به بهانه سالگرد زلزله بم؛

داغ بم 18 ساله شد/ فراز و نشیب های مدیریت بحران در کشور

متولدین روز مرگ در پنجم دی ماه سال ۱۳۸۲ در شهرستان بم حالا ۱۸ ساله شدند و اصطلاحا به سن قانونی رسیده‌اند، سنی که دیگر آزمون و خطاهای پیشین را نمی‌توان از آنان پذیرفت و باید به حکم بزرگسالی درست تصمیم بگیرند، از امروز دیگر کودک نیستند و با تجربه این سال‌ها انتخاب‌های سرنوشت‌سازی در مسیرشان قرار گرفته است، درست مانند تجربه‌هایی که سیستم مدیریت بحران کشور از زلزله بم به دست آورده و حالا پس از ۱۸ سال دیگر نباید فرصت آزمون و خطا به آن داده شود.
تصویر داغ بم 18 ساله شد/ فراز و نشیب های مدیریت بحران در کشور

به گزارش سایت خبری پرسون، کمتر از چهاردقیقه به ساعت ۵:۳۰ روز جمعه پنجم دی ماه سال ۱۳۸۲ مانده بود که لرزه‌ای چند ثانیه‌ای با قدرت ۶.۶ ریشتر خواب خوش بم و روستاهای اطرافش را به هم ریخت. شهر زودتر از آنچه که می‌توان تصور کرد به تلی از خاک بدل شد و از شکوه ارگ دو هزارساله‌اش نیز جز خروارها خاک چیزی برجای نگذاشت. اما این فقط خواب خوش یک شهر نبود که به هم ریخت، خواب شماری از ساکنان آن ابدی شد و برای شماری دیگر نیز به کابوسی بدل شد که شاید همچنان هم دست از سرشان برنداشته باشد. بم در آن لحظه آخرزمانی سوگوار مرگ دستکم ۳۴ هزار نفر از ساکنانش شد و با غم بیش از ۲۰۰ هزار نفر دیگر گریست.

از آن روز ۱۸ سال گذشته و هنوز می‌توان رد زلزله را در نگاه ساکنان بم، در برخی از مخروبه‌ها و در پسوندی که پس از نام این شهر در ذهنمان نقش می‌بندد جستجو کرد، اما ۱۸ سال زمان کمی برای تغییرات بزرگ نیست، زلزله‌ای که سازمان مدیریت بحران کشور مولود آن است و چندسالی هست که سالگردش به نام روزملی ایمنی در برابر زلزله شناخته می‌شود. تجربیات این زلزله اما باید آنقدری تجربه برای مدیران، امدادگران و تصمیم‌گیران کلان کشور برجای گذاشته باشد که حالا خاطرمان جمع باشد از تکرار نشدن خساراتی مشابه در صورت وقوع زلزله‌ای با همان ابعاد. همین موضوع بهانه‌ای شد تا ایسنا در گفت‌وگو با مدیران و کارشناسان به دنبال پاسخ این پرسش برود که ۱۸ سال بعد از زلزله بم، چه بر مدیریت بحران کشور گذشته است؟.

زلزله بم؛ فداکاری ملت ایران را نشان داد

اسماعیل نجار، رییس سازمان مدیریت بحران کشور درباره زلزله بم می گوید:‌ در زلزله بم ما شاهد فداکاری ملت بزرگ ایران و دستگاه‌های اجرایی بودیم، به طوری که این فداکاری زبانزد خاص و عام شد. مردم ایران به دلیل آموزه‌های دینی و مسئولیت پذیری که دارند در کنار تمام ارکان نظام در این زلزله پای کار آمدند و در هر حادثه دیگری نیز پای کار همنوعان خود هستند.

وی با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های زلزله بم درس آموزی آن است، اظهار می کند:‌ این زلزله منجر به ایجاد زیرساخت هایی در کشور شد. پس از زلزله بم سازمان مدیریت بحران کشور تشکیل شد که امروز این سازمان با تغییر قانون به یک سازمان پویا و موثر در حین، قبل و بعد از بحران ها بدل شده است که البته با تکمیل نگارش آئین نامه ها و اجرای آن به مرور این فرآیند بهتر نیز خواهد شد.

