به گزارش سایت خبری پرسون، در هر دوره یا دو دوره، دبیری برای جشنواره انتخاب میشود که عموما هم هیچ آشنایی با فستیوال، فیلم، سینما، اهالی هنر و فرهنگ ندارد و این یعنی اعمال سلیقه شخصی، نظارت غیرفنی و کارشناسی. مورد دیگری که بسیار مهم است و باید به آن اشاره کرد این است که ما دو نوع جشن عمده سینمایی در دنیا داریم؛ یک آکادمیها هستند (اسکار، سزار، بفتا، گلدنگلوب، حلقه منتقدان مختلف و...) دوم فستیوالها (کن، برلین، ونیز، تورنتو، لوکارنو و...).
اشکال مختلف رویدادهای سینمایی
این دو نوع تفاوت بسیار اساسی و ساختاری با هم دارند. در آکادمیها اغلب به بررسی یکساله تقویم سینمایی فیلمها میپردازند؛ بهطور مثال، اسکار فیلمهایی که از اول ژانویه تا 31دسامبر هر سال در آمریکا به نمایش درآمده ازسوی حدود 6هزار نفر از اعضای خود به رأی میگذارد و در تاریخی اواسط ژانویه اسامی نامزدها را اعلام میکند و در تاریخی در فوریه، در یک شب در سالن کداک تئاتر، یک مراسم سه الی چهارساعته میگیرد و جوایز خود را در تمامی بخشهای سینمایی که بیشتر در گروههای پنج نفره هستند و فیلمها به 10 تا ارتقا داده شدند، اهدا میکند. در انتخاب کاندیداها و جوایز فقط اعضای رسمی حق شرکت دارند و فقط به بخشهای مربوطه حرفه خود و بهترین فیلمها میتوانند رأی بدهند.
یعنی یک بازیگر نمیتواند بهعنوانمثال به میکس صدا رأی بدهد و بالعکس. اما در فستیوالها در یک زمان مشخص (deadline) فیلمها برای فستیوال ارسال میشوند؛ برای نمونه، از بین فیلمهای ارسالی فستیوال کن 22فیلم را از بین حدود دوهزار فیلم برای 11روز جشنواره از سراسر دنیا انتخاب میکنند و این فیلمها برای عموم و منتقدان دعوتشده در اکرانهای محدود نمایش داده میشود و فیلمها در 6یا نهایتا 9بخش ازسوی هیات داوران 7 یا 9 نفره داوری شده و جایزه به آنها داده میشوند. جوایز بهاینترتیب هستند؛ یک جایزه بازیگری مرد، یک جایزه بازیگری زن، جایزه کارگردانی، جایزه فیلمنامه، جایزه ویژه هیاتداوران، جایزه ویژه جشنواره و نخل طلای بهترین فیلم، همین و بس. در بعضی موارد، دو جایزه به یک مورد داده میشود؛ مثلا جایزه مشترک فیلمنامه به دو فیلم. این خلاصه وضعیت فستیوالها و آکادمیهاست در دنیا.
و اما جشنواره فجر
اما برمیگردیم به جشنواره فجر خودمان که گویا اسم جشنواره از همان فستیوال میآید ولی ما در یک مورد عجیب بنجامینی قرار گرفتیم. اینکه جشنواره برگزار میکنیم و آکادمی جایزه میدهیم. تمامی مناسک آکادمی و فستیوالها را بهجای میآوریم ولی گویی این یک جشن ملی است و در تعجب عظیم نه جشنواره جهانی و نه داخلی هستیم و نه حتی آکادمی!
یک لیست هیات انتخاب میدهیم متشکل از تمامی آدمها و ارگانها بعد به هیات انتخاب میگوییم 22فیلم انتخاب کن و بعد مستقیم فیلمها را خارج و داخل لیست میکنیم و این سوال اساسی پیش میآید که چرا هیچوقت مسوولیت انتخاب فیلمهای جشنواره را خود بهعهده نمیگیرد و به دوش کسان دیگر میسپارد درحالیکه جشنوارهها براساس چارت خود و منافع، سیاستهای داخلی، فرهنگی و رویکرد بیانیه جشنوارههای فیلمهای خود را انتخاب میکنند و بعد نکته جالبتر اینکه این یک جشنواره داخلی از فیلمهای خودمان است، با پروانه ساخت و نمایش ازسوی خود سازمان سینمایی، پس وجود این هیات انتخاب چه دلایلی دارد؟
در تمامی فستیوالهای دنیا، خود برگزارکنندگان و مسوولان فستیوال فیلمها را براساس بیانیه، رویکرد و دیدگاههای جشنواره فیلمها انتخاب میکنند و نه هیاتداوران و هیات انتخاب... .
