به گزارش سایت خبری پرسون، پارسا پیروزفر این روزها به واسطه بازی در فیلم «مجبوریم» و سریال «یاغی» بیش از پیش در مرکز توجههاست. او از جمله بازیگرانی است که کم و گزیده کار میکند اما در میان انتخابهایش گهگاه گزینههای نادرستی هم به چشم میخورد.
وی از اوایل دهه ۷۰ با چند سریال تلویزیونی به مخاطبان معرفی شد و بعد از آن در سینما هم جایگاهی ویژه پیدا کرد. در این مطلب مروری داریم بر هشت اثر مهم کارنامه این بازیگر موفق.
در پناه تو
سابقه معرفی پارسا پیروزفر به مخاطبان تلویزیونی به سال ۱۳۷۳ و بازی در سریال «در پناه تو» به کارگردانی حمید لبخنده برمیگردد. گرچه تیر سانسور، بیشتر از همه نقش پارسا را هدف گرفته بود و در نسخهای که روی آنتن رفت، عملا نقش چندانی نداشت اما به عنوان یکی از جوانهای دانشجوی این سریال، همان زمان هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. همین مسئله باعث شد که لبخنده در «در قلب من» نقش پررنگی برایش در نظر بگیرد.
شیدا
پیروزفر در دهه ۷۰ بعد از چند نقش کوتاه در فیلمهای «مجسمه» و «پری»، با «ضیافت» و «مرسدس» بیش از پیش در مرکز توجهها قرار داشت تا اینکه سال ۱۳۷۷ در فیلم «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی نقشی اصلی را به عهده گرفت. پیروزفر در این فیلم، عاشقانهی متفاوتی را به همراه لیلا حاتمی رقم زد. او پسری از خانوادهای مرفه بود که در جنگ از ناحیه چشم مجروح میشد و رفتهرفته با کمکها و حمایتهای شیدا به زندگی برمیگشت. پیروزفر در دوره سوم جشن خانه سینما برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه شد.
سفر سبز
سال ۱۳۸۱ بازی پیروزفر در سریال «سفر سبز» به کارگردانی محمدحسین لطیفی اتفاق مهم دیگری را در کارنامهاش رقم زد. پیروزفر نقش پسری آلمانی به نام دنیل را بازی میکرد که در ایران متولد شده بود اما هیچ تصوری از ایران و مردمانش نداشت. حالا بعد از سالها به ایران برمیگشت تا خانواده واقعیاش را پیدا کند. پیروزفر از آن جهت که چهرهاش شباهت زیادی به آلمانیها داشت و همچنین به این دلیل که توانست در این نقش خودش را بهخوبی پیدا کند، موفقیت زیادی به دست آورد.
اشک سرما
«اشک سرما» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد، یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه پارسا پیروزفر است. این فیلم یکی از عاشقانهترین آثاری است که درباره جنگ ساخته شده. داستان در دوران درگیری کردستان روایت میشود و پیروزفر نقش سربازی به نام کیانی را بازی میکند که تخصص زیادی در خنثی کردن مین دارد. کیانی هنگام انجام وظیفهاش با دختری کرد مواجه میشود که طعمهای است برای پرت کردن حواس سربازهای ایرانی. ماجرا اما برای او فرق میکند. تغییر تدریجی احساسات کیانی و بازی درجه یکش مقابل روناک، فضای جذابی را پدید میآورد. پیروزفر برای این فیلم از جشنواره فیلمهای آسیایی دهلینو، جایزه گرفت و نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هشتمین جشن خانه سینما شد.
مهمان مامان
قرار بود نقش همسایه معتاد گردوفروش را محمدرضا گلزار بازی کند. اگر این اتفاق میافتاد، پارسا یکی از مهمترین نقشهایش را از دست میداد. او با ظاهری متفاوت در قامت یک معتاد در این فیم ظاهر شد. مردی که مدام سیگار گوشه لبش است، چرت میزند و راه رفتنش مثل معتادهاست. هیچ چیز در دنیا برایش اهمیت ندارد. عاشقانه زنش را دوست دارد اما اعتیاد اجازه نمیدهد همیشه رفتاری درست داشته باشد. در جایی از فیلم برای کمک در فراهم کردن شام بعد از سالها به خانه پدر و مادرش میرود و یخچال و فریزرشان را غارت میکند.
در چشم باد
مسعود جعفری جوزانی در سریال «در چشم باد» زندگی پسربچهای به نام بیژن را از دوران کودکیاش در دوران میرزا کوچکخان جنگلی تا پیریاش در دوران جنگ ایران و عراق به تصویر کشیده بود. بخش کودکی بیژن را ارسلان قاسمی بازی میکرد و ایفاگر نقش از جوانی تا پیری به عهده پارسا پیروزفر بود. درواقع تمام ماجراهای سریال روی دوش شخصیت بیژن با بازی پیروزفر قرار داشت. شاید «در چشم باد» ضعفهایی داشت و با نقدهایی روبهرو بود، اما بازی پیروزفر جزو نقاط قوت این سریال به حساب میآمد و به ماندگاریاش کمک کرد.
نقاب
شاید به تعبیر اهالی سینما «نقاب» فیلم قابل قبولی نباشد اما این فیلم سال ۱۳۸۶ سروصدای زیادی به پا کرد. امین حیایی و پارسا پیروزفر، زوج جذابی را در تشکیل دادند و در نقش جوانهایی که با بهرهکشی از زنان ثروتمند، روزگار میگذراند بازی موفقی به نمایش گذاشتند. پیروزفر شگرد خوبی برای بازی در این فیلم پیش گرفته بود. روی حرکات و احساساتش تسلط زیادی داشت. تلاش میکرد تا مخاطب او را به عنوان یک پسر عاشق باور کند و تا اواسط فیلم به خیالش هم نرسد که چهره واقعیاش را پشت نقاب پنهان کرده است.
اینجا بدون من
پیروزفر در «اینجا بدون من» نقشی کوتاه اما اثرگذار بازی کرد. او در جایگاه معشوقِ دختری ساده و تنها که به خاطر مشکلات جسمانیاش گوشهگیر شده بود، جایگاه ارزشمندی در فیلم داشت. دختری که با شنیدن صدای ضبط شدهی دوست برادرش به او علاقهمند شد و با این عشق یکطرفه انگیزه زندگی پیدا کرد. پیروزفر در نقش مردی حمایتگر، مهربان و خوشرو به خانه آنها وارد شد و توجه همه را جلب کرد اما فاش رازی درباره نامزدیاش همهچیز را بهم ریخت. بخش مهمی از بار احساسی فیلم روی دوش بازی پیروزفر قرار داشت.
منبع: فیلم نیوز