به گفته رییس سازمان مدیریت بحران کشور، امروز بم بازسازی شده اما علاوه بر ساختمان هایی که در بم ساخته شد ما باید از آن زلزله درس بگیریم و زیرساخت ها و بنیان هایی را برای مقابله با این حادثه طبیعی به کار بندیم. متاسفانه همچنان نگاه جزئی و بخشی در هنگام بحران در مناطق زلزله زده وجود دارد که این یکی از نقاط ضعف است. در زلزله بم نیز همین طور بود و ما با تعدد مراکز تصمیم گیری مواجه بودیم؛ البته شرایط در حال حاضر بسیار تغییر کرده و ما پیشرفت های بسیاری در شناسایی کانون وقوع، میزان خسارات و تجهیزات و نحوه امدادرسانی داشته ایم. خاطرم هست که در زلزله بم حتی تا ظهر روز بعد نیز کانون حادثه مشخص نبود و از جازموریان تا جیرفت به عنوان کانون های احتمالی حادثه اعلام شده بود.

نجار ادامه می دهد:‌ امروز هم لازم است که ایمنی و مدیریت بحران را از خودمان و در ابعاد کوچکتر آغاز کنیم، باید تمام اجزا و بخش ها نیز به موارد ایمنی توجه کنند. اگر بیاییم کیفیت مصالح و تیرآهن را ارتقاء دهیم اما کارگرمان ماهر نباشد و جوش زدن میلگرد به تیرآهن را به درستی انجام ندهد باز هم دچار حادثه خواهیم شد. پس باید تمام اجزای ما هماهنگ با هم ارتقاء پیدا کند. در این زمینه رسانه ها نقش بسیار زیادی دارند و می توانند مطالبه گری کنند.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور به حضور مردم در صحنه حادثه در هنگام بحران ها نیز اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات ما همین حضور مردم است. ما این احساسات و نوع دوستی را قدر می دانیم و برایمان قابل تقدیر است، اما متاسفانه گاهی حضور مردم و ترافیک حضور آنان امدادرسانی را با مشکل مواجه می کند. کما اینکه در زلزله بم و حتی همین زلزله کرمانشاه ما در روزهای نخست با ترافیک های چند کیلومتری از حضور مردم مواجه بودیم و این موضوع روند امدادرسانی را نیز مختل کرده بود. اگر خدایی نکرده جانی در این ترافیک از دست برود چه کسی پاسخگو خواهد بود؟

هلال احمر؛ قبل و بعد از زلزله بم

محمدحسن قوسیان مقدم، دبیرکل جمعیت هلال احمر کشورمان در آن ایام ریاست سازمان جوانان جمعیت هلال احمر را برعهده داشت. او به مدت ۲۰ روز در اوج روزهای بحرانی بم، فرمانده عملیات هلال احمر در بم بود.

قوسیان در این باره می گوید: قطعا تغییرات زیادی پس از وقوع زلزله در جمعیت هلال احمر و سازوکار مدیریت بحران کشور رخ داد. مهم‌ترین این تغییرات این است که اصلا همین سازمان مدیریت بحران کشور ایجاد شد. تا قبل از زلزله بم اصلا ساختاری برای مدیریت بحران وجود نداشت و تازه اگر بحرانی رخ می‌داد، ستاد حوادث غیرمترقبه تشکیل جلسه می‌داد. اما با تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور در واقع این اختیار به این سازمان داده شد که هر زمان و حتی قبل از وقوع بحران دستگاه‌های مسئول را دور هم جمع کرده و برای انجام وظایفشان هماهنگی ایجاد کند.

