غلامرضا نیکخواه:

لذتی بالاتر از دیدن خنده بر لب مخاطب نیست

گفت و گو با غلامرضا نیکخواه را به بهانه بازی در «ساخت ایران» بخوانید.
تصویر لذتی بالاتر از دیدن خنده بر لب مخاطب نیست

به گزارش سایت خبری پرسون، غلامرضا نیکخواه را در نقش‌های مختلفی به یاد داریم؛ او چه آن زمان که در سریال‌های مهران مدیری بازی می‌کرد و چه موقعی که در فیلم و سریال‌های دیگر کارگردان‌ها مقابل دوربین قرار می‌گرفت برخلاف ظاهر جدی‌اش همیشه خنده را بر لب مخاطبان می‌نشاند. او که در کنار نقش‌های کمدی، شخصیت‌های جدی را هم مقابل دوربین برده، می‌گوید علاقه قلبی به کار کمدی دارد، البته که سعی کرده در این سال‌ها هر دو عرصه را تجربه کند. نیکخواه را این روزها در سریال «ساخت ایران ۳» و نقش هاشم می‌بینیم، یک عشق استیو مک کوئین که بامزگی‌های خودش را دارد. این بازیگر پیشکسوت که از حضور در مجموعه «ساخت ایران» احساس رضایت می‌کند درخواستش از مخاطبان قانونی دیدن این سریال است که خیلی‌ها برای به ثمر رسیدنش زحمت کشیده اند. «ساخت ایران ۳» بهانه گفت و گوی ما با این بازیگر شد که در مجموعه «جوکر» هم خوش درخشید و مخاطبان زیادی را با خودش همراه کرد.

برایمان بگویید چطور شد به خانواده بزرگ «ساخت ایران» پیوستید؟

غلامرضا نیکخواه: من تقریبا اواسط کار به سریال «ساخت ایران» پیوستم، بیش از نیمی از این سریال فیلمبرداری شده بود که آقای پروین حسینی، تهیه کننده مجموعه با من از ترکیه تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این سریال را به من دادند و من هم به دلیل اینکه آقای پروین حسینی و مجموعه «ساخت ایران» را دوست داشتم، با کمال میل پذیرفتم. از طرف دیگر دوستان بازیگر دیگری که در این سریال حضور داشتند هم همه بچه‌های خوب و فهیمی بودند و هستند و کارگردان کار آقای بهمن گودرزی هم که مسبوق به سابقه بودند.

َفیلمنامه «ساخت ایران» چه ویژگی متمایزی داشت که شما را برای بازی در این مجموعه ترغیب کرد؟

درباره فیلمنامه با نویسنده‌های کار صحبت کردم و بر اساس توضیحاتی که درباره کلیت مجموعه دادند من احساس کردم کار را دوست دارم و بعد هم که روال عادی مانند کارهای دیگر طی شد. ضمن اینکه من سابقه همکاری با آقای پروین حسینی را هم از قبل داشتم و من می‌دانستم که شیوه کاری ایشان به چه صورت است و در چه قد و قواره‌ای کار می‌کنند. معمولا چون در بسیاری از کارها نوشته‌ها به صورت کامل آماده نیستند ما به شناختی که از گروه، تهیه کننده و کارگردان برای شروع اکتفا می‌کنیم و در ادامه فیلمنامه کامل به دست‌مان می‌رسد.

درباره ویژگی‌های هاشم، نقشی که در «ساخت ایران ۳» بازی کردید برایمان بیشتر می‌گویید؟ اولین مواجه‌تان با این نقش چه بود؟

هاشم همانطور که بینندگان تا به الان دیده اند، از دوستان سالیان دور نوذر است، نوذر هم که پدر مرتضی است و آن‌ها هر روز با هم رفت و آمد و معاشرت دارند. بیشتر در طول کار سعی کردیم ویژگی‌های شخصیتی هاشم دربیاید و با توجه به برخوردهایی که دوستان و بقیه بازیگران داشتند، توضیحاتی که کارگردان می‌داد و کمک‌هایی که خود آقای حیایی و مجید خان صالحی می‌کردند سعی کردم شخصیت هاشم را به گونه‌ای بازی کنم که برای مخاطب قابل باور باشد و بر همین اساس به اصطلاح یک شناسنامه دست هاشم دادیم. ارتباط شخصیت‌ها در طول کار با هم و برقراری دیالوگ‌ها سر صحنه به گونه‌ای بود که اتفاق‌های خوبی رقم خورد و خدا را شکر که نتیجه کار خوب از آب درآمد و تا جاییکه بنده اطلاع دارم بازخوردها خوب و مثبت بوده است.

