به گزارش سایت خبری پرسون، نوزدهم شهریور ماه امسال، مأموران گشت پلیس در حوالی تهران به یک تاکسی که روبهروی جایگاه سوخت پارک شده بود مشکوک شدند. آنها وقتی نزدیک تاکسی شدند، جسد راننده را پشت فرمان دیدند و متوجه شدند که او بر اثر اصابت ۲گلوله جانش را از دست داده است. ماجرا به محمدتقی شعبانی، بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی گزارش شد و با حضور او و کارآگاهان پلیس آگاهی، تحقیقات در اینباره آغاز شد.
به نقل از همشهری، در جریان تحقیقات مقدماتی معلوم شد که مقتول راننده تاکسی و ۵۳ساله بوده که از ناحیه سینه و شکم هدف شلیک ۲گلوله قرار گرفته بود. همچنین صحنه جنایت حاکی از آن بود که عامل جنایت هنگامی که اقدام به تیراندازی کرده، در داخل تاکسی حضور داشته است.
ردپای یک زن
هیچ رد و سرنخی از قاتل وجود نداشت اما با توجه به نحوه قتل و اینکه چیزی از مقتول سرقت نشده بود، مأموران مطمئن بودند که قاتل فردی آشنا با مقتول بوده است. تیم جنایی در ادامه به بررسی دوربینهای مداربسته در آن حوالی پرداختند و تصویر یک زن را بهدست آوردند. زنی که پس از قتل از تاکسی پیاده شده و به آن طرف خیابان رفته بود. زن جوان ماسک بهصورت داشت و چهرهاش به درستی مشخص نبود. از سوی دیگر مأموران به بررسی مکالمات تلفنی مقتول پرداختند و متوجه شدند که آخرین بار با خانوادهاش در ارتباط بوده است.
با شناسایی هویت مقتول، مأموران راهی خانهاش شدند و همسرش در تحقیقات اولیه گفت که مقتول راننده تاکسی بوده و معمولا هر روز صبح برای کار از خانه خارج شده و شب برمیگشته است. او مدعی بود که وی با کسی خصومت نداشته و نمیداند که عامل جنایت چهکسی است.
هرچه تحقیقات مأموران ادامه مییافت، حقایق بیشتری از این جنایت مرموز آشکار میشد. تحقیقات که کاملتر شد، همسر مقتول بهعنوان تنها و اصلیترین مظنون پرونده شناسایی شد؛ چرا که مشخصات وی با چهره زنی که در بررسی دوربینهای مداربسته بهدست آمده بود مطابقت داشت و از سوی دیگر مأموران متوجه شده بودند که او و شوهرش از مدتها قبل با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتهاند. در این شرایط بود که بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت وی را صادر کرد.
اقرار
زن ۴۴ساله اگرچه در بازجوییهای اولیه اصرار داشت که بی گناه است، اما وقتی شواهد و مدارک را علیه خود دید، لب به اعتراف گشود و اسرار قتل شوهرش را فاش کرد. وی گفت: سالها بود که با همسرم اختلاف داشتم و مدام با هم درگیر بودیم. او همیشه مرا تحقیر میکرد و این رفتارهای آزاردهنده او سبب شده بود تا از او فاصله بگیرم. ابتدا سعی کردم اوضاع را درست کنم اما هرچه بیشتر تلاش میکردم، کمتر نتیجه میگرفتم. دیگر به جایی رسیده بودم که میدیدم ادامه این زندگی بیفایده است؛ با وجود اینکه ۲ دختر دارم و نمیخواستم بهخاطر آنها زندگی ام از هم بپاشد اما دیگر چارهای نداشتم و نمیتوانستم به زندگی با او ادامه دهم. وی ادامه داد: وقتی ماجرای جدایی را پیش کشیدم با مخالفت شدید شوهرم مواجه شدم.
او حاضر به طلاق و جدایی نبود و همچنان به تحقیر کردن من ادامه میداد. به هر دری زدم تا او را راضی به طلاق کنم بیفایده بود تا اینکه شوهرم وقتی اصرار مرا دید، تهدید کرد که اگر بار دیگر حرف طلاق را پیش بکشم، مرا به قتل میرساند. دیگر برایم محرز شده بود که هر لحظه ممکن است او جانم را بگیرد؛ به همین دلیل بود که از مدتی قبل برای محافظت از خودم، یک کلت و تعدادی تیر خریدم. این زن در ادامه گفت: شوهرم قبل از حادثه از من خواست تا همراه او به منطقهای در حاشیه تهران بروم تا بستهای از دوستش بگیرد. اصرار داشت که من هم همراهش بروم و این اصرارهای او مشکوک بهنظر میرسید.
به بهانه گرفتن بسته از دوستش مرا همراه خودش برد و من قبل از رفتن اسلحه را داخل کیفم قرار دادم. چون تصورم این بود که شوهرم نقشه کشیده مرا به بیابانهای اطراف تهران بکشاند و جانم را بگیرد. به همین دلیل وقتی کنار خیابان توقف کرد، اسلحه را از کیفم بیرون آورده و به سمت او شلیک کردم تا پیش دستی کنم. در غیر این صورت ممکن بود خودم کشته شوم. وی گفت: پس از آنکه به سمت همسرم شلیک کردم، از ماشین پیاده شدم و درحالیکه وحشت سرتاپای وجودم را فراگرفته بود، به آن طرف خیابان رفتم و سوار یک تاکسی عبوری شدم و به خانه برگشتم. حتی تا چند روز وانمود کردم که از شوهرم خبری ندارم. وی در ادامه مدعی شد که سلاح را بیرون انداخته است.
اشک پشیمانی
متهم به قتل پس از دستگیری، دیروز برای انجام تحقیقاتی به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در نخستین جلسه بازپرسی به گریه افتاد و گفت: از ترس اینکه مبادا خودش کشته شود، به سمت همسرش شلیک کرده است. وی که بهشدت از قتلی که مرتکب شده، پشیمان بود در ادامه گفت: خیلی عذاب وجدان دارم و هر شب که میخوابم کابوس میبینم و دلم میخواست زمان به عقب برمیگشت تا هرگز جان همسرم را نمیگرفتم.
در ادامه جلسه، ۲ دختر جوان مقتول که اولیایدم محسوب میشوند، پیش روی قاضی محمدتقی شعبانی حاضر شدند و مادرشان را که ۲۴ساعت از دستگیریاش میگذشت، بخشیدند.
به این ترتیب با بخشش اولیای دم، زن همسرکش از قصاص و مجازات با چوبه دار رهایی یافت تا از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه شود.