به گزارش سایت خبری پرسون، بعد از اتمام کار دولت دوازدهم و استقرار دولت سیزدهم، حسن روحانی برای هفتهها در برابر حوادث و رویدادهای کشور و خارج از کشور کوچکترین موضعی نداشت و کنش سیاسی خود را در حد سکوت، فروکاسته بود. در این بازه زمانی، تحلیلهایی درباره چرایی سکوت روحانی مطرح شد. برخی، سکوت روحانی را امتیاز از شرایط موجود یا ارسال پیام گلایهآمیز به ساخت قدرت، تفسیر کردند. برخی دیگر، تحلیل کردند که روحانی بهدنبال عیارسنجی از سیاستهای دولت ابراهیم رئیسی است تا در صورت ناکامی احتمالی، خود را در تصویر ذهنی جامعه در قامت و قاموس مصلح و منجی درآورد. اما جای شگفتی است که چرا روحانی و تیم تبلیغاتی او زودتر از موعد مقرر یعنی پیش از بروز پیامدهای مدیریتی دولت سیزدهم، دست به منجینمایی زدهاند؟ همهچیز از یک توییت آغاز شد. صفحه توییتر منتسب به حسن روحانی چندی پیش سالگرد تاسیس شورای عالی امنیت ملی را بهانه اعلام موضع رییسجمهوری پیشین کشورمان درباره این شورا که خود سالها دبیری و سپس ریاست آن را بهعهده داشت، قرار داد.
این صفحه به نقل از حسن روحانی نوشت: «20مهر 32 سال پیش، شورای عالی امنیت ملی تاسیس شد. سیاست بیطرفی فعال در حمله ائتلاف به عراق در سال69 و خارج کردن ایران از ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل در سال94 از تصمیمات سرنوشتساز این نهاد است. هوشیاری نسبتبه تحولات منطقه/جهان و تدبیر شجاعانه برای صلح و امنیت ملی لازمه پیشرفت کشور است». همین توییت کافی بود تا اصلاحطلبان بهخصوص طیف راست مدرن، دست به پروپاگاندا در له حسن روحانی زده و او را دغدغهمند امنیت ملی ایران، معرفی کنند. محمد قوچانی، سردبیر روزنامه «سازندگی» و دبیر دفتر حفظ و نشر آثار حسن روحانی، چندی پیش در بخشی از یادداشت خود با عنوان «بازگشت شیخ دیپلمات» با ستایش از توییت روحانی، این توییت را بهمثابه بازگشت رییسجمهوری پیشین به عرصه عمومی دانست، پس از مدتها سکوت قلمداد کرد و نوشت: «حسن روحانی پس از دو ماه غیبت خودخواسته و هوشمندانه به عرصه عمومی بازگشته است؛ نهفقط در مقام رییسجمهور سابق که بهعنوان سیاستمداری که دغدغهاش امنیت ملی ایران است چه تنها او به یاد داشت که بیستم مهرماه سالگرد تاسیس شورای عالی امنیت ملی ایران است. همچنین از بازگشت روحانی به شأن دیپلماتیک پیشین خود نوشت و اضافه کرد: روحانی پس از هشت سال شیخالرییس بودن به نقش تاریخی خود یعنی شیخ دیپلمات بازگشته است.»
همزمان با قوچانی، محمد عطریانفر، دیگر عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز در گفتوگو با سایت فردا، از در حمایت از روحانی ظاهر شد و در مقام پیشنهاد تصریح داشت که رییسجمهوری پیشین باید برای بازسازی وجهه خود در میان مردم، مواضع ایجابی بگیرد. عطریانفر گفت: «آقای روحانی بیش از آنکه بخواهد در نقد دولت یا نقد حاکمیت بکوشد باید از جنبه اثباتی وارد شود و دو کار را انجام دهد؛ نخست دستاوردهای قابل دفاع هشتسال ریاستجمهوری خود را بهعنوان پایلوت، مبنا قرار دهد و به تناسب آیندهنگری و افق 20ساله آینده و موقعیت ایران در منطقه و جهان حرفهای اثباتی بزند».مضاف بر این، حسن روحانی انفجار خونین چندی پیش در مسجدی در ولایت «قندوز» افغانستان را دستمایه اولین موضعگیری خود پس از خروج از نهاد ریاستجمهوری قرار داده بود تا بدینصورت دغدغهمندیاش برای امنیت ایران و منطقه را به رخ بکشد.
روحانی تاکید کرد: «در برابر کشتار بیرحمانه قندوز نمیتوان سکوت کرد. تروریستهایی که خود را در پس شعارهای افراطی دینی پنهان کردهاند، نهفقط به جان انسانها که نسبتبه چهره رحمانی اسلام جنایت میکنند. در شرایط فعلی که گروه طالبان، حکومت را تصرف کرده است مسوولیت جان مردم افغانستان به عهده آنهاست.»