دبیرکل جمعیت هلال احمر ادامه می دهد:‌ خاطرم هست هنگام وقوع زلزله بم، هر روز عصر جلسه‌ای برگزار می‌کردیم و وظایف میان دستگاه‌ها تقسیم می‌شد. اما حالا مدیریت بحران این قدرت را در تمام ایام در اختیار دارد. ما آیین‌نامه‌های خوبی هم در مورد مدیریت بحران داریم که باید به طورکامل اجرا شود.

قوسیان می افزاید:‌ مقاوم سازی ساختمان‌ها نیز بعد از زلزله بم با جدیت بیشتری پیگیری شد. آیین‌نامه‌های مرتبط با ساخت و ساز و ایمنی اصلاح شد. بعد از این زلزله بود که هلال احمر پایگاه‌های اقماری را برای تهران در نظر گرفته و با استفاده ازتجربیات به دست آمده از بم بود که استان‌های معین برای امدادرسانی در حوادث هر استان انتخاب و معرفی شدند.

وی با بیان اینکه جمعیت هلال احمر درپی اقداماتی که در زلزله بم انجام داد، بالاترین نشان فدراسیون را دریافت کرد، اظهار می‌کند:‌ حتی در مورد سگ‌های آنست و زنده‌یاب نیز ما بعد از زلزله بم این تیم‌ها را تشکیل دادیم و در آن زمان سگ‌هایی از آلمان و انگلستان برای کمک به ایران آورده شد. اما امروز تیم‌های آنست جمعیت هلال احمر در تمام استان‌ها فعال است.

بم و ساختارمند شدن مدیریت بحران در کشور

احمد صادقی، نماینده مردم در شورای شهر تهران که پیش از آن ریاست سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران را نیز برعهده داشت و از مدیران با سابقه جمعیت هلال احمر نیز محسوب می‌شود، معتقد است که طی این ۱۸ سال اتفاقات بزرگ و مهمی در حوزه مدیریت بحران کشور رخ داده ست، او در گفت‌وگو با ایسنا می گوید:‌ بعد از زلزله بم تا کنون خیلی اتفاقات بزرگی در حوزه مدیریت بحران رخ داد. از جمله این اتفاقات این است که مدیریت بحران در کشورمان ساختارمند شده و از بحث مقابله صرف خارج شدیم.

او ادامه می دهد:‌ طی این مدت بود که پیشگیری در حوزه مدیریت بحران اهمیت ویژه‌ای پیدا کرد و به نظرم این مهم‌ترین دستاوردی است که مدیریت بحران پس از زلزله بم به دست آورد. ما در زمان زلزله بم، یک ستاد حوادث غیرمترقبه داشتیم که این ستاد بعد از وقوع حادثه وارد عمل می‌شد، اما حالا با قانون مدیریت بحران و تشکیل این سازمان، یک سازمانی داریم که در تمام مراحل چهارگانه بحران در قبل، حین و پس از وقوع بحران وظایفی برایش تعریف شده است.

صادقی تصریح می‌کند:‌ البته اقداماتی هم باید انجام شود و ما نیازمند انجام یکسری اقدامات در حوزه مدیریت بحران هستیم تا بتوانیم به یک نقطه مطلوب برسیم.

مدیریت ریسک به جای مدیریت بحران

مرتضی اکبرپور، معاون پیشین سازمان مدیریت بحران کشور و دستیار رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور نیز درباره این زلزله و پاسخ به پرسش مطرح شده می گوید:‌ متاسفانه یک نقطه منفی که در این زمینه وجود دارد، این است که عملکردها با تغییر مدیریت‌ها فرق می‌کند. از نظر من در زمان زلزله بم هماهنگی و تحت امر بودن سازمان‌ها و دستگاه‌های مرتبط با موضوع بحران بیشتر بود و با گذر زمان یکسری مشکلات در این خصوص اضافه شد و بعضا اطاعت پذیری دستگاه‌ها هم کمتر شد.

