به گزارش سایت خبری پرسون، محمدرضا جوادی یگانه (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) به عنوان اولین سخنور این نشست با اشاره به نمودهای قمار در منطق بازی مرکب، توضیح داد: حرصهای آدمها در زندگی اجتماعی زمینه حرکت به سمت شیوههای قمارگونه است و قمار در جامعهای که ثروت ناگهانی درآوردن موضوعی باب است، میتواند مطرح باشد.
فیلم دایره ۲۰۱۵ (در یک اتاق عظیم و مرموز، پنجاه غریبه از خواب بیدار میشوند و خود را گرفتار می دانند و هیچ خاطره ای از نحوه رسیدن به آنجا ندارند و هر دو دقیقه باید یکی از آنها بمیرد) شبیه این فیلم است که در آن ۵۰ نفر گرد هم جمع شده اند و خود را موقعیتی عجیب می یابند؛ این فیلم شباهت های زیادی به این سریال دارد که افراد به دنبال چاره جویی برای بقا می افتند که در این راه اول پیرها حذف می شوند و پس از آن دنبال مجرم هستند و.. در این فیلم همانند سریال بازی مرکب مباحث اخلاقی مطرح نیستند
وی ادامه داد: شرایط آدم ها در بازی مرکب اشاره به موقعیتی دارد که در وضعیت پیشا اجتماعی یا انحلال جامعه رخ میدهد، یعنی تصور آدمهایی بدون جامعه که هر دو ترسناک هستند.
جوادییگانه در ادامه با اشاره به نظریه بازیها و برشمردن بازیهای استراتژیک و پارامتریک، بیان کرد: در بازیهای دو نفره بازی اولتیماتوم و بازی دیکتاتور را داریم که در بازی اولتیماتوم دو نفر بازی میکنند که یکی برنده خواهد بود و این البته قابل مذاکرده است اما در بازی دیکتاتور حقی در مورد مذاکره یا مخالفت وجود ندارد و هردو این بازی ها مستلزم این است که چقدر انصاف در آن ها وجود دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بر اساس آنچه بیان شد در سریال بازی مرکب هرچند آدمها مختارند و نوعی اوتیماتیوم برای خروج از بازی وجود دارد و اگر بیش از نیمی قصد خروج داشته باشند بازی تمام میشود اما افراد چون مضطر هستند، نمیتوانند انتخاب کنند.
شرایط آدم های گرفتار در این بازی همانند یکی از حکایتهایی است که در ادبیات خود هم داریم و آن حالتی است که شخصی که در بیابان گرفتار شده باید چشمش را بدهد تا به او آب بدهند که در اینجا آنچه میدهد با آنچه میگیرد اساسا معادلهای منصفانه نیست
جوادییگانه گفت: در نتیجه قواعد حاکم بر منطق این بازی، عملا بازی دیکتاتوری است. چرا که آدم ها در این بازی مضطر هستند و چاره ای دیگر برای ادامه حیات ندارند (به دلیل بدهی هایی که در زندگی دارند و...). به همین دلیل است که میبینیم این ۴۵۶ هرچند به ظاهر در یک بازی اولتیماتوم هستند و حتی یکبار به آنان امکان خروج داده میشود اما به دلیل اضطراری که دارند دوباره بازمیگردند و این بازی، عملا بازی دیکتاتور هست.
وی افزود: کلیت منطق این بازی این است که نفع فرد در ضرر دیگران است؛ و چون بازی یک برنده دارد و همه دیگران بازننده هستند راهی ندارند. البته شاید بازیگران در ابتدا میتوانستند بر سر تعداد برندگانی که از بازی خارج میشوند مذاکره کنند اما طمع کردند و البته منطق قمار این چنین است.
