعهد داده که می‌خواهد به خانواده اش سر بزند، اما غافل از آنکه او اموالش را فروخته است و می‌خواهد برود که برنگردد. جالب آن است در این مدتی که میخواسته از کشور خارج شود به خاطر اینکه مشکلی سر راهش پیش نیاید دیگر به قول خودش به فکر مردم نبوده و سرش را پایین انداخته و با خودخواهی تمام دنبال رتق و فتق امور خارج شدنش بوده است.

از طرفی با اظهار نظر‌هایی که پس از خروج کرده است، دست همه همکارانش در پروژه سریال سقوط را توی پوست گردو گذاشته و اصلا برایش مهم نیست که سرنوشت این سریال و زحمت همکاران چه می‌شود.

درست در زمانی که همین مردم به واسطه شرایط اقتصادی و تحریم‌ها و البته حواشی حوادث اخیر با مشکلاتی اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند جناب فرخ نژاد نمی‌تواند از دستمزد میلیاردی اش بگذرد. منتظر می‌ماند کار تمام شود و پولش را بگیرد و خداحافظ شما! او که در نقش‌های امنیتی نیز بازی کرده است حالا خیلی روشن دست خودخواهی اش را رو کرده است که چقدر دنیال پر کردن جیبش بوده است و تنها دنبال همین بوده است.

جنابشان! بدون آنکه فکر کند افاضاتش چقدر می‌تواند هزینه داشته باشد برای همه کسانی که در پروژه سریال سقوط زحمت کشیده و عرق ریخته اند، به گرمی از آن‌ها خداحافظی می‌کند و دیگر برایش مهم نیست چه بر سر سریال می‌آید. همکارانی که در نامه‌ای که خطاب به فرخ نژاد منتشر کردند، بیش از هر چیز از «بی معرفتی» اش گلایه کرده اند.

آیا این کار امثال فرخ نژاد جز موج سواری و بی معرفتی و سوء استفاده از شغلی شهره به نام بازیگری نیست؟ وقتی ایشان حتا به فکر همکارانی نیست که تا چند روز پیش زحمت کشیدنشان را دیده و در کنارشان بوده، چگونه می‌تواند به فکر مردمی باشد که اصلا چیزی از غم و اندوه و دغدغه آن‌ها نمی‌داند.

حال بگذریم که بی مسئولیتی در تعهدی که با ضمانت خانه سینما به مراجع امنیتی داده چقدر می‌تواند برای هنرمندانی دیگر مشکل ایجاد کند و باعث بی اعتمادی نهاد‌های امنیتی به جامعه بازیگران شود.

جناب فرخ نژاد از قدیم گفته اند مرغی که انجیر میخورد نوکش کج است! نه شما. بهتر است به تفریحاتتان آن ور آب برسید و مردم را به حال خود بگذارید و اینقدر از واژه‌ای به نام مردم و شغلی به نام بازیگری سوء استفاده نکنید.

منبع: همشهری

442520

سازمان آگهی های پرسون