خیانت عربستان به ایران و ونزوئلا

آلن پینکاس در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: اگر سیاست واقعی محاسبات بایدن را تعیین کند، او باید مطمئن شود که عربستان سعودی هزینه سفر ریاست جمهوری را از قبل پرداخت می‌کند. این به معنای متعهد شدن به حداکثر افزایش تولید نفت بدون افزایش قیمت است.
تصویر خیانت عربستان به ایران و ونزوئلا

به گزارش سایت خبری پرسون، سفر بایدن به عربستان؛ قول بن سلمان برای افزایش حداکثری تولید نفت بدون افزایش قیمت، عملاً ایران و ونزوئلا را از بازار خارج می‌کند
اگر سیاست واقعی محاسبات بایدن را تعیین کند، او باید مطمئن شود که عربستان سعودی هزینه سفر ریاست جمهوری را از قبل پرداخت می‌کند. این به معنای متعهد شدن به حداکثر افزایش تولید نفت بدون افزایش قیمت است. حتی اگر سعودی‌ها قادر به افزایش بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز نباشند، تعهد آن‌ها به پیش‌بینی و ثبات بازار کمک می‌کند و ایران و ونزوئلا (که بزرگترین ذخایر را دارد) عملاً از بازار جهانی در این مقطع خارج می‌شوند.
آلن پینکاس در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: اگر سیاست واقعی محاسبات بایدن را تعیین کند، او باید مطمئن شود که عربستان سعودی هزینه سفر ریاست جمهوری را از قبل پرداخت می‌کند. این به معنای متعهد شدن به حداکثر افزایش تولید نفت بدون افزایش قیمت است. حتی اگر سعودی‌ها قادر به افزایش بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز نباشند، تعهد آن‌ها به پیش‌بینی و ثبات بازار کمک می‌کند و ایران و ونزوئلا (که بزرگترین ذخایر را دارد) عملاً از بازار جهانی در این مقطع خارج می‌شوند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، متن کامل یادداشت او به شرح زیر است:

"جیک؟ "

"بله، آقای رئیس جمهور، صبح بخیر. "

"جیک، من دوباره در مورد اسرائیل خواب دیدم. "

"از نو؟ اونی که در مورد خانم ایدیت سیلمان محترم، آقای رئیس جمهور؟

"آره، اما این بار واقعا افتضاح بود. سه نفر دیگر بودند، ابیر یه چیزی، این یارو عباس و جری اورباخ.

"منظورتان نیر اورباخ است، آقای رئیس جمهور؟ "

"بله، خودش. هر چه. به هر حال آن‌ها تهدید به خروج از دولت می‌کردند. این بد است. ما باید به نفتالی کمک کنیم. این به نفع آمریکاست، جیک. "

"آقای رئیس جمهور، من توصیه می‌کنم که این کار را نکنید. تنها کاری که او انجام می‌دهد این است که بی پایان درباره توافق هسته‌ای ایران ناله کند و از ایستادن در کنار شما در مورد روسیه و اوکراین خودداری کند. ناگفته نماند که او هرچه در مورد فلسطینی‌ها بگویید نادیده می‌گیرد و شما را برای تسلیم در برابر عربستان تحت فشار قرار می‌دهد. فلسطینی‌ها خواهان توجهی هستند که شما به آن‌ها نمی‌کنید و اسرائیلی‌ها می‌خواهند ناله کنند، که شما حوصله‌اش را ندارید.»

"این بد است، جیک، متوجه نیستی. باید برویم و نفتالی را نجات دهیم.»

"آقای. رئیس جمهور، مسئله بن‌سلمان است، نه بنت.

"اوه او؟ من او را دوست ندارم، اما اروپایی‌ها به نفت او نیاز دارند. به هر حال، این کار را انجام بده.»

"بله، آقای رئیس جمهور، متشکرم آقای رئیس. "

اسرائیل اغلب تمایل دارد خود را مرکز تغییرناپذیر جهان و عامل اصلی در تصمیم گیری‌های ریاست جمهوری آمریکا بداند؛ بنابراین جای تعجب نیست که تصمیم کاخ سفید برای به تعویق انداختن سفر جو بایدن به خاورمیانه به اواخر ماه ژوئیه، موج‌های تکان دهنده‌ای از ناباوری و توهین پنهان را در اسرائیل ایجاد کرد.