نظرتان درباره تکیه کلام یا مشخصه ظاهری که یک نقش می‌تواند داشته باشد چیست و درباره هاشم موردی بود که خودتان پیشنهاد دهید؟

این موارد بستگی به شخصیت دارد و درباره هاشم چنین موضوعی را نداشتیم، ولی من اساسا دوست دارم استفاده از تکیه کلام در طول کار اتفاق بیفتد و تعمدی در تکرار آن نباشد چون به نظرم در اینصورت است که کار طبیعی می‌شود.

می‌دانیم که همه در طول کار با هم دوست و رفیق بودید، اما با کدام پارتنرتان بیشتر راحت بودید و بهتان خوش می‌گذشت؟

خوشبختانه با همه بچه‌ها و دوستان ارتباط خوبی در طول کار داشتیم و به قول معروف چفت و بست‌مان خوب بود. امین حیایی و مجید صالحی که نیاز به تعریف ندارند، بقیه دوستان هم همینطور. خوشبختانه زمان زیادی طول نکشید که من و بقیه دوستان با هم ارتباط بگیریم و در همان جلسات اول با هم هماهنگ شدیم. به هر حال تجربه‌های سی‌ساله من و تجربیات دوستان همه و همه باعث شد تا به راحتی با هم کنار بیاییم و از در کنار هم بودن لذت ببریم. ضمن اینکه امین حیایی و مجید صالحی زوج‌های دوست داشتنی هستند که بازی در کنارشان برای من افتخار بود.

در طول مدت فیلمبرداری سکانسی بود که منتظر پخشش باشید؟

به نظرم همه سکانس‌ها خوب بودند و همه برای به ثمر رسیدنش زحمت کشیدند. من همه سکانس‌ها و کلیت کار را دوست داشتم و از دیدنش لذت بردم. شاید جالب باشد برایتان بگویم برخی سکانس‌ها بودند که همه‌مان خیلی خندیدیم، حتی من آنقدر خنده‌ام گرفته بود که به گوشه‌ای فرار می‌کرد تا بتوانم بخندم. امین حیایی و مجید صالحی خیلی بامزه بودند و در کنار پیشکسوتان با تجربه‌ای مثل آقای امیر سلیمانی واقعا لحظات خاطره‌انگیزی برایمان رقم خورد.

فکر می‌کنید مخاطب در زمان پخش با کدام شخصیت‌ها بیشتر از بقیه ارتباط برقرار کرده آن‌ها را دوست دارد؟

من فکر می‌کنم غلام و مرتضی، البته اگر از بقیه دوستان اسم نمی‌برم به این دلیل است که من از اواسط کار به پروژه اضافه شدم و با شخصیت و بازی همه دوستان از نزدیک مواجه نشدم. حالا هم چندین قسمت از پخش گذشته و نمی‌توانم ارزیابی دقیقی داشته باشم. اما می‌دانم که همه دوستان زحمت کشیدند و حتما نتیجه کارشان دیده خواهد شد. البته فکر می‌کنم در کنار غلام و مرتضی هاشم هم جذابیت‌های خودش را دارد، کسی که عاشق استیو مک کوئین است و همه زندگی‌اش اوست. هاشم از قسمت دوم سریال وارد فصصه شد و فکر می‌کنم مخاطبان زیادی را با خودش همراه کرد.

شما تجربه بازی در نمایش خانگی و تولیدات پلتفرم‌ها دارید و در این عرصه نسبتا پرکار هم هستید. بازی در این حوزه، استانداردهایی که دارد و ارتباط با مخاطب نسبت به رسانه‌های دیگر چه تفاوتی دارد؟

به نظر من پلتفرم‌هایی که در حال حاضر فعالیت می‌کنند به عرصه برنامه‌سازی و سریال‌سازی کمک زیادی کردند. همانطور که می‌دانید ما الان در مبارزه و جنگی فرهنگی با دنیای بیرون‌مان هستیم و برای اینکه بتوانیم از این مبارزه سربلند و موفق بیرون بیاییم باید مجهز شویم و به علم و فنون روز آشنایی پیدا کنیم. خوشبختانه پلتفرم‌ها این بستر را فراهم کردند تا تولید کنندگان در شرایطی مناسب‌تر به تولید اثر بپردازند و مخاطبان نیز آثار به روزتری را تماشا کنند. دنیای امروز ما دنیای مسابقه است، باید تنگ نظری‌ها را کنار بگذاریم تا در فضایی سالم و به دور از حاشیه بتوانیم فعالیت سازنده داشته باشیم. باید با نگاهی بازتر به دنیا نگاه کنیم و با همین وسعت دید برای دنیا کالای فرهنگی تولید کنیم و فرهنگ‌مان را معرفی کنیم. مهم‌تر اینکه ما باید نسل جدید را هم با محصولات و تولیدات‌مان تغذیه کنیم و اگر این اتفاق به شکل درست نیفتد، دیگران این کار را انجام می‌دهند. پس چه بهتر که دست فیلمسازان و تولید کنندگان خودمان را باز بگذاریم تا خطوط فکری که قرار است ارائه شود توسط خودمان ساخته و منتقل شود. در دنیای امروز که دنیای ارتباطات است مگر می‌شود ارتباط نداشت و با سانسوری که سال‌ها پیش صورت می‌گرفته همچنان ادامه داد و سختگیری کرد! به نظرم مسئولان باید خودشان را با شرایط امروز جامعه و دنیا تطبیق دهند و دست از سختگیری و مو را از ماست بیرون کشیدن بردارند.

