به گزارش سایت خبری پرسون، «انتخاب کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۲۲، اخلاقا چه روا باشد چه ناروا، بالاخره رقم خورده است و در این دو ماه و نیم باقیمانده تا جام جهانی، دیگر نباید درباره این انتخاب جر و بحث کرد.
تیم ملی با کیروش به دلیل سبک بازی دفاعیاش میتواند امید قابل توجهی داشته باشد که در برابر ولز و آمریکا بازنده از زمین بیرون نیاید. هر چند که اگر کیروش در این مدت کوتاه تا جام جهانی بتواند تیمی با کیفیت دفاعی چهار سال قبل بسازد، نباختن در بازی با انگلیس هم هیچ عجیب نیست. اما گفتهاند که تاریخ دو بار رقم میخورد. یک بار به شکل تراژدی، یک بار هم به شکل کمدی. ممکن است حذف تراژیک تیم کیروش در جام ۲۰۱۸، این بار صورتی کمیک به خود بگیرد. یعنی این بار با مربی متبحر در بازی دفاعی، گلباران شویم و سپس حذف!
در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد. تیم ملی ایران در بازی مقابل آرژانتین در جام ۲۰۱۴ قطعا زیبا و عالی دفاع میکرد اما اگر قرار بود در آن بازی خوششانس نباشیم یا کمی بدشانس باشیم و اولین موقعیت گل آرژانتین به بازشدن دروازه ما منتهی شود، یا از هر سه فرصت گل آرژانتین یک فرصت بدل به گل شود، قطعا با چندین گل خورده از میدان آن مسابقه خارج میشدیم.
مارچلو لیپی سال ۲۰۰۶ ایتالیا را قهرمان جهان کرد و سال ۲۰۱۰ افتضاح به بار آورد. او را دوباره مربی ایتالیا کرده بودند برای تجدید و تکرار افتخار ولی شد آنچه نباید میشد.
در فوتبال امروز دنیا اگر پلن B نداشته باشی، گواردیولا هم که باشی، ناکام میمانی. کیروش پلن B ندارد. اگر مقابل انگلیس یا آمریکا مثل بازی با مراکش (در جام ۲۰۱۸) خوششانس نباشیم و در آغاز مسابقه گل بخوریم، پلن B کیروش برای خروج از بحران چیست؟ هیچ. کیروش با کریس رونالدو هم پلن B نداشت در جام ۲۰۱۰. بنابراین بعید است با طارمی و آزمون پلن B داشته باشد.
مشکل دیگر کیروش در این جام ممکن است مشکل هموطنش ژوزه مورینیو باشد. دنیای فوتبال دست مورینیو را خوانده. هم از این رو آقای خاص دیگر شگفتیآفرین نیست. حتی گواردیولا هم دیگر نمیتواند فاتح لیگ قهرمانان اروپا شود، چون پادزهر تاکتیکش به چنگ دیگران افتاده. سیمونه هم علیرغم غنای تاکتیک دفاعیاش گرفتار همین مشکل است در چمپیونزلیگ. دست مانچینی را هم پس از جام ملتهای اروپا خواندند و تیمش هدر رفت. این خطر کیروش را هم قطعا تهدید میکند.
کارلوس کیروش باید سبک بازی تیمش را با توجه به پتانسیل این تیم، تا حدی تغییر دهد. اگر همه چیز شبیه قبل باشد، بعید است نتیجهای بهتر از قبل حاصل شود. حتی ممکن است این بار «حذف آبرومندانه» هم نصیبمان نشود. چیدن این تیم با یک مهاجم یعنی تیشهزدن به ریشهی پتانسیل هجومی تیم.
تیم ملی در چند ماه اخیر دوپاره شد. باند قویتر مخالف اسکوچیچ بود. کیروش برگشته است اما آیا باند ضعیفتر که مدافع اسکوچیچ بود، حاشیهای ایجاد نمیکند؟ آیا مربیای که مدت قراردادش فقط دو ماه و نیم است، از اقتدار کافی برای مقابله با باند اقلیت (بازیکنان ناراضی از برکناری اسکوچیچ) برخوردار خواهد بود؟
همه چیز به کیروش بستگی دارد. باید دید این روانشناس بزرگ چگونه میخواهد وحدت و همدلی را به این تیم دوپاره برگرداند. خلاء روحی کناررفتن کریم باقری بهراحتی قابل جبران نیست. کریم باقری در بازگرداندن طارمی به تیم اسکوچیچ نقش مهمی داشت. در فوتبال وقایع کوچک میتوانند به فجایع بزرگ منتهی شوند. چه رسد به کنار رفتن کریم!
مشکل دیگر کیروش این است که بیرانوند فعلی بیرانوند آماده و استوار چهار سال قبل نیست و اینکه غنای این تیم در خط حملهاش است نه در خط دفاعیاش.
با این حال میتوان مطمئن بود که کیروش خط دفاعی خوبی میسازد و میتوان به بازنشدن این خط دفاعی در نیمساعت آغازین بازی با انگلیس امیدوار بود. اگر نیمساعت اول جام جهانی را دوام بیاوریم، شاید دوباره حذف غرورانگیز نصیبمان شود. و شاید هم چیزی بیش از این.
انگلستان و آمریکا علیرغم اسم و امکاناتشان تیمهای زهرداری نیستند. ایذایی بازی نمیکنند اما برای صعود به یکهشتم نهایی مهمترین چیز باور کیروش به توان گلزنی تیمش است. بدون گلزدن نمیتوان صعود کرد. لازمه گلزدن هم حملهکردن است.
با یکی - دو حمله در طول نود دقیقه نمیتوان امید چندانی به گلزنی داشت. حتی اگر کیروش نتواند پلن B برای تیمش تعریف کند، باید سه تا پنج حمله به قصد گلزنی را در برنامه تیمش بگنجاند.»