این استاد دانشگاه در ادامه با تشریح مراحل مسابقات در سریال بازی مرکب، اظهار داشت: بازی اول مهارت و فردی است و بازی دوم هم این چنین است و ضرری برای دیگران ندارد چراکه ترکیبی از شانس و هوش است؛ بازی سوم مستلزم همکاری با دیگران است فارغ از این که دیگران همکاری می کنند یا نه. در طناب کشی هم این گونه است و همکاری تیمی وجود دارد که یا با هم برنده یا با هم بازنده می شوید و نفع آدم ها در همکاری است ولی در بازی چهارم منطق بازی عوض می شود و تنها شانس وجود دارد و بازی پنجم بازی پله های شیشهای است که احتمال مرگ در شانس و محاسبه و تفکر است؛ بنابراین این بازی یکی مانده به آخر زیربنایی از محاسبات قبلی است و اینجا جایی است که عوامل متعددی در برد و باخت دخیل هستند. به همین دلایل بازی پنجم به نوعی جذاب ترین بازی است که انتقام گرفتن و جای خالی دادن و محاسبه کردن و سایر امکانها برای بازیگران وجود دارد.
مسئله اصلی در بازی مرکب رفتار افراد با هم در غیاب جامعه است؛ وقتی جامعه تحلیل رفته، تضعیف شده یا مرده است، افراد در یک بی اخلاقی و محاسبه ناپذیری عمل می کنند که بسیار خطرناک است.
وی در انتها تاکید کرد: آنچه که ما در اینجا در مشاهده بازی مرکب به عنوان یک سرگرمی می بینیم بخشی از آن چیزی است که در جامعه هم می بینیم؛ یعنی جامعه ای که در آن عده ای وی آی پی نشین شده اند و برخی دیگر در جدال مرگ و زندگی هستند؛ این همان چیزی است که ما در جامعه با از بین رفتن طبقه متوسط شاهدش هستیم؛ یعنی آنچه که امروز در جامعه می بینیم شبیه همین بازی است که شاید نه در این حد دهشتانک اما در سطحی دیگر وجود دارد.
بازی مرکب نمایانگر جامعه ای است که در نظام سرمایه داری تحلیل رفته است
شاپور بهیان (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی) به عنوان دیگر جامعهشناس حاضر در این نشست در تحلیل سریال بازی مرکب بیان کرد: در کلیت تا حد زیادی با آقای جوادی یگانه موافق هستم و عقیده دارم این بازی نمود جامعه داروینی است؛ این سریال از جنبه زیبایی شناسی من را ترغیب به تماشا نکرد و چند قسمت از آن را به دلیل مسئولیتی که داشتم، تماشا کردم. بر این اساس نظراتم در حد چند فرضیه است.
وی ادامه داد: این سریال من را به یاد فیلم میلیونر زاغه نشین انداخت و در پاسخ به این سوال که چرا مردم به چنین فیلمهایی تا این اندازه علاقه نشان میدهد، به این نتیجه رسیدم که این تبلیغهای نظام سرمایه داری است که فردیت را در دستیابی به خوشبختی عاملی اساسی میبیند و به چنین تولیداتی جذب میکند که همه چیز در دست فرد است و اگر فرد در این مسیر خوشبختی خود اهمال داشته باشد در نکبت فرو میرود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مردم در چنین سریالهایی نوعی از ایدئولوژی را می بینند که با آن اجتماعی شده اند و انتظارات خود را قالب خیال در این تولیدات سینمایی میبینند و به نظرم این دلیل جذابیت این سریال است. اسطوره بخت و اقبال در اینجا بسیار برجسته است و آدم ها اگر شکست می خوردند و به بدبختی می رسند، این شکست ناشی از ناتوانیی های فردی شان است.
بهیان ادامه داد: فقدان سیستم و کلیت در این مجموعه محرز است؛ یعنی جایی که ساختار مردم را به بدبختی میکشاند در این سریال دیده نمیشود و مسئله در حد کشمکشهای فردی است. جایی که کنشهای بازیگران فردی است و دلیلش این است که ساختاری وجود ندارد و افراد اتم هایی هستند که در این بازی درگیر می شوند تا بر اساس بخت و اقبال خود به موفقیت برسند.
مارکس گفته بود که سرمایه دار لزوما آدم بدی نیست و ساختار است که باعث خردشدن طبقات ضعیف است. بر این اساس بازی مرکب یک بازی داروینی است که می توان آن را به کلیت تاریخ تعمیم داد؛ از زمانی که گلادیاتورها به نبرد هم می رفتند تا امروز که این گونه روابط بر زندگی حاکم است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: در پاسخ به سوال این نشست که «سریال بازی مرکب؛ نقد سرمایهداری یا صنعت سرگرمی؟» باید گفت که این سریال هم صنعت سرگرمی است که نیازهای ایدئولوژیک مردم را پاسخ میدهد و هم نقد سرمایهداری است اما نه آگاهانه که مردمی که چنین دنبال سعادت میشتابند، میتوانند شکل دیگری از سعادت را پیدا کنند.