کارشناسان معتقدن مسئله کنونی اسرائیل، شرایط ائتلاف حاکم است. آن‌ها می‌گویند: "بایدن می‌داند که دولت در آستانه سقوط است. " در واقع ممکن است اصلاً نیاید، زیرا ممکن است انتخاباتی برگزار شود و ایالات متحده نخواهد طرفی کسی را بگیرد. این با توجه به مفهوم مرکزیت جهان بسیار منطقی است - با این تفاوت که همه این‌ها اشتباه است. سفر به خاورمیانه همیشه در مورد عربستان سعودی بود. از نظر پیشبرد منافع آمریکا، رئیس جمهور مطلقاً هیچ دلیل یا علاقه‌ای برای بازدید از اسرائیل یا تشکیلات خودگردان فلسطین ندارد.

در سطح جهانی، او درگیر جنگ اوکراین و سیاست چین است. در داخل کشور، او نیاز به مبارزه با تورم و تصمیم دادگاه عالی در مورد سقط جنین و مالکیت اسلحه دارد، که هر دو نیاز به توجه و حضور او در ایالات متحده دارند. او به هر حال رئیس‌جمهوری است که در «مبارزه برای روح آمریکا» شرکت کرد؛ و از نظر سفر‌های برون مرزی، خاورمیانه نسبت به نشست آتی ناتو و گردهمایی گروه هفت در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این به معنی یک سفر ترکیبی ۱۰ روزه خواهد بود و تصمیم به تعویق آن در اصل به برنامه ریزی و ملاحظات اساسی یعنی سیاست نفتی عربستان سعودی برمی‌گردد.

در چند هفته آینده، هر فرد آگاه در واشنگتن و اکوسیستم سیاست خارجی جهان، در موافقت، مخالفت یا توجیه سفر بایدن به عربستان و ملاقات با بن‌سلمان، بار‌ها از واژه "سیاست واقعی" استفاده خواهد کرد.

در اینجا رئیس‌جمهوری است که متعهد شد که ولیعهد محمد را به یک منحوس تبدیل کند (و موفق شد)، که عربستان سعودی را متحدی مشکوک با مزایای ژئوپلیتیکی در حال کاهش برای ایالات متحده می‌داند و نسبت به حملات ایران به سعودی‌ها بی‌تفاوت بود، اما اکنون به طور جدی در حال بررسی این موضوع است.

این رئیس‌جمهوری است که تصمیم گرفت ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه را از اجلاس سران قاره آمریکا در لس‌آنجلس این هفته کنار بگذارد، زیرا آن‌ها دموکراسی نیستند و سابقه حقوق بشر آن‌ها فجیع است. با این حال، او به ریاض سفر خواهد کرد، که هیچ سنخیتی با لیبرال دموکراسی ندارد، و با ولیعهد سعودی ملاقات خواهد کرد.

سیاست واقعی در سیاست خارجی اساساً یک فلسفه سیاسی مبتنی بر پیگیری و ارتقای منافع ملی مبتنی بر ملاحظات قدرت و با شناخت ساختار‌ها و معادلات قدرت و نه ملاحظات اخلاقی است. مسئله اصلی عملگرا بودن است. سیاست واقعی را ماکیاولی تجویز کرد، اتو فون بیسمارک شکل داد، و نیکسون و هنری کیسینجر آن را به عنوان رویکرد ترجیحی و پیش‌فرض برای دولت‌داری تمرین کردند. اگر بایدن به عربستان سعودی برود، توجیه آن سیاست واقعی خواهد بود.

اول، خود ولیعهد، بن‌سلمان. مردی که سیا به این نتیجه رسید که مجوز قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست و مخالف سعودی را در سال ۲۰۱۸ صادر کرده است. او به احتمال زیاد برای دو تا سه دهه آینده حاکم عربستان سعودی خواهد بود. او تام پین نیست، اما ولادیمیر پوتین هم نیست. ایالات متحده ممکن است مجبور شود با او کار کند، هر چند با اکراه.