انتخاب‌های شما همچنان بیشتر حول محور کارهای کمدی است، این اتفاق به چه دلیل است؟ فضای کارها را دوست دارید یا فکر می‌کنید این آثار روی مخاطب هم تاثیر بیشتری دارند؟

البته من اخیرا در سریال «جیران» آقای فتحی نقشی کاملا جدی را بازی کردم، اما نکته‌ای که درباره انتخاب کارهای کمدی از سمت من وجود دارد به مسیری که یک بازیگر در آن قرار دارد برمی گردد و اینکه چه پیشنهادهایی به او می‌شود. اتفاقا من اصلا آدم بامزه‌ای نیستم و به قول مهران مدیری خیلی هم تلخ هستم. حالا اینکه چرا جلوی دوربین اتفاق می‌افتد و مردم بیشتر کارهای کمدی من را به یاد می‌آوردند شاید به دلیل علقه عاطفی خودم نسبت به این ژانر است.

بگذارید نکته جالبی برایتان بگویم، یادم می‌آید سال ۴۵ در دبیرستان تئاتری اجرا می‌کردیم، آن موقع بین نمایش‌ها میان پرده پخش می‌شد، نمایش سه پرده بود و بین پرده‌های آن‌ها یک کار ظنز پخش می‌شد، من آن زمان اولین کار طنزم را بداهه اجرا کردم. خیلی اتفاقی به من گفتند مثلا تو اتلو هستی که برای اجرای یک نمایشنامه آمدی تهران و با یک حاجی هم اتاق شدی و ماجراهای طنزی که اتفاق می‌افتد را باید روایت می‌کردم. یادم می‌آید آن موقع‌ها گریمی هم در کار نبود و حتی صورت را با واکس سیاه می‌کردند. این علاقه به کار کمدی شاید از همان موقع‌ها در من وجود دارد. اما حالا از این اتفاق بسیار خوشحالم، من یکبار دیگر هم گفتم که به نظرم هیچ عبادتی بالاتر از خنداندن و شاد کردن دل مردم نیست، هیچ لذتی هم زیباتر از تماشای لبخند مردم وقتی اثری از تو می‌بینند و می‌خندند نیست. مردم وقتی می‌خندند انرژی مثبت از سمت خودشان پرتاب می‌کنند و من از همینجا از همه می‌خواهم وقتی با یکدیگر برخورد می‌کنیم در هر موقعیتی بخندیم و با روی باز صحبت کنیم. نمی‌خواهم نصیحت کنم اما این لبخند در همه جای زندگی خیلی کاربرد دارد و به موفقیت‌مان کمک می‌کند.

آقای نیکخواه خاطره‌ای از مرحوم مهرآوران دارید برایمان بگویید؟

فقدان ایشان واقعا در سریال «ساخت ایران» ایران حس می‌شد و همه از فوت ایشان متاثر شدیم. ما سال‌ها پیش هم سر سریال «ارث بابام» با هم کار کرده بودیم. ایشان انسان بسیار شوخ، دوست داشتنی و دارای ارتباطات بسیار گرم و روابط عمومی بالایی بودند. همچنین بسیار فهمیده، فهیم و بامطالعه. یادم می‌آید سریال «ارث بابام» که تمام شد در جلسه خداحافظی ایشان به عنوان پیشکسوت صحبت کردند و چقدر زیبا و غرا به سخنرانی پرداختند، آتقدر زیبا که من حسودیم شد، بیان شیوا و شیرین که از سواد و مطالعه ناشی بود من را تحت تاثیر قرار می‌داد و بعدها هم در ارتباط‌هایی که با هم داشتیم متوجه شدم ایشان چقدر فرهیخته و با مطالعه هستند. امیدوارم روحشان شاد باشد.

اگر قرار باشد یک جمله تبلیغاتی درباره سریال «ساخت ایران» بگویید چه چیزی را پیشنهاد می‌دهید؟

سریال ساخت ایران که خیلی‌ها برایش زحمت کشیدند را قانونی ببینید.

منبع: فیلیمو شات

399728