به گزارش سایت خبری پرسون، در سال ۱۹۹۲ میلادی «نیل استفنسون» (Neal Stephenson) رمانی را روانهی بازار کرد که «سقوط برف» (Snow Crash) نام داشت. این رمان روایتگر مردی بود که روزها به عنوان پیک، پیتزاهای مردم را به در خانههایشان میبرد و شبها در دنیای مجازی، به عنوان یک ابرقهرمان به ماجراجویی میپرداخت.
این دنیای مجازی متاورس (The Metaverse) نام داشت و هر کس میتوانست با قراردادن یک عینک مخصوص وارد آن شود و از مشکلات دنیای واقعی فرار کند.
این ایده بعدها در رمان Ready Player One هم استفاده شد. حتی در سال 2018 میلادی کارگردان مشهور هالیوودی، «استیون اسپیلبرگ» (Steven Spielberg)، یک فیلم سینمایی از روی همین عنوان ساخت که به خوبی مفهوم متاورس را به تصویر میکشید.
برگردیم به زمان حال که در اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی هستیم و بار دیگر مفهوم متاورس و دنیاهای مجازی سر زبانها افتاده است. شرکت بزرگ «فیس بوک» (Facebook) اعلام کرده که آینده متعلق به متاورس است و میخواهد روی آن سرمایهگذاری کند. «مایکروسافت» (Microsoft) و دیگر شرکتهای بزرگ هم علاقهی خودشان را برای سرمایهگذاری در این حوزه اعلام کردهاند. اکنون به هر سایت یا منبع خبری مراجعه کنید صحبت از متاورس است و خیلیها آن را اینترنت نسل بعدی (Web3) میدانند.
متاورس یک دنیای آنلاین گسترده و بی نظیر است که افراد میتوانند در آن از طریق آواتارهای دیجیتالی با یکدیگر تعامل داشته باشند.
به بیان سادهتر متاورس محیطی سه بعدی و دیجیالی است که از طریق گوشیهای هوشمند و هدستهای واقعیت افزوده(AR) و واقعیت مجازی(VR)، فضای مجازی و فیزیکی را با هم ترکیب می کند. همچنین عناصر رسانههای اجتماعی مانند هویت آواتاری (آواتارهای دیجتال شبیه به صورت شما) را پیاده سازی میکند.
در همین حال، اینترنت نسل سوم (WEB 3.0) که به عنوان اینترنت غیرمتمرکز نیز شناخته می شود، آخرین نسل از برنامهها و خدمات اینترنتی را پیاده سازی میکند که از فنآوری بلاکچین بهره برده است. در فضای اینترنت نسل سوم، هیچ دولت و ارگانی بر روی اطلاعات شما تسلط ندارند و هیچ کدام از اطلاعاتی که از طریق کاربران آپلود شده، قابل سانسور نخواهند بود.
اینترنت نسل سوم، به جای ذخیرهسازی اطلاعات در یک منبع مشخص (مانند اینترنتی که ما هم اکنون از آن استفاده میکنیم)، اطلاعات را به شکل غیر متمرکز و رمزنگاری شده ذخیره میکند و این اطلاعات را با استفاده از یک سیستم هوش مصنوعی قدرتمند که قادر به تفسیر و تحلیل این اطلاعات است، سازماندهی میکند، درواقع اینترنت نسل سوم، برای اولین بار شبکهای بدون دخالت بیجای انسان را ایجاد میکند که بسیاری از کاربران را از همین الآن هیجانزده کرده است.
اما اصلاً متاورس چیست و چه ویژگیهای منحصر به فردی دارد؟ آیا هر دنیای مجازی را میتوان یک متاورس در نظر گرفت؟ آینده با گسترش این فناوری به چه شکل خواهد بود؟ همهی این سوالات در این مقاله به صورت جامع و کامل توضیح داده خواهد شد. با ما همراه باشید.
متاورس چیست؟
متاورس ترکیبی از دنیاهای مجازی، واقعیت افزوده، بازیهای آنلاین و شبکههای اجتماعی است که هر کاربر میتواند در آن ورود کرده و به انجام فعالیتهای مختلف بپردازد.
کلمهی متاورس از ترکیب دو کلمهی انگلیسی «متا» (Meta) و «ورس» (Verse) به وجود آمده است که میتوان آن را «فرادنیا» معنی کرد. در حالت کلی متاورس را میتوان به عنوان یک شبکه در نظر گرفت که ویژگیهای مختلف شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی آنلاین، «واقعیت افزوده» (Augmented Reality) یا AR، «واقعیت مجازی» (Virtual Reality) یا VR و ارزهای دیجیتال را با هم ترکیب کرده است.
