آیا پنجره‌ها گشوده شده است؟

به گفته وزیر امور خارجه کشورمان، موجی از شاخص‌های مثبت سیاسی، حاکی از احتمال بهبود یا گسترش روابط کشورمان با شماری از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است.
تصویر آیا پنجره‌ها گشوده شده است؟

به گزارش سایت خبری پرسون، حیدر سهیلی اصفهانی کارشناس مسائل بین‌الملل در یادداشتی نوشت: به گفته وزیر امور خارجه کشورمان، موجی از شاخص‌های مثبت سیاسی، حاکی از احتمال بهبود یا گسترش روابط کشورمان با شماری از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است؛ کویت و امارات متحده، با اعزام سفیر، روابط‌‌شان را با ایران عادی خواهند کرد و عربستان سعودی، از وزیر امر خارجه عراق خواسته است تا این پیام را برای تهران بفرستد: «ریاض آماده خروج از فاز امنیتی مذاکرات و آغاز مرحله سیاسی» است که ای‌بسا به بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور بینجامد. فارغ از اینکه قطع روابط با ریاض با حرکت خودجوش برخی، این روابط را به سوی قطع کامل سوق داد، با این حال، شاخص‌های متعددی نشان می‌دهد که اگر دو سفارتخانه، رسما تعطیل نمی‌شد، قرار هم نبود آفتابی سوزان، یخ‌بندان روابط دوجانبه را ذوب کند. وضعیت عربستان پیچیده‌تر است.

به تعبیر بهتر، عواملی در داخل عربستان هستند که مایل نیستند کشور «سَلَفی» آن‌ها با کشور ایران رابطه داشته باشد؛ متعصبند و تعصب، این روزها بیماری بسیاری از جوامع اسلامی و غیراسلامی است. با این حال، موضوع در همین حد باقی نمی‌ماند. اگر از سویی متعصبان شیعه‌ ستیز را یارای دیدن روابط شکوفای میان دو کشور نیست، جریان غربگرا هم که اتفاقا روابط خوبی با جریان متعصبان ندارد، علاقه‌ای به داشتن روابط با ایران ندارد.

چرا؟ خیلی ساده، آن‌ها معتقدند که عربستان سعودی باید به سان متحد و همپیمانی گوش به فرمان، با سیاست‌های آمریکا در منطقه همراهی کند. اکنون که سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه، در یک کلمه، یعنی در کلمه اسرائیل خلاصه می‌شود، نتیجه منطقی این طرز تفکر، همان موجی است که چند سالی است کشتی سیاست خارجی آمریکا را به سواحل اسرائیل نزدیک می‌کند و باز به واسطه موج اسرائیل‌ستیزان سعودی، از این سواحل دور می‌شود. معضل دیگر حاکم بر روابط دو کشور، معضل یمن است.

یمن در روابط ایران با عربستان و امارات متحده، مشکلی کلیدی است. مدت‌هاست که محمد بن سلمان، این ولیعهد جویای نام سعودی، امید خود را برای تبدیل به فاتح یمن از دست داده است. او نخستین کس، در میان نوه‌های عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود، بنیانگذار عربستان سعودی است که چشم به تخت سلطنت این کشور دوخته است و با توجه به وصیت شاهِ مؤسس که توصیه اکید به چشم‌پوشی از یمن داشت، اگر فاتح یمن می‌شد، بی‌گمان، ردای سلطنت شایسته‌اش بود. اما این اتفاق نیفتاد که هیچ، جبهه یمن، به تدریج وارد مرحله‌ای شد که ممکن بود جبهه‌هایی در داخل عربستان در میان شیعیان امامی و اسماعیلی و زیدی و غیره بگشاید و منجر به جنگی داخلی شود.

محمدبن‌سلمان، این شکست را از چشم ایران می‌بیند و تکذیبیه‌های متعدد ایرانیان هم افاقه‌ای نمی‌کند. به هر حال، فارغ از راست و دروغ بودن ادعای ولیعهد، اکنون تکلیف یمن باید یک سره شود و این هم باز با کمک ایرانیان میسر است. قطعا ولیعهد همه کاره حتی از نام ایران هم متنفر است، تا آن جایی که سفارش داد فیلمی کارتونی درباره فتح تهران به دست نیروهای ارتش سعودی برایش بسازند، اما خواهی نخواهی، گره کور یمن، بی‌مدد ایران گشوده نخواهد شد.

در این شرایط که نام عربستان سعودی برای آمریکا، صرفا در دارایی و اموال این کشور محدود شده و حتی بعید نیست روزی توافق برجام، در روندی ناگهانی، بار دیگر احیا شود، ممکن است که سعودی‌ها آرام آرام، به سیاست خارجی عمان و قطر علاقه نشان ‌دهند: «بی‌طرفی مثبت یا منفی و حل مستقیم اختلافات، بدون نقش‌آفرینی بیگانه.»

منبع: روزنامه آرمان ملی

407007