به گزارش سایت خبری پرسون، انتخابات مجلس قانونگذاری فرانسه بر خلاف آنچه تصور میکردند رقم خورد. همگان معتقد بودند که پیروزی ماکرون در انتخابات ریاست جمهوری به نوعی میتواند باعث شود که او در انتخابات پارلمانی هم دست بالا را داشته باشد اما نه تنها اینگونه نشد، بلکه آمارها نشان میدهد که کرسیهای مربوط به راست افراطی افزایش خیرهکنندهای داشته است. با این تفاسیر به نظر میآید که کار برای امانوئل ماکرون، سختتر از گذشته شده و موانع زیادی بر سر راه وی وجود دارد. برای روشن شدن ابعاد این معادله سیاسی در پاریس، به گفتوگو با سیدنادر نوربخش، تحلیلگر ارشد مسائل اروپا نشستیم که به شرح زیر از نظر میگذرد:
به نظر میرسد ماکرون با گذشت دو ماه از پیروزی مجددش در انتخابات ریاست جمهوری، با چالش اساسی روبهرو شده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
بله نتایج دور دوم انتخابات مجلس قانونگذاری فرانسه برای جریان سیاسی رئیسجمهوری، ناامیدکننده بود، اگرچه حزب وی و متحدانش با عنوان «حزب با هم» (Ensemble)، همچنان بزرگترین جناح در پارلمان این کشور از نظر تعداد کرسیها محسوب میشود اما دیگر اکثریت مطلق را در اختیار ندارد؛ یعنی مجموع کرسیهای احزاب رقیب روی هم بیش از کرسیهای حزب حاکم بوده که ۲۴۵ کرسی به دست آورد و ۱۰۵ کرسی کمتر از دور قبلی (سال ۲۰۱۷) است. درحالی که بهطور سنتی معمولاً به جز موارد استثنایی، حزب رئیسجمهوری منتخب در مجلس هم اکثریت مطلق را دارا بوده است. حال با این نتایج، عرصه سیاسی به سمت قطبیتر شدن پیش رفته و ماکرون از دو سوی انتهای چپ و راست طیف تضعیف شده است.
در تحلیلهای سیاسی به ویژه در مورد احزاب و انتخابات نگاه مقایسهای مورد توجه است، برای مثال در این انتخابات حزب لوپن ۸۹ کرسی را از آن خود کرد در حالی که در پنج سال قبل تنها هشت کرسی در اختیار داشت و دوره ماقبل آن هم، این میزان فقط یک کرسی بود. لذا از نظر نسبت افزایش کرسیها، نسبت به قبل بیشترین میزان متعلق به این حزب بود، اگر هم صرفا تعداد کرسیهای اضافه شده را ملاک قرار دهیم باز هم این حزب با فاصله اندکی توانسته بیشترین تعداد را اضافه کند؛ امری که باعث شد از جایگاه ششم به سوم ارتقا پیدا کند و از راستمیانه (جمهوریخواهان محافظهکار) هم پیشی بگیرد. در کل تعداد کرسیهای کسب شده توسط راستافراطی دو برابر آن چیزی بود که در نظرسنجیها پیشبینی میشد و حال با عبور از حد نصاب لازم، امکان تشکیل فراکسیون، حمایت مالی و نیز داشتن کرسی در کمیسیونهای دفاعی و سیاست خارجی پارلمان را دارا خواهد بود.
یکی از نکاتی که لوپن توانست از آن بهرهبرداری خوبی کند هم این واقعیت بوده که جایگاه اول و دوم در واقع هر کدام ائتلاف از چندین حزب هستند و حتی جناح ماکرون هم شامل حزب وی به علاوه چند حزب کوچک میانه است، در حالیکه «حزب اجتماع ملی» به تنهایی و بدون ائتلاف توانسته به این جایگاه برسد. تا پیش از این، تاکتیک خاصی به نام جبهه جمهوری باعث میشد رایدهندگان در دور دوم انتخابات مجلس در هر ناحیه به کاندیدای احتمالی راه یافته در مقابل نامزد راست افراطی رای دهند؛ هر چند این نامزد متعلق به حزب خودشان نباشد که شانس نامزد راستافراطی کم شود، حتی از این روش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۲ و حمایت همه احزاب از شیراک در مقابل ژان ماری لوپن هم استفاده شد اما این تاکتیک در این انتخابات دچار فروپاشی شد و این امر تاثیر بسزایی در افزایش موفقیت راستافراطی داشت.
چندی پیش بسیاری معتقد بودند که لوپن حتی اگر به ریاست جمهوری هم برسد در پارلمان این کشور بخت چندانی ندارد و برای پیشبرد سیاستهای خود به مشکل بر میخورد. نتایج این انتخابات نشان داد این وضعیت اما برای ماکرون در حال تحقق است و لوپن به غیر از سطح فراملی (انتخابات پارلمان اروپا) و انتخابات ریاست جمهوری، حال در انتخابات پارلمانی هم قدرتمند شده است. در عین حال لوپن با دست بازتری قادر خواهد بود ضمن ارتباط با همفکران سیاسی خود، همچون ویکتور اوربان در مجارستان به ایجاد یک بلوک فراملی علیه سیاستهای لیبرال بروکسل دست بزند.
منبع: ایلنا