به عبارت دیگر، متاورس یک نسخهی مجازی از دنیای واقعی است که انجام هر کاری در آن ممکن است. در متاورس هر کس برای خود یک شخصیت مجازی یا «آواتار» (Avatar) خواهد داشت که میتواند ظاهر آن را به هر شکل که دوست دارد، تغییر دهد. شما عاشق رباتها هستید؟ میتوانید یک ربات را به عنوان آوتار خود انتخاب کرده و تغییرات ظاهری دلخواه خود را بر روی آن اعمال کنید. در این دنیای مجازی میتوانید به جاهای مختلف سفر کنید. شاید در گوشهای از متاورس کنسرتی از خوانندهی محبوبتان در حال اجرا باشد یا تکه زمینی که دوست دارید آن را برای خود خریداری کنید. یا حتی برای ارتباط با همکاران خود که به دلیل ویروس کرونا دورکاری میکنند، به محل کار مجازی شرکت بروید، آواتار همکاران خود را ببینید و با آنها تعامل داشته باشید.
اینها تنها بخش کوچکی از متاورس هستند که در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود.
تاریخچه متاورس
متاورس اولین بار در سال ۱۹۹۲ و در جریان یک رمان معرفی شد. بعدها این مفهوم گسترش یافت و در حال حاظر دوباره مورد توجه شرکتهای بزرگ قرار گرفته است.
همانطور که گفتیم کلمهی متاورس برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ میلادی و در رمان سقوط برف نیل استفنسون استفاده شد. بعد از آن در سالهای بعدی، شرکتها و سازمانهای مختلف علاقهی خود را به دنیاهای مجازی بیشتر نشان دادند و هر کدام به سلیقهی خود بازیها، برنامههای کامپیوتری و شبکههای اجتماعی اینترنتی مختلفی را به بازار عرضه کردند که در آنها میتوانستید نقش یک شخصیت مجازی را برعهده بگیرید و در آن زندگی کنید. برای مثال احتمالاً بازی معروف شرکت EA یعنی «سیمز» (The Sims) را به خاطر دارید که میتوان آن را شکلی از متاورس در نظر گرفت.
اما در سالهای اخیر متاورس به جایی رسیده است که اکنون دیگر نمیتوان آن را مختص گیمرها، بازیهای ویدیویی و صرفاً به عنوان سرگرمی در نظر گرفت. حتی کار به جایی رسیده که شرکتی مثل فیس بوک اسم خود را عوض میکند و «متا» میگذارد تا بیش از پیش تمرکز خود روی متاورس را به رخ همگان بکشد.
فیس بوک و متاورس
شرکت فیس بوک تاکنون تنها به عنوان یک شرکت فعال در زمینهی شبکههای اجتماعی شناخته میشد اما با وجود تحولات اخیر و تغییر نام فیس بوک به متا، قصد دارد با تمرکز بیشتری به متاورس بپردازد.
همین چند روز پیش از نگارش این مقاله بود که «مارک زاکربرگ» (Mark Zuckerberg)، مدیرعامل فیس بوک، اعلام کرد که این شرکت قصد دارد نه تنها یک شرکت متخصص در شبکههای اجتماعی باشد بلکه در واقع شرکتی باشد که همگان آن را با متاورس میشناسند.
در سالهای گذشته میتوانستیم به تدریج این تغییر نگرش زاکربرگ و شرکتش را ببینیم. از عرضهی هدستهای واقعیت مجازی Oculus گرفته تا عینکهای واقعیت افزوده و مچبندهای هوشمند همگی نوید این تغییر را میدادند. در نهایت زاکربرگ این واقعیت را با تغییر نام فیس بوک به متا علنی کرد و با انتشار ویدیویی آیندهی دنیا با متاورس را به همگان نشان داد.
اینکه زاکربرگ چقدر بتواند ایدههای بلندپروازانهی خود را در سالهای پیش رو عملی کند هنوز مشخص نیست. حتی اگر او بتواند آینده را با متاورس گره بزند آیا بشریت به همان دنیای پسارستاخیزی اثرهایی مثل سقوط برف یا Ready Player One دچار میشود یا که انسانها قادر به حفظ مرز بین دنیای واقعی و مجازی را خواهند بود؟ باید صبر کرد و دید.