عجله برای حمله به اصولگرایان
در سطور قبل از قراردادی نانوشته سخن گفتیم که براساس آن، چهرههای سیاسی خاصه رؤسای جمهوری برای اعاده حیثیت و قهرمان/منجینمایی از خود، برای ماهها به ورطه سکوت پناه میبرند و بهمحض آشکارشدن مشکلات احتمالی برآمده از سیاستهای دولت مستقر، از پناهگاه بیرون میآیند و در مقام مهاجم ظاهر میشوند.
حسن روحانی و دو دولت تحت اراده او که به اذعان کارشناسان امر بدترین کارنامه مدیریتی(خاصه در حوزه اقتصاد) را در میان سایر دولتها از خود برجای گذاشتند، برای بازگشت قهرمانانه به عرصه سیاسی کشور و مقبول افتادن در ساحت قضاوت جامعه، ماموریت مشکلی در پیش دارند که شاید گذر زمان هم نتواند تالی فاسدهای عملکرد آنها را از حافظه جمعی مردم پاک کند. سختی کار روحانی برای جلب نظر مجدد مردم اما باعث نشد که اصلاحطلبان بهخصوص رسانههای نزدیک به رییس دولتهای یازدهم و دوازدهم، قافیه را ببازند و از موضع تدافعی به پیشواز تحولات فعلی و آینده کشور بروند. به بیان بهتر، اصلاحطلبان برای بازیابی حیثیت سیاسی بربادرفته خود بهترین دفاع را در حمله میبینند و همزمان با به چالش طلبیدن دولت و مجلس، مشغول بازسازی وجهه چهرههایی هستند که هشت سال مداوم در مقام توجیهگران سیاستها و رفتارهای آنها ظاهر شدند؛ محوریترین شخص دراینبین، حسن روحانی است.
روحانی در شرایطی خود را دغدغهمند امنیت ملی ایران معرفی میکند و اصلاحطلبان در حالی چهره بیرونی روحانی را ممزوج با ثباتخواهی تصویر میکنند که در دوره حاکمیت ائتلاف اصلاحات-اعتدال بر کشور، عمیقترین چالشهای امنیتی (ازجمله در دیماه 1396، آبانماه 1398 و تیرماه 1400) به وقوع پیوست که تماما محصول سوءمدیریت حسن روحانی و همکاران و یاران او در رأس قوه اجرایی کشور بود. بیشک بازسازی چهره حسن روحانی ازسوی اصلاحطلبان، با موانع سترگ و بزرگی مواجه است که در گفتوگو با حمیدرضا ترقی فعال سیاسی به آن پرداختهایم.
ترقی: هواداران روحانی با بزرگنمایی از یک توییت درصدد تحقق حیات سیاسی دوباره خود هستند
حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، با اشاره به بازگشت حسن روحانی به عرصه سیاسی کشور اظهار کرد: خارج شدن روحانی از صحنه سیاسی ایران، قبل از اینکه موجب فراموشی خود او در افکار عمومی جامعه شود موجب انزوای طرفداران و هواداران او شده است. وی با بیان اینکه هواداران آقای روحانی سعی میکنند با بزرگنمایی از یک توییت، حیات سیاسی دوباره خود را محقق سازند، تصریح کرد: شخصیتهای سیاسی که بهدلیل تنفر مردم کنار میروند، معمولا بازگشتشان به عرصه آن هم با یک توییت، میسر و امکانپذیر نیست و آن چیزی که نقش بازگشت را برای آنها ایفا میکند، بزرگنمایی از شخصیت آنهاست.
ترقی گفت: کسی که از دیدگاه کمیسیون اصل نود و قوهقضاییه براساس گزارش تفریغ بودجه سال1399 متهم و میزان تنفر مردم از او در نظرسنجیها کاملا مشهود است، بهسادگی نمیتواند به عرصه سیاسی کشور آن هم بهعنوان حافظ امنیت ملی یا منجی در فاصله زمانی سه، چهار ماه پس از انتخابات درآید. وی تاکید کرد: سادهاندیشی و ناپختگی جریان اصلاحات است که تصور میکند میتواند از شخصیت روحانی، برای خود مشروعیت بسازد و از انزوای فعلی نجات پیدا کند.ترقی با بیان اینکه اصلاحطلبان باید فکر بازگشت روحانی به عرصه سیاسی کشور را کنار بگذارند، تصریح کرد: آنهایی که بلافاصله پس از کنار رفتن از مسوولیت، ازسوی رهبری مسوولیت میگرفتند هم نتوانستند مانند گذشته به عرصه سیاسی بازگردند؛ روحانی که جای خود را دارد چون پس از کنار رفتن، حتی نتوانست از رهبری مسوولیت جدید بگیرد.
منبع: صبح نو