تناقضها جایی بالا میگیرد و به شوخی میرسد که برای جشنواره داور ایرانی قرار میدهیم و بعد بهشکل آکادمی این هفت داور باید از اصل فیلم جایزه و نظر بدهند تا تخصصهای صرف و عجیب چون صداگذاری یا ویژوال افکت یا فیلمبرداری و... . در جشنواره فیلم فجر، هیاتداوران کاندیدا معرفی میکنند درحالیکه کاندیدا برای آکادمیها هستند که در یک سال مورد ارزیابی سنجش و نقد قرار گرفتند، آن هم در میان اعضای بسیار زیاد که همگی از همکاران خود هستند. در فستیوال هیچوقت کاندیدا معرفی نمیشود، فقط شاخه جوایز اعلام میشود و فیلمهای راهیافته همگی منتخبان فستیوال هستند و همگی کاندیدا برای تمامی جوایز به شمار میروند.
چند مورد عجیب
در موارد عجیبتر، هر سال شاخه کاندیداها مختلف است یعنی در یک دوره، جشنواره هیچ بازیگر زن کاندیدا نداشته و هیچ جایزهای داده نشده و در دورههایی
هفت یا هشت بازیگر کاندیدا بودند یا در بخش موسیقی سه نفر کاندیدا بودند یا در بخش صدا چهار فیلم که برای سه فیلم یک شخص کاندیدا بوده است ولی جایزه به آن یکی دیگر داده میشود. در دورهای، فیلم موسیقی متن نداشته ولی کاندیدای جایزه بهترین موسیقی متن شده است. در یک دوره از بین پنج کاندیدای بازیگری سه جایزه داده میشود و تمامی این موارد اشارهشده نتیجه بیسوادی، ناآگاهی، تخصص نداشتن، نبود برنامه و رویکرد مدون است.
برای آیین بزرگداشت از چهرههای ماندگار سینما هر سال چند شخص مهم را انتخاب میکنند و اغلب اشخاص تکراری هستند چون این دبیر و سازمان از سابقه و گذشته هیچ اطلاعی ندارد یعنی شما فکر کنید بهطور مثال فستیوال ونیز؛ برای مریل استریپ 6بار در دورههای مختلف بزرگداشت برگزار و تقدیر کرده باشد و این هم یک شوخی تلخ دیگر است! یا مورد دیگر 22فیلم در 10شب نزدیک به 40اکران دارند که منتقدان خاص و سینماییها تمام این فیلمها را میبینند و این فیلمها زمان اکران خود هیچ علاقه دیگری به دیده شدن ازسوی فیلمبینها و سینماروهای اصلی ندارند. خود اکران و گردش پخش به میزان جوایز و اتفاقهای جشنواره نیز برمیگردد.
فیلمی که در سال گذشته در جشنواره بوده چون استقبالی از آن نشده و قابلیت اکران نداشته بهشکل یک مینیسریال سه قسمتی از پلتفرمی پخش میشود، فیلمهایی با هزینه گزاف آماده فستیوال میشوند و خود را به جشنواره میرسانند یا انتخاب میشوند یا نه، بعد به بایگانی میروند چون صف اکران برای این تعداد سالن محدود است و فیلمهای پشت خطمانده عملا قابلیت و طرح اکران را ندارند. در کل این سیکل معیوب جشنواره فیلم فجر هر سال به درجه نازلتر از سال قبل میرود و نه جایگاهی در خارج دارد و حتی جایگاه خود در داخل را از دست میدهد. این همان برآمده از مدیران بیسواد و ناآگاه با روند سینما و جشنواره است. یک مدیر و آشنایی که با پست دولتی میآید دبیر یا برگزارکننده جشن مهم فیلم سینمایی میشود باید دارای تخصص و دانش کافی باشد تا بتواند عیوب را برطرف کرده و مسیر این جشنواره را به منزلگاه درست و ایمن خود برساند.
ما اول از همه باید بدانیم این جشنواره برای چیست؟ و چه رویکردی میخواهیم؟ بعد باید قوانین جشنواره را بر آن حاکم کنیم چون چه بخواهیم چه نخواهیم فیلم، سینما، آکادمی، مراسم و جشنوارههای سینمایی برای ما نیستند و محصول وارداتی هستند. پس برای برگزاری آن یا باید شیوه درست رایج را بپذیریم، از قوانین پیروی کرده یا یک جشن بومی میهنی به شکل جزیرهطور ولی با دانش و حداقل استانداردهای موجود آن برگزار کنیم.
نمیتوان کتوشلوار غربی پوشید، فیلم و سرمایهداری غرب و نظام امپریال(فروش فیلم، دستمزدهای بالا، فرش قرمز و...) را دوست داشت و به سمت آن رفت ولی به غرب، فیلم، سینما و جشنوارهها ناسزا گفت و از قوانین تبعیت نکرد. ما اگر میخواهیم از این لوپ، چرخش ملال و بیسوادی خلاص شویم چارهای جز بهروزرسانی سیستم، دانش مدیران آگاه و لایق نداریم. با شعار و خوابزدگی نمیتوان مسیر جشنواره فیلم فجر را سامان داد و به منزل رسانید.
در کل این سیکل معیوب جشنواره فیلم فجر هر سال به درجه نازلتر از سال قبل میرود و نه جایگاهی در خارج و بینالملل دارد و حتی جایگاه خود در داخل را از دست میدهد.
منبع: صبح نو