به گزارش سایت خبری پرسون، صبح بیست و هفتم دی امسال به قاضی مصطفی واحدی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی ۶۰ساله داخل ماشینش به قتل رسیده است. پس از اعلام این گزارش تیم جنایی در صحنه جرم حضور یافتند و با جسد مردی میانسال داخل ماشینش درحالی مواجه شدند که بر اثر شلیک گلوله و ضربات چاقو جان باخته بود. نخستین فردی که گزارش این قتل را به پلیس اعلام کرده بود پسر مقتول بود.
وی به مأموران گفت: پدرم وضع مالی خیلی خوبی داشت و کارش خرید و فروش تجهیزات آتشنشانی بود. امروز به دنبال او رفتم تا برای دیدن خواهرم به خانه او برویم. در مسیر شیرینی هم خریدیم اما در بین راه از پدرم خواستم چند دقیقه داخل ماشین منتظرم بماند تا برگردم. میخواستم بروم وسایل مورد نیازم را از داخل خانه بردارم اما وقتی برگشتم با صحنه دردناکی مواجه شدم. پدرم خونآلود پشت فرمان ماشینش افتاده بود و من وحشتزده فریاد کشیدم و از مردم کمک خواستم.
مظنون آشنا
جسد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای کشف راز جنایت آغاز شد. در پرس و جو از خانواده وی معلوم شد که مقتول با هیچکس خصومت شخصی نداشته است. اما در ادامه بررسیها معلوم شد که او از مدتی قبل با پسرش دچار اختلافاتی شده و باهم چند بار درگیر شده بودند. همین کافی بود تا دستور بازداشت پسر مقتول بهعنوان مظنون صادر شود.حدس تیم جنایی درست بود و بازجویی از پسر جوان اسرار جنایت را فاش کرد. او اعتراف کرد که در درگیری جان پدرش را گرفته است.
وی گفت:پدر و مادرم سالها قبل از یکدیگر جدا شدند و پدرم بعد از طلاق بهصورت موقت با زنی ازدواج کرد. در همه این سالها برای همسر دومش و فرزندان او پول زیادی خرج کرد که این موضوع مرا بهشدت عذاب میداد. با این حال سعی میکردم روی پاهای خودم بایستم و محتاج کمک پدرم نباشم. همین موجب شد تا پول از افراد غریبه قرض کنم و برای برگرداندن بدهیهایم ناچار شدم پول نزول کنم. همه اینها مرا هر روز بدهکارتر از دیروز میکرد تا جایی که حدود یک میلیارد و نیم بدهی بالا آوردم. دیگر راهی جز قرض گرفتن نداشتم. به همین دلیل به سراغ پدرم رفتم اما او حاضر نمیشد به من پول بدهد.
وی ادامه داد: از قبل اسلحهای تهیه کردم و روز حادثه به سراغ پدرم رفتم تا با او درباره مسائل مالی صحبت کنم. اما بحثمان شد و با یکدیگر مشاجره کردیم. من که بهشدت عصبانی بودم با شلیک گلوله و ضربات چاقو جان پدرم را گرفتم و بعد به داستانسرایی پرداختم اما در نهایت لو رفتم. پسر جوان در حالی چنین ادعایی را مطرح کرده که در تحقیق از خانواده مقتول معلوم شده که وی همیشه از پسرش حمایت میکرده و در همه این سالها میلیاردها تومان پول در اختیارش قرار داده است. در این شرایط متهم به قتل با قرار قانونی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته و تحقیقات از وی برای معلوم شدن انگیزه اصلی ادامه دارد.
منبع: همشهری