سایه بحران اوکراین بر سر خاورمیانه

می‌توان گفت بن بست سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا و اطراف روسیه باعث شد که در نهایت جریان‌های روس گرا بتوانند مجدداً قدرت را به دست آورند، این یعنی شکست پروژه انقلاب رنگی برای آمریکایی‌ها.
تصویر سایه بحران اوکراین بر سر خاورمیانه

به گزارش سایت خبری پرسون، شعیب بهمن پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا در یادداشتی نوشت: درباره بحران اوکراین دلایل متعددی را می‌توان ذکر کرد که چرا به اینجا رسیده است.

در وهله اول، باید تاکید کنیم که این درگیری و جنگ اساساً میان روسیه و اوکراین نیست و نباید تحلیل خود را به این سطح تقلیل دهیم.

واقعیت این است که بحران فعلی حاصل شرایط و اقدامات پی در پی است که آمریکایی‌ها رقم زدند. البته معنای آن این نیست که این جنگ دامی بوده که روس‌ها در آن گرفتار شده اند، چون روس‌ها هم دلایل خود را برای شروع جنگ داشته اند.

من معتقدم که یکی از دلایل این جنگ به مسائل غرب آسیا مرتبط است و شاید بهتر باشد که یک نگاه کوتاه تاریخی داشته باشیم به مسائلی که در دهه‌های اخیر در این منطقه میان آمریکا و روسیه رخ داده است.

بن بست سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا و اطراف روسیه باعث شد که در نهایت جریان‌های روس گرا بتوانند مجدداً قدرت را بدست آورند در واقع، این تحولات ریشه در رخدادهای تاریخی دارد که میان روسیه و غرب در منطقه غرب آسیا وجود داشته است- منطقه‌ای که در آن روس‌ها نقش کمرنگی داشته و به عنوان یک بازیگر فعال در این تحولات حضور نداشته اند.

در دهه‌های اخیر، آمریکایی‌ها تلاش داشته اند که نفوذ توأمان سیاسی و نظامی خود را گسترش دهند. از سال ۲۰۰۰ به بعد که روسیه با قدرت گرفتن پوتین شرایط جدیدی پیدا می‌کند، روس‌ها دگرگونی‌هایی در سیاست‌های خود ایجاد کردند که در آن تقابل میان مسکو-واشنگتن در برخی مسائل به طور واضح قابل مشاهده است.

در تقابل با این شرایط، آمریکایی‌ها در اطراف روسیه، مدل انقلاب رنگی را به اجرا درآوردند تا سیاست‌های خود را به ثمر بنشانند.

می‌توان گفت بن بست سیاست‌های آمریکا در غرب آسیا و اطراف روسیه باعث شد که در نهایت جریان‌های روس گرا بتوانند مجدداً قدرت را به دست آورند، این یعنی شکست پروژه انقلاب رنگی برای آمریکایی‌ها.

در واقع، آمریکایی‌ها پس از شکست در انقلاب‌های رنگی به سمت سیاست بحران سازی علیه روسیه پیش رفتند. ما مدل این بحران سازی را در سال ۲۰۱۴ در اوکراین مشاهده کردیم حال آنکه قبل از آن در سال ۲۰۱۱ این مدل را در سوریه مشاهده کرده بودیم.

در مقابل، روسیه نیز ساکت ننشست و در سال ۲۰۱۴ اقدام به الحاق برخی از اراضی اوکراین کرد تا روند پیوستن این کشور به ناتو را دچار مشکل کند.

در ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، روس‌ها عملاً وارد بحران‌هایی در سوریه و اوکراین می‌شوند که آمریکایی‌ها آنها را ایجاد کرده اند، اما نتیجه برای روس‌ها موفقیت آمیز و برای آمریکایی‌ها ناامید کننده بود.

آمریکایی‌ها پس از شکست در انقلاب‌های رنگی به سمت سیاست بحران سازی علیه روسیه پیش رفتند در واقع، آمریکایی‌ها احساس کردند که در بحران‌هایی که در یک دهه گذشته علیه روس‌ها اجرا کردند شکست خورده اند و باید دست به اقدامی جدید بزنند تا روسیه را به دوران ضعف و ناکامی خودش برسانند.

مطلوب آمریکایی‌ها این است که روسیه بازیگر مهمی در منطقه خاورمیانه، آمریکای لاتین و اروپا نباشد و در پشت مرزهای خود محصور بماند و این مسأله‌ای است که اخیراً با بحران سازی در قزاقستان و اوکراین هم دیده شد.

اما آیا این رخدادها برای ما فرصت است یا تهدید؟ من تصور می‌کنم این رخداد برای جبهه مقاومت یک فرصت است چون به تضعیف موضع کشورهای وابسته به آمریکا در منطقه منجر می‌شود.

از طرفی، کشورهای منطقه نیز به تدریج متوجه شده اند که آمریکایی‌ها در بزنگاه‌های تاریخی هرگز حامی آنها نخواهند بود. متحدان آمریکا در منطقه هم اکنون در موضع ضعف قرار دارند و آن سیاست‌های یکپارچه گذشته را نمی‌توانند اتخاذ کنند.

مساله دیگر، روشن شدن موضع برخی کشورهای منطقه در قبال رخدادها و تحولات مهم منطقه‌ای است که در ارتباط با ترکیه و رژیم صهیونیستی دیده شد.

رژیم صهیونیستی در دوران نتانیاهو تلاش می‌کرد که نشان دهد روابط گرمی با روسیه دارد.

اما هم اکنون شرایط به جایی رسیده که حمایت‌های رژیم صهیونیستی از اوکراین باعث شده ما در انتظار تغییرات قابل توجهی در منطقه باشیم.

به ویژه اینکه رئیس جمهور اوکراین به نوعی خود را در صف حامیان رژیم صهیونیستی قرار داده است و در تل آویو نیز نگاه‌های منفی نسبت روسیه وجود دارد.

نکته دیگر در قبال تعامل روسیه با ایران است، تحریم شدن گسترده روسیه باعث می‌شود که شرکت‌های روسی دیگر نگرانی جدی در قبال مواجه شدن با تحریم در صورت برقراری روابط با ایران نداشته باشند و این مساله می‌تواند به ایران کمک کند.

در گذشته، همواره محور مقاومت و ایران در نوک پیکان تقابل با غرب و آمریکا قرار داشتند اما در شرایط کنونی، روسیه نیز در نوک این پیکان قرار گرفته است. این مساله می‌تواند یک فضای تنفس عالی به ایران برای اجرای سیاست‌های خودش بدهد.

البته ایران باید نگاه بلند مدتی نسبت به شرایط و تحولات اخیر داشته باشد و از نگاه ابزاری پرهیز کند. در این مسیر، باید با نگاه کلان و راهبردی به تقویت روابط با کشورهای محور مقاومت بپردازیم.

منبع: مهر

387858

سازمان آگهی های پرسون