به گزارش سایت خبری پرسون، سجاد عابدی در یادداشتی نوشت: حماس و جهاد اسلامی، دو جنبش اسلامگرای فعال در نوار غزه به دادخواهی «هموطنانشان» در کرانه باختری و بیتالمقدس حمله به اسرائیل را آغاز کردند. حماس، جریان سیاسی حاکم بر نوار غزه از سال ۲۰۰۶ و زمانی که سازمان آزادیبخش فلسطین (فتح) نتیجه انتخابات پارلمانی را نپذیرفت، هیچگاه در حمایت از سرزمین رقیب به میدان نیامده بود. ویژگی دیگر دور اخیر بحران، تظاهرات گسترده آوراگان فلسطینی ساکن اردوگاههای لبنان و اردن در مرزهای این دو کشور با اسرائیل است.
پس از آن بود که اشغالگران تجاوزات جدید خود علیه نوار غزه را به بهانه پیشگیری از عملیات جهاد اسلامی آغاز کردند. در وهله نخست باید به این نکته توجه کنیم که رژیم صهیونیستی در مرحله جدید قصد دارد جنگ را صرفا محدود به درگیری با جنبش جهاد اسلامی کرده و این جنبش را از سایر گروههای فلسطینی جدا کند. درواقع صهیونیستها که تجربه تلخی در مواجهه با کل مقاومت فلسطین دارند این بار میخواهند با فریب افکار عمومی فلسطین وانمود کنند که تنها با جهاد اسلامی مشکل دارند و میخواهند با این جنبش بجنگند تا امید آنها برای کسب دستاورد از این جنگ بیشتر باشد.
شهرکنشینان اسرائیلی داشته باشد تجاوز جدیدی علیه فلسطینیان آغاز میکند. درحال حاضر نیز صهیونیستها در نتیجه بنبست سیاسی این رژیم و رفتن به سمت یک انتخابات جدید در کنست نیاز به دستاوردی هرچند نمایشی دارند. به ویژه اینکه «یائیر لاپید» نخستوزیر کابینه انتقالی اسرائیل نمیخواهد تحت هیچ شرایطی در انتخابات ماه نوامبر، این منصب خود را از دست بدهد.
از سوی دیگر تداوم جنگ و افزایش شمار قربانیان و کشته شدن شهروندان فلسطینی به منزله عامل فشاری بزرگ بر جنبش حماس خواهد بود که گزینه بیطرفی را در این جنگ در پیش گرفت به خصوص که شاخه نظامی حماس به گفته منابع آگاه از این انتخاب راضی نبوده و توجیهات رهبران سیاسی حماس را قبول نکردند.
همچنین آغاز تحرکات مردم و برخی از دولتهای عربی علیه این حمله و محکومیت آن از سوی کشورهای مختلف از جمله برخی کشورها در منطقه خلیج فارس که روابط خود را با اسرائیل عادی سازی کرده اند، این تحرکات به روشنی در شبکههای اجتماعی انعکاس و بازتاب یافت. موضع عربستان در محکومیت سریع و قوی حمله اسرائیل و تمجید از مقاومت اسلامی نشانه قوی در این باره است و بسیاری امیدوارند که عربستان در این موضع خود جدی بوده و این امر آغازگر تغییرات آتی باشد.
باید در نظر داشت که اتحاد دوگانه «نابلس» و «جنین» و تثبیت ائتلاف میان جهاد اسلامی و گردانهای شهدای الاقصی بیانگر بازگشت قوی به میراث انتفاضه مسلحانه دوم است که کیان رژیم صهیونیستی و امنیت و ثبات آن را به لرزه انداخت اما این بازگشت در سایه فروپاشی تشکیلات خودگردان و همه امیدها به صلح با دشمنی که احترامی برای توافقات قائل نیست و به قتل و جنایت جنگی ادامه میدهد، احتمالا از حیث استقلال متفاوت خواهد بود.