وی با بیان اینکه صرفا با نوشتن قانون نمی‌توان گفت که همه مشکلات حل شده است، ادامه می‌دهد:‌ ما بهترین قانون را در سال ۱۳۸۷ برای تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور نوشتیم، قانون جدید مدیریت بحران هم قانون خوبی است، اما ضمانت اجرا ندارد و بسیاری از بندهای آن اجرا نمی‌شود. نباید خودمان را گول بزنیم و من معتقدم که اگر همین زلزله بم دوباره رخ بدهد، ما باز هم همان آشفتگی‌ها را خواهیم داشت. باید تعهد اجرای قانونی به وجود بیاید وگرنه همانطور که گفتم نوشتن صرف قانون گول زدن خودمان است و گرچه امری لازم است، اما کافی نیست.

اکبرپور اضافه می کند:‌ همین حالا برخی زمزمه‌ها شنیده می‌شود که قانون جدید مدیریت بحران هم به زیر سوال برود که خب این یک چرخه غلط است. من معتقدم که ما باید از مدیریت بحران فاصله گرفته و به سمت مدیریت ریسک برویم. در مدیریت ریسک باید تمام دستگاه‌ها به وظایف خود عمل کنند و مثلا وزارت مسکن مجوز ساخت و ساز روی گسل را ندهد، نظام مهندسی بر کیفیت ساخت و سازها نظارت کند. وزارت نیرو در مورد ساخت نیروگاه‌ها و لایروبی رودخانه‌ها به وظایف خود عمل کند و ... . همه این‌ها باید قبل ازوقوع حادثه انجام شود و اگر ما به سمت مدیریت ریسک برویم، آن وقت می‌توان انتظار داشت که بعد ۲۰ سال تغییرات خوبی در این حوزه رخ دهد.

معاون پیشین سازمان مدیریت بحران کشور که در این گفت‌وگو که مشروح آن در روزهای آتی منتشر می‌شود، می افزاید:‌ اگر بخواهیم میزان آمادگی در برابر بحران را ارزیابی کنیم، باید بگویم که آمادگی ما در برابر بحران نسبت به ۱۸ سال پیش که زلزله بم رخ داد، بهتر است.

آمادگی ۲۰ درصدی تهران در برابر زلزله‌ای مانند بم

رضا کرمی محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز درباره وضعیت مدیریت بحران از زلزله بم تا کنون اظهارمی کند:‌ طی این‌سال‌ها اتفاقات مثبت و خوبی در حوزه مدیریت بحران رخ داده که از میان آنها می‌توان به تشکیل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، تدوین قانون مدیریت بحران کشور و ایجاد سازمان مدیریت بحران کشور و ... اشاره کرد.


وی با بیان اینکه اقدامات خوبی در حوزه سخت‌افزاری انجام شده است، خاطرنشان می‌کند:‌ اما در بحث نرم‌افزاری لازم است اقدامات بیشتری انجام شود. اگر امروز زلزله‌ای مانند آنچه که در بم رخ داد، در تهران رخ دهد، ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که نهایتا ۲۰ درصد آمادگی در برابر زلزله وجود دارد و این می‌تواند مشکلات زیادی را برای شهر تهران و حتی کشور ایجاد کند. از این رو خیلی جای کار داریم و اقدامات زیادی باید انجام شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به تصویب قانون جدید مدیریت بحران کشور می گوید: این قانون که قانون خوبی هم هست، حدود دوسال پیش تصویب شد؛ اما هنوز بسیاری از آیین‌نامه‌های اجرایی آن به تصویب نرسیده است که بعد از دو سال باید تصویب می‌شد. از این رو لازم است در این حوزه نیز جدیت بیشتری وجود داشته باشد.

کرمی محمدی از بی‌توجهی مسئولان بالاتر به موضوع مدیریت بحران نیز انتقاد کرده و می افزاید:‌ یکی از چالش‌های عمده مدیریت بحران طی سال‌های اخیر، بی‌توجهی مسئولان بالاتر به موضوع مدیریت بحران است. مجلس هم باید این موضوع را پیگیری کند.

