به گزارش سایت خبری پرسون، یکی از دولتمردان، که پیشینهای دیرین در سیاست و فرهنگ دارد، اخیرا بدین مضمون سخن کرده که : «در گفتوگو با یکی از بازجویان، از وی شنیدم، که نه ما سخن این بچهها را میفهمیم و نه آنها ما را !»
مقصر کیست؟
– زمانه؟ بروید یقهی زمان را بگیرید تا با سلایق شما همراه شود!
-بچهها؟ همهشان را به صف کنید و دستورهای انضباطی و تبعات تنبیهی را کتباً تسلیمشان کنید!
– اینترنت؟ باقیماندهی گلویش را بفشارید تا تتمهی جانش از حلقومش برآید!
– ژنهای شکسته در شبیخون فرهنگی دشمن؟ با اینهمه پیشرفت در سلولهای بنیادین و مهندسی ژنتیک، عیبهاشان را برطرف کنید و به تنظیمات کارخانه بازگشتشان دهید!
…و اما راهی میانبرتر و کمهزینهتر و احتمالاً شدنیتر، در کوتاه مدت وجود دارد:
– دهه هشتادیهایی را که فعلا پیشقراولی دهه نودیها را گردن گرفتهاند، ببینید و بشنوید و خواست هاشان در آزادی و فراغ و فرح زندگیشان را یکسره حمل بر بیقانونی و کژتابی و آنارشیسم و به خصوص برهنگی نکنید؛ بگذارید جوّ التهاب آرام گیرد و غبارها فرو نشیند
– به شرط آنکه در فاز تدارک سختگیریهای نوتر و به روزتر(!) نروید.
– …و اما راه بلندمدت: باورمان شود که سهمی عمده از ساختوساز تربیتی فرزندان ما در آیندهای که موهوم و دروغ نیست، از مدارس و آموزش و پرورش رسمی و صدا و سیما و رسانههای پر پژواک، همچون منابر جمعه و جماعات است. این سهم را ادا کنیم، تا در فازهای غیرقابل پیشبینی بعدی، دیون بعدیِ ما به این نسل و نسل بعدی، بر بدهیهای ادانشدهی قبلی انباشته نگردد.
منبع: اطلاعات