به گزارش سایت خبری پرسون، غلامرضا فدایی در یادداشتی نوشت: مؤمن امنیتش را از خدا و یاد او می گیرد و چنانچه راه را درست انتخاب کرده باشد، تندبادهای حوادث نمی تواند او را از پای درآورد. امنیت انواع و اقسامی دارد اما مهمترین آن در میدان یا به پشتوانه آن ایجاد می شود. امنیت سیاسی پس از آن می آید. اگر قدرت و اقتدار نباشد هیچ کشوری نمی تواند در چانه زنی های سیاسی از موضع قدرت صحبت کند و لاجرم مقهور قدرتهای زورگو خواهد شد. امنیت های دیگر در صورت داشتن برنامه پس از آن رخ می نمایند.
اولین نتیجه داشتن امنیت این است که باید در همه مسایل و به ویژه مسایل اقتصادی ثبات بیاورد. ثبات اگر نباشد باز امنیت را به خطر می اندازد.
امنیت در برابر خوف است. وقتی ترس باشد انسان عجولانه تصمیم می گیرد و این در گفتار، رفتار، قانونگذاری و حتی قضاوت او تأثیر می گذارد. اما اگر امنیت و ثبات باشد، آینده قابل پیش بینی و تصمیمگیری ها بخردانه و بر اساس تعقل خواهد بود.
اگر به کشورمان بنگریم نه تنها در این دولت بلکه در اغلب دولتهای گذشته با آنکه امنیت در حد مطلوبی بوده است اما نتوانسته ثبات بیاورد. شدت و ضعف آن بسته به سیاستهای دولتها دارد. نمونه آن مسابقات در گرانفروشی، کم فروشی و احتکار است که به خاطر عدم ثبات است.
هم اکنون این بی ثباتی را در خرید و اجاره مسکن، در افزایش بی حد بنگاههای معاملات و نرخ های آنچنانی فروشندگان املاک، در ساخت مسکن که مردم از افزایش قیمتها به ویژه در نازک کاری آن به ستوه آمده اند، در مسابقه برای خرید کالا توسط مردم به خاطر اینکه ثباتی در قیمتها نمی بینند، در توجیه فروشندگان نسبت به افزایش قیمت کالاهایشان و ترس خریداران از اینکه مبادا با اُفت ارزش پول ملی دیگر نتوانند کالای مورد نظر خود را به دست بیاورند، و بسیاری از مسایل و موارد دیگر که عدم ثبات نسبت به هزینه ها و حتی کمکها عده ای را نگران کرده است.
این عدم ثبات قیمت ها به خوبی خود را در تعدیل پروژه ها و کسر بودجه نشان می دهد. همه از فردا می-ترسند، پول نقد خود را به کالا تبدیل می کنند و به احتکار آنها دست می زنند. این بسیار ناخوشایند و خطرناک است!
ناراضی کردن اقشار گوناگون بدون نشان دان شاخص های درست و مردم باور از پیشرفت، ره به جایی نخواهد برد، بلکه عرصه را بر مجریان اصلاح گر تنگ خواهد کرد.
چشم اسفندیار (پاشنه آشیل) دولت فعلی در آستانه اولین سال استقرار آن همین است. باید تعارف را گنار گذاشت. چشم فتنه را کور و افرادخاطی را بدون اغماض معرفی و تنبیه کرد و الا چشم مردم کور خواهد شد. با آنکه امنیت در کشور برقرار است اما نبود ثبات همه را نگران کرده است! سؤال این است که
آیا آنهایی که امنیت ایجاد می کنند نمی توانند ثبات ایجاد کنند؟
آیا آنها نمی خواهند یا به صلاح نمی دانند؟
آیا منافع عده ای در کار است که نمی توانند نام آنها را افشا و تعقیب کنند؟
آیا بانکها و بانک مرکزی که رکن مهم تولید نقدینگی هستند در این زمینه مقصر اند؟
آیا این مردم اند که همکاری نمی کنند و اگر هستند کدام قشرمردم؟ از کلمه مردم بسیار سوء استفاده می-شود.
آیا آقای رییس جمهور بعضاً افراد خوب ولی تازه کار بی تجربه را بر سر کار آورده و مجلس هم به خاطر همراهی با آنها موافقت کرده است؟
آیا این عدم ثبات به مسایل خارجی ربط دارد؟
مگر به حق رییس جمهور نگفت که می خواهیم مسایل اقتصادی را به مسایل خارجی گره نزینم؟ ولی الان چنین تلقی می شود که بیش از گذشته به مسایل خارجی گره خورده است!
وقتی شعار مبارزه با امریکا داده می شود واقعاً چندش آور است که هر لحظه به خاطر نوسان قیمت ها تصاویر دلارهای امریکایی در سیمای جمهوری اسلامی نمایش داده شود و مبادلات را بر اساس دلار تقویم کنند.
آیا ارتباط با کشورهای همسایه که بسیار سیاست خوبی است (ولی در عین حال ممکن است شکننده باشد) نمی تواند معاملات، حد اقل بخشی از آن را بر اساس ارزهای طرفین حل کند؟ آیا این کار خیلی مشکل است؟
آخر مگر روسیه وابستگی خودشان را به دلار کم نکرده است؟. مگر ارزش پول روسیه، با آنکه در جنگ و تحریم است افزایش پیدا نکرد؟ اگر ما با آنها دوستیم، یا آنها با ما، چرا از روش آنها درس و مشاوره نمی گیریم؟ ارتقای ارزش پول ملی و حفظ آن از اساسی ترین مسایل است. این هم به دولت و هم به مجلس ربط دارد. طرحهای خلق الساعه و بدون کارشناسی از ترس اینکه چنین و چنان نشود مشکلی را حل نمی کند.
دل بستن به رفع تحریم ها به نظر دور از انتظار است مگر اینکه یک طرف کوتاه بیاید. اگر ایران کوتاه بیاید در واقع از حقوق از دست رفته خود دست کشیده است و اگر امریکا کوتاه بیاید از زورگویی خود کمی کاسته است و امریکا هرگز نمی خواهد چنین کند چون مجلس آن کشور دستش را بسته است. پس فکری داخلی کنید و با اتکا به سیاست داخلی خود سیاست خارجی را بنا کنید و گر نه دیر یا زود تسلیم است و آنوقت به حد اقل راضی خواهید شد و آنوقت برجام ذلت بار دیگری رقم خواهد خورد!
اینکه چرا عده ای فقط از ایران می خواهند کوتاه بیاید غیر از منطق «مگر که آن زور چه زور پر زوری باشد» نیست!
شما در باغ سبز از پیشرفت و تقویت پول ملی با برنامه ریزیهای درست نشان بدهید قطعاً مردمِ واقعی همکاری خواهند کرد. تعلل و تأخیر جایز نیست که به قول معروف زود دیر می شود!