وی به موضوع بودجه نیز اشاره کرده و می گوید:‌ شما بینید در همین لایحه بودجه ۱۴۰۱ هم توجه جدی به موضوع مدیریت بحران و ابعاد مختلف آن به خصوص پیشگیری و آمادگی برای مقابله نشده است که این‌ها همه باید مورد توجه قرار بگیرد.

غفلت از فرمانده واحد و برنامه راهبردی در مدیریت بحران

مهدی زارع، زلزله شناس و عضو هیات علمی پژوهشکده زلزله شناسی نیز می‌گوید:‌ در زلزله های مهم سده اخیر ایران، مراکز بزرگ شهری مانند تهران و تبریز در نزدیکی زمین لرزه های اصلی با بزرگای بیش از هفت نبوده‌اند و این موضوع موجب شده که مرگ و میر گسترده ای رخ ندهد. حتی در زلزله های دوگانه ۲۳ آبان ۱۴۰۰ در فین ، ۵۰ کیلومتری شمال بندرعباس، در شعاع حدود ۱۵ کیلومتری کانون زمین‌لرزه کسی زندگی نمی کرد و همین موضوع موجب شد که زلزله‌های مذبور فقط یک نفر تلفات داشته باشند. تنها استثنا زلزله پنج دی ماه ۱۳۸۲ بوده که شهری ۱۰۰ هزار نفری در مجاورت کانون زمین لرزه ای با چنین بزرگایی قرار داشت و این موضوع موجب شد هزاران نفر کشته شوند. چنین مرگ و میری عملا بیشترین قربانیان ایران در یک سانحه طبیعی در یک قرن اخیر بوده است.

وی با بیان اینکه به نظر می رسد رشد جمعیت، توسعه ناپایدار شهرنشینی، گسترش زیرساخت های فیزیکی ولی بدون الزام به رعایت ملاحظات ایمنی در برابر زلزله و سوانح طبیعی، موجب شده ریسک سوانح در ایران به تدریج افزایش یابد، می افزاید: اگر امروز نیز چنین زمین‌لرزه‌ای در نزدیک هر یک از نقاط شهری و جمعیتی ما رخ دهد میزان تلفات و خسارت ها متاسفانه بالا خواهد بود.

این زلزله شناس با بیان اینکه در روز رخداد زلزله بم ، کانون زلزله در جازموریان در ۱۶۰ کیلومتری جنوب بم اعلام شد، ادامه می دهد:‌ در زلزله های دو گانه ۲۳ آبان ۱۴۰۰ در فین بندرعباس نیز علی‌رغم توسعه شبکه های لرزه نگاری و توسعه فناوری در دنیا و همچنین در ایران، مرکز لرزه نگاری کشور، کانون زلزله را در ۱۰۰ کیلومتری جنوب کانون واقعی در بندر لافت در جزیره قشم اعلام کرد. در روز زلزله ۱۳۸۲ بم هم مردم و نهادهای مختلف می‌خواستند کمک کنند و این در حالی بود که در ساعت های اول هنوز مشخص نبود که کانون زلزله کجاست. در زلزله های فین بندرعباس در آبان ۱۴۰۰ نیز در ساعت اول بعد از رخداد، نیروهای امدادی اورژانس و هلال احمر ابتدا به جستجو در جزیره قشم پرداختند که این نشان می‌دهد هنوز برخی مشکلات مشابه وجود دارد.

زارع اضافه می کند:‌ در مدیریت بحران انتخاب میان خوب و بد نداریم ؛ انتخاب میان بد و بدتر است. مسأله آن است که با علم و آگاهی گزینه "کمتر بد" به عنوان راه حل قابل اجرا انتخاب شود. در فاجعه ۱۳۸۲ بم ، تا روز دوم و سوم هم پوشش امدادی و حمایتی به مجروحان کامل نشده بود. اغلب مراجع تلفات ۴۰ هزار نفری زلزله بم را منتشر کردند در حالی که مرکز آمار و ثبت احوال کشور از باطل شدن حدود ۲۷ هزار شناسنامه بمی بر اثر زلزله خبر داد. سرشماری سال‌های بعد بم نشان داد جمعیت کاهش یافته بم جبران شد. البته با وقوع مهاجرت‌های بعد از زلزله به این شهر، اهالی بومی بم از اینکه اصالت جمعیت شهر، دیگر به قبل از زلزله برنمی‌گردد صحبت می‌کردند. ۲۰درصد ارائه کنندگان خدمات بهداشتی داخلی به دلیل زلزله جان خود را از دست دادند و تمام مراکز مراقبت و سه بیمارستان اصلی شهر کاملا تخریب شد.