وی افزود: این سریال نبرد نیروهای اجتماعی در مقابل هم نیست و نبردهای فردی بین آدمهایی است که دنبال امیال شخصی خود دست به نبرد میزنند و نه منافع اجتماعیشان. مردم اینجا طبقۀ درخود هستند (همان چیزی که مارکس از آنان به عنوان گونی سیب زمینی یاد می کند) که درکی از کلیت ندارند و نه به مقابله با سیستم که در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند.
بازی مرکب نمایش جامعه مال باختگان است
رضا نجفزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی آخرین سخنور این نشست بود که در تحلیل سریال بازی مرکب گفت: سریال ها امروز بخشی از صنعت سرگرمی شده و از سال ۱۹۹۰ انسان امروزی انسانی سریالی شده است.
وی ادامه داد: امروز یک فرد چنانچه در زاهدان باشد یا در فرانکفورت یا نیویورک در معرض این تولیدات است؛ این ها تولیداتی سازمانی است که فرهنگ و صنعت سرگرمی را تقویت و تکرار می کنند.
این استاد دانشگاه افزود: آنچه از منظر جامعه شناختی در تحلیل این سریال وجود دارد این است که آیا سینما توانسته است جای جامعه شناسی انتقادی را بگیرد؟ پاسخ هم مثبت است و هم در جایی منفی.
نجفزاده در ادامه با اشاره به تولیدات متاخر سینمای کره جنوبی بیان کرد: نگاهی به سینمای کره و آنچه از این کشور در سالهای اخیر بیرون آمده و در سطح جهانی مشاهده شده است نشان می دهد که کاری که سینمای این کشور کرده و موفقیتی که در معرفی تولیدات فرهنگی آن داشته را دانشگاه و جامعه شناسیاش نتوانسته است که انجام دهد.
از سوی دیگر انتقاداتی در این تولیدات وجود دارد که شاید نتوانستهاند به درستی و آن گونه که جامعه شناسی به نقد می پردازد سیاست های اجتماعی و فرهنگی را برجسته سازند. اینجاست که به سوال پیشین هم می توان جواب مثبت داد و هم منفی.
وی تاکید کرد: این سریال نشان می دهد که در جهان امروز نظام های اقتداگرا با ظاهری جدید و سویههای دموکراتیک، همان اقتدارگرایی پیشین را بازنمایی میکنند.
یک منطق هابزی در این بازی حاکم است و محبوسان خویشتن خواسته در این بازی گیر افتادهاند. جامعه ای که در این بازی میبینیم جامعه مال باختگان است و شهروند توسعه خواه در این بازی به یک انسان بدهکار بدل و بدهی با گناه مقایسه میشود.
بازی ماهی مرکب سریالی است محصول کره جنوبی که در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱، توسط شبکه نتفلیکس در جهان منتشر شد و در هفته اول انتشار، به یکی از پربینندهترین مجموعههای نتفلیکس در ۹۰ کشور تبدیل شد. این سریال ۲۸ روز پس از انتشار با بیش از ۱۱۱ میلیون ببیننده، به پربینندهترین مجموعه این شبکه تبدیل شد.
بازی مرکب داستان گروهی متشکل از ۴۵۶ نفر با تجربیات متفاوت از زندگی است که برای برد جایزه ۳۸٫۷ میلیون دلاری، به شرکت در مجموعهای از بازیهای کودکانه با عواقبی ناگوار دعوت میشوند.
نشست «سریال بازی مرکب؛ نقد سرمایهداری یا صنعت سرگرمی؟» به دبیری مصطفی اسدزاده (عضو گروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) با حضور شاپور بهیان (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی)، محمدرضا جوادی یگانه (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) و رضا نجفزاده (عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی) چهارشنبه عصر (۲۶ آبانماه) به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار و به صورت برخط برگزار شد.
منبع: ایرنا