چالش‌های منطقه‌ای دولت جدید

آمریکا سال‌هاست یا حداقل در این چند سال اخیر که دائما چین را تهدید اول برای امنیت ملی خود اعلام می‌کند و در اجلاس ناتو هم به همین صورت اعضا، چین را تهدید اول امنیت خود تعریف می‌کنند.
تصویر چالش‌های منطقه‌ای دولت جدید

به گزارش سایت خبری پرسون، یوسف مولایی نوشت: سخنان رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مبنی بر اینکه «سرنوشت برجام یک علامت سوال بزرگ است و درحال آماده‌سازی برخی برنامه‌های احتمالی برای حالتی که تهران و واشنگتن طی ماه‌های آینده به توافق نرسند، هستند»، نشان می‌دهد که مشکلی پیش آمده و مسیری که این پرونده در زمان خودش باید طی می‌کرد و الان چشم‌انداز روشنی حداقل از نظر برنامه زمانی که چه وقت قطعی و به چه صورت اجرایی می‌شود،از زمان خودش عقب افتاده و وقتی درمسئله‌ای که مربوط به صلح و امنیت بین‌المللی است زمان طلایی از دست می‌رود، بعد از آن مسیر پرهزینه‌تر و خطرناک‌تر می‌شود که البته بیشتر برای ایران مطرح است. چون اعضای دیگر برجام مشکل خاصی ندارند، مگر اینکه پرونده ایران را امنیتی ارزیابی کرده‌اند و شاخص راستی‌آزمایی‌شان بیشترعقب‌نشینی ایران نسبت به شرایط شروع برجام است.

درواقع ایران در مسیری حرکت می‌کند که فعالیت غنی‌سازی خود را به لحاظ کمی و کیفی بالا می‌برد که برای آمریکا و متحدانش نگرانی ایجاد می‌شود. البته ممکن است گزینه‌های مختلفی را به آزمون بگذارند ولی مسئله عمده این است که آیا ایران اراده سیاسی لازم را دارد این پرونده را به زمانی که برجام فعال بود، برگرداند و چون شرایطش تغییر کرده، این وضعیت تغییریافته را چگونه می‌خواهند لحاظ کنند. ایران می‌گوید که وقتی آمریکا یکطرفه و یکجانبه از برجام کنار کشیده، خسارتی دیده و این خسارت را چگونه می‌تواند در اجرای برجام لحاظ کرد. از طرفی هم آمریکایی‌ها خواستار لحاظ کردن مسائل دیگری هستند که همه اینها باعث می‌شود هر روز از همدیگر برای رسیدن به نتیجه فاصله بگیرند. از طرفی به نظر نمی‌رسد آمریکا بخواهد به صورت دوجانبه با ایران به توافق برسد. ایران اگر اراده داشته باشد ظاهرا برایش مناسب‌تر است که با جامعه جهانی یعنی با همین 1+5 به توافق برسد. احتمالا تشدید مجازات‌ها در قالب قطعنامه‌های شورای امنیت در دستور کار آمریکایی‌ها و متحدانش هست، ولی به نظر نمی‌رسد که در شرایط فعلی روسیه و چین بلافاصله با آمریکا برای تشدید تحریم‌ها همراه شوند.

طبیعتا این همراهی مستلزم زمان است و آنها هم به بهانه موضوع صلح و امنیت بین‌المللی است در درازمدت با آمریکا همراهی خواهند کرد. بنابراین زمان خیلی به نفع ایران نیست و اگر می‌خواهد واقعا امتیاز بگیرد، تابحال باید توانایی و ظرفیت‌های آمریکایی‌ها را برای دادن امتیاز سنجیده باشد و با توجه به واقعیت‌ها و واقع‌بینی در روابط‌ بین‌الملل انتظاراتش را تعریف و براساس آن حرکت کند. درحقیقت با اینکه چشم‌انداز خیلی روشنی درباره پرونده هسته‌ای در حال حاضر وجود ندارد، اما احتمالا تیم آقای رئیسی برنامه‌ریزی دارند تا بعد از استقرار و چیدمان کابینه، حرکت‌ها از طریق شورای عالی امنیت ملی به نتیجه برسد.

لذا نمی‌توانیم به‌طور قطع بگوییم که چشم‌انداز تاریک است و به بن‌بست رسیدیم. احتمالا گزینه‌