وی می گوید: ۸۰ درصد بنای بیمارستان ها، ۸۵درصد مراکز بهداشتی درمانی شهری و ۱۰۰ درصد مراکز بهداشتی درمانی روستایی از جمله این واحدهای آسیب دیده یا کاملا تخریب شده بودند.

به گفته وی، با این که برنامه‌های بهداشت روان، بعد از زلزله بم برای بخشی از بازماندگان اجرا شد، اما بسیاری از آسیب‌های های روانی زلزله بم به صورت دیرپا و تا یک دهه بعد از زلزله بم، همچنان در بخشی از بازماندگان قابل ردیابی بود. برنامه های بهداشت محیط هم که شامل تهیه و توزیع بطری های آب آشامیدنی، دفع زباله و ترمیم سیستم فاضلاب و همچنین ضدعفونی بود، از همان روزهای اولیه آغاز شد؛ البته این اتفاق درحالی بود که۶۵درصد سیستم های آبرسانی شهر تخریب شده و نیازمند بازسازی بود.

زارع به ضرورت آمادگی در برابر زلزله تهران نیز اشاره کرده و می گوید:‌ حادثه‌های مختلف ممکن است در کلانشهر تهران رخ دهد. مدیریت بحران در تهران موضوعی حیاتی در سطح ملی است. وزارت کشور مسئول مدیریت بحران است و سازمان مسئول، سازمان مدیریت بحران کشور است که رئیس آن معاون وزیر کشور است. سازمان مدیریت بحران می‌بایست با بر هم نهادن اطلاعات، امکان و توان تصمیم‌گیری داشته باشد. سازمان مدیریت بحران جایی است که باید توان تصمیم‌گیری حاکمیتی را بر پایه دانش و توانمندی با کیفیت بالا و بر پایه بکارگیری نیروهای علمی و فنی با بالاترین کیفیت داشته باشد.

به گفته وی، تاکنون و در بسیاری از موارد این سازمان محل دریافت داده‌های مختلف گاهی ناهمساز از سازمان‌های مختلف علمی بوده و معمولا خود نیز نمی‌تواند و نتوانسته این داده‌ها را پردازش کند. کل این فعالیت‌ها زیر نظر فرمانده اصلی بحران هدایت می‌شود. فرمانده واحد و وجود برنامه راهبردی، دو رکن مهم است که همچنان در مدیریت بحران سوانح ما مفقود است.

عدم انجام وظایف مرتبط با مدیریت بحران جرم انگاری شود

حسن قدمی، رییس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور که در زمان زلزله بم معاونت عمرانی وزارت کشور را برعهده داشته و از تصمیم گیران اصلی ستاد مدیریت بحران در این زلزله بود نیز خاطرنشان می کند:‌ از روزی که زلزله رخ داد به مدت ۲۱ روز در بم بودم و پس از آن‌هم بارها و بارها در این شهر حضور داشتم. پس از آن هم پیش‌نویس قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور را تدوین کردیم که این قانون در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد تصویب و اجرا شد. در این ۱۸ سال تغییرات مهمی صورت گرفت که باید گفت تغییرات مثبت و روبه جلویی بود. ما نه فقط از زلزله بم که از تمام حوادث درس گرفتیم. از زلزله رودبار و منجیل هم درس‌هایی گرفتیم که منجر به آیین نامه ۲۸۰۰ شد.