دوم، ایالات متحده منافعی در برقراری آتش بس یمن دارد و سعودی‌ها یک بازیگر کلیدی در این زمینه هستند.

سوم، عربستان سعودی با وجود تنش‌ها و درگیری ها، متحد منطقه‌ای در زمینه مبارزه با تروریسم و مقابله با سیاست‌های بی ثبات کننده ایران است.

چهارم، عربستان سعودی یک تولیدکننده بزرگ نفت با بزرگترین «ظرفیت مازاد» در جهان است – عاملی مهم در تثبیت بازار‌ها و تا حدی برای جبران نفت تحریم شده روسیه.

پنجم، عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل عاملی تثبیت‌کننده و ضدایرانی ایجاد می‌کند که در چارچوب خروج آمریکا از منطقه و تغییر اولویت به سمت چین و اقیانوس هند و اقیانوس آرام، در خدمت منافع آمریکاست.

ششم، با توجه به اتحاد‌های آسیای شرقی، ایالات متحده به جای کنار گذاشتن اتحاد‌های منطقه ای، علاقه آشکاری به تحکیم آن‌ها دارد.

با این حال، هر گونه نزدیکی با عربستان سعودی ناگزیر انتقادات اخلاقی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. دیوید ایگناتیوس هفته گذشته در واشنگتن پست نوشت «سیاست واقعی» جایگاه خود را در سیاست خارجی دارد، اما این عدم پاسخگویی یک تراژدی پایدار است..

دالیا داسا کایه در مقاله‌ای با عنوان "تعظیم به شاهزاده: چرا این اشتباه است که بایدن از عربستان سعودی بازدید کند"، در فارین افرز، از این هم فراتر رفت. رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، آدام شیف، حتی واضح‌تر از این صحبت کرد و در توییتر نوشت: «من با بن‌سلمان ملاقات نمی‌کنم یا با او دست نمی‌دهم. پرزیدنت بایدن هم نباید این کار را بکند.»

اگر سیاست واقعی محاسبات بایدن را تعیین کند، او باید مطمئن شود که عربستان سعودی هزینه سفر ریاست جمهوری را از قبل پرداخت می‌کند. این به معنای متعهد شدن به حداکثر افزایش تولید نفت بدون افزایش قیمت است. حتی اگر سعودی‌ها قادر به افزایش بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز نباشند، تعهد آن‌ها به پیش‌بینی و ثبات بازار کمک می‌کند و ایران و ونزوئلا (که بزرگترین ذخایر را دارد) عملاً از بازار جهانی در این مقطع خارج می‌شوند.

ایالات متحده ممکن است بزرگترین تولید کننده نفت در جهان باشد، اما تنها ۱۲ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص داده است. این بدان معناست که تأثیر رئیس جمهور ایالات متحده بر قیمت نفت بسیار محدود است. علاوه بر این، عربستان باید اطمینان حاصل کند که روسیه از توافق سهمیه تولید اوپک پلاس خارج شود. همچنین باید به بایدن اطمینان دهد که قصد دارد تلاش‌های عادی‌سازی با اسرائیل را گسترش دهد. از قضا، اسرائیل اکنون بهترین لابی در دسترس عربستان سعودی در واشنگتن است، اما این نیز دامنه محدودی دارد.

به تعویق انداختن این دیدار به سعودی‌ها اجازه داد تا برای معامله آماده شوند و بایدن را قادر می‌سازد تا بر ناتو و گروه ۷ تمرکز کند. همچنین سفر او به خاورمیانه را دارای دستور کاری مشخص و نه صرفا آخرین مرحله از سفر مهمتر به اروپا، خواهد کرد. اگر بایدن بعد از گرفتن امتیاز از عربستان به شورای همکاری خلیج فارس برود، موفقیتی مهم در سیاست خارجی خواهد بود. کنار گذاشتن اخلاقیات به اندازه کافی بد هست، اما اگر سیاست واقعی هم ناکارآمد شود، شکست دو چندان می‌شود؛ و نه، هرگز اسرائیل موضوع اصلی نبوده است.

منبع: انتخاب

400703