متاورس و دنیای کریپتوکارنسی
کارگزاران متاورس از فناوری بلاک چین و کریپتوکارنسیها برای تعیین مالکیت داراییهای درون متاورس و انجام امورات مالی استفاده کردند.
در واقع پیادهسازی ایدهی بلندپروازانهی یک دنیای مجازی با اقتصاد و داراییهای منحصر به فرد، نیازمند زیرساخت و فناوریهای خاص خودش است. برای مثال چگونه میتوان مالکیت قطعی یک تکه زمین خریداری شده در متاورس را به یک شخص واگذار کرد به گونهای که هیچ کس نتواند آن را انکار کند؟ یا چگونه میتوان یک ارز محلی برای انجام امورات مالی متاورس ایجاد کرد؟ اینجاست که بکاگیری تکنولوژی بلاک چین و ارزهای دیجیتال یکی از بهترین گزینهها است.
همین حوزهی بازیهای ویدیویی را در نظر بگیرید. این حوزه دیگر از سیستم قدیمی که در آن توسعهدهندگان بازیها تنها از این صنعت درآمد داشتند، فاصله گرفته است. هر روز شاهد ظهور بازیهای جدیدی هستیم که در آنها خود شخص بازی کننده علاوه بر مشارکت در فرایند بازی، در کسب سود و درآمد هم شریک است.
این روزها به چنین بازیهایی Play to Earn یا «بازی کن و پول بگیر» میگویند که روز به روز هم به تعداد آنها افزوده میشود. این بازیها را میتوان شکل کوچک و سادهتری از یک متاورس در نظر گرفت. جالب است که همگی به لطف فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال فعالیت میکنند. در چنین بازیهایی کاربران باید ارز دیجیتال مخصوص بازی و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) آن را خریداری کنند تا بتوانند به انجام بازی و کسب درآمد برسند.
به عنوان مثال بازی Axie Infinity را در نظر بگیرید. در این بازی متاورسگونه هر کاربر باید مقداری ارز دیجیتال محلی این بازی یعنی AXS را داشته باشد تا بتواند به کمک آن چند شخصیت بخرد. شخصیتهای این بازی هرکدام به صورت NFT طراحی شدند و ویژگیهای متفاوتی نسبت به دیگر شخصیتهای بازی دارند. هر کاربر میتواند با خرید شخصیتهای بازی یک تیم تشکیل دهد، رقبا خود را شکست دهد و توکن دیگری با نام SLP را به عنوان پاداش دریافت کند. این توکن مانند هر ارز دیجیتال دیگری در صرافیهای معتبر قابل خرید و فروش است.
در حال حاضر که شما مشغول خواندن این مقاله هستید صدها هزار نفر در فیلیپین، حتی کشور خودمان ایران و سایر کشورها از این راه درآمدهای قابلتوجهی به دست میآورند.
مثال دیگر Decentraland است که هر کاربر میتواند در آن زمینهای مجازی خریداری کند و به تولید تجربههای کاربری متنوع بپردازد. مانند دنیای واقعی که میتوان یک تکه زمین خرید، یک مغازهی کوچک در آن ایجاد کرد و سپس آن را به فروش رساند، در متاورس Decentraland هم این امکان وجود دارد.
سخن پایانی
خیلیها معتقدند کاری که دنیای اینترنت در طول دهههای اخیر انجام داده، این بار متاورس انجام خواهد داد و همهی معادلات فعلی را برهم خواهد زد. یک لحظه چشمان خود را ببندید و به این فکر کنید که میتوانید در یک دنیای مجازی مشغول درس خواندن باشید، یا سر کار بروید و درآمد داشته باشید، یا به کنسرت خوانندهی مشهور خود که شاید در دنیای واقعی هیچ وقت فرصت از نزدیک دیدن آن را نداشته باشید، بروید. حتی فکر کردن به فرصتهای زیاد و متنوعی که متاورس در اختیار ما قرار داده، هیجان انگیز است.
اما باز هم باید این سوال را مطرح کنیم: آیا افراد در آینده خواهند توانست بین دنیای واقعی و دنیای متاورس تفاوت قائل شوند یا اینکه قرار است اوضاع برایشان در دنیای مجازی به قدری خوب پیش میرود که دیگر تمایلی به برگشت به دنیای واقعی را نداشته باشند؟
هنوز راه طولانی برای رسیدن به چنین آیندهای پیش رو داریم و باید ابتدا مشکلاتی مثل مسائل امنیتی و خطرات احتمالی رفع شود. اما به هر حال باید خودمان را برای چنین تغییرات و پیشرفتهایی در دنیای تکنولوژی آماده کنیم.