وی می افزاید:‌ ما حتی برخی از تجربیاتی که از مدیریت بحران در زلزله به دست آوردیم را در دیگر بحران‌ها نظیر سیل و ... نیز به کار بردیم و معتقدم که تجربیات ارزشمندی است. بعد از زلزله بم هم سازمان نظام مهندسی فعال‌تر شد. نظارت بر استاندارد مصالح بیشتر شد و ساختمان‌ها با ایمنی بیشتری طراحی و اجرا شدند. این ایمنی بیشتر نه تنها در برابر زلزله بلکه در برابر دیگر بحران‌ها هم کارساز بود. طرح ایمن‌سازی مسکن‌های روستایی کلید خورد که در حال حاضر حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آن انجام شده و نتیجه آن هم کاهش خسارات زلزله در روستاهاست.

رییس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه امروز وضع ما در حوزه مدیریت بحران بهتر شده است، می گوید:‌ پس از زلزله بم موضوع آموزش همگانی و نیز آموزش تخصصی به امدادگران و نیروهای حاضر در محل با جدیت بیشتری پیگیری شد. حتی می‌توان گفت که فرهنگ کار داوطلبانه در بحران نیز از آن زمان ایجاد شد و این افراد تحت آموزش قرار گرفتند.

قدمی در بخش دیگری از این گفت‌وگو که مشروح آن طی روزهای آتی در ایسنا منتشر خواهد شد، ادامه می دهد:‌ معتقدم یکی از اقداماتی که انجام نشده و باید انجام شود توجه به دهیاری هاست. باید در بین روستاهای کشور برای هر چند روستا در کنار هم یک روستای معین در نظر گرفته شده و در آن امکانات مورد نیاز برای مدیریت بحران در حین حادثه از جمله تجهیزات اسکان اضطراری، امدادرسانی و ... قرار بگیرد تا در هنگام حوادث فرصت طلایی امدادرسانی از دست نرود. این الگو در شهرهایی مانند تهران با پایگاه‌های مدیریت بحران در سطح محلات انجام شده و لازم است مشابه آن در مورد روستاها نیز ایجاد شود.

وی همچنین پیشنهاد کرد که عدم نظارت بر ساخت و ساز و انجام وظایف باید جرم انگاری شود و در توضیح آن اضافه کرد: وقتی یک فرد یا یک شرکت و سازمان مسئول نظارت بر ساخت و ساز می‌شود، خب اگر این ساخت و ساز به درستی انجام نشده و در هنگام زلزله دچار مشکل شود، طبیعی است که باید با این فرد برخورد شود. ما نیاز داریم که عدم انجام وظایف در حوزه مدیریت بحران جرم انگاری شود و لازم است که مجلس براین موارد نظارت کند.

معضل سکونتگاه‌های غیررسمی و بافت فرسوده در مدیریت بحران

سید علی جلالی، کارشناس ارشد طراحی شهری و کارشناس دفاتر نوسازی شهر تهران به موضوع بافت فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی در تهران اشاره دارد. او می گوید:‌ یکی از کانون‌های بحران در حوادثی مانند زلزله همین سکونتگاه‌های غیررسمی است، چرا که اساسا در این فضاها هیچگونه مداخله‌ای انجام نشده و اطلاعات دقیقی نیز از آن وجود ندارد. همانطور که از نام چنین فضاهایی پیداست، سکونتگاه غیررسمی یعنی جایی که شهرداری در ساخت و ساز آن دخالتی نداشته است.

وی با بیان اینکه ازهمین امروز باید برای حل معضل سکونتگاه‌های غیررسمی وارد عمل شد، اظهارمی کند:‌ هرنوع دخالت و برخورد ضربتی با سکونتگاه‌های غیررسمی اوضاع را بدتر و جمعیت را متفرق می‌کند که همین موضوع می‌تواند منجر به مشکلات دیگر شود. از طرف دیگر نباید به این مناطق نگاه سوداگرایانه داشته و با نگاهی مانند قلک و از طریق تراکم فروشی و طبقات مازاد و ... آنان را تشویق به ساخت و ساز کرد. لازم است در مرحله اول همین سکونتگاه‌ها ایمن سازی شده و سپس در برنامه‌ای بلند مدت نسبت به حل صحیح موضوع اقدام کرد. اما متاسفانه مدیریت بحران توجه چندانی به این موضوع نکرده است.

جلالی به بافت فرسوده نیز اشاره کرده و می افزاید:‌ در مورد بافت فرسوده اقدامات خوبی از سوی شهرداری تهران انجام شده است و تسهیلات خوبی نیز در این خصوص در نظر گرفته شده است. ما نیاز داریم تا بافت فرسوده شهری به سرعت ایمن‌سازی شود.

وی مدیریت یکپارچه شهری را امری مهم در راستای کمک و بهبود مدیریت بحران درشهرها دانست و افزود: برای کمک به مدیریت بحران و کاهش خسارات لازم است که مدیریت یکپارچه شهری را ایجاد کنیم.

زلزله بم؛ نقطه عطف مدیریت بحران

مهسا بشیری، مدیر گروه بازسازی و بازتوانی پژوهشکده سوانح طبیعی، زلزله بم را نقطه عطفی در مدیریت بحران کشور توصیف کرد و ادامه می‌دهد:‌ این زلزله باعث حساسیت بیشتر مردم و آگاهی بخشی به آنان شد. در واقع یک حساسیت را در سطح عمومی ایجاد کرد و یک حساسیت را نیز در سطح ملی در بین مسئولان برانگیخت. در واقع می‌توان اینطور گفت که روند مطالبه گری در مورد ایمنی و مدیریت بحران از این زلزله آغاز شد.

وی ادامه می دهد:‌ مقاوم سازی مسکن‌های روستایی بعد از این زلزله آغاز شد. در حوزه ساخت و ساز سخت‌گیری بیشتری انجام شد و در مقاوم سازی‌ها نیز حرکتی روبه جلو داشتیم. پس از این زلزله بود که در سال ۸۴ سیاست‌های کلی پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از حوادث طبیعی و غیرمترقبه ابلاغ شد. پس از آن در سال ۱۳۸۷ قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور ابلاغ شد و در سال ۹۸ نیز قانون مدیریت بحران کشور به روزرسانی شده و آیین‌نامه‌های ذیل آن نیز تدوین شد.

مدیر گروه بازسازی و بازتوانی پژوهشکده سوانح طبیعی، بر ضرورت ارزیابی نیازها در شرایط اضطراری نیز تاکید کرد و ادامه می دهد: شاید باورپذیر نباشد که تا قبل از زلزله بم، هیچ توجهی به نیازهای بهداشتی زنان در زمان بحران نشده بود و تازه چند روز پس از این زلزله بود که متوجه شدند باید در بسته‌های توزیعی میان زلزله زدگان به این موارد هم توجه شود. این‌ها نشان می‌دهد که ما باید در مدیریت بحران یک نگاه همه جانبه همه شمول داشته باشیم. نباید فقط یک گروه یا اقشاری خاص را در هنگام بحران‌ها ببینیم و این یکی از ضرورت‌هایی است که در مدیریت بحران باید به آن توجه شود.

وی بر ضرورت آموزش نحوه تعامل با افراد بحران زده و آسیب دیده نیز تاکید کرد و گفت:‌ خوشبختانه در بسیاری از آیین‌نامه‌های قانون جدید مدیریت بحران به این موارد پرداخته شده است و ما به زودی شاهد اجرای آنها خواهیم بود. مشروح گفت‌وگو با بشیری نیز در روزهای آتی در ایسنا منتشر خواهد شد.

حالا باید دید تجربیاتی که این‌روزها مانند همان کودکان متولد صبح روز مرگ به ۱۸ سالگی رسیده‌اند، چه زمانی به کار خواهند آمد و آیا آنچه که طی این مدت به دست آمده برای مقابله با زلزله در شهرهایی نظیر تهران کارآیی لازم را خواهد داشت یا تراژدی دیگری از جنس بم در انتظار ماست.

منبع: ایسنا

377293

سازمان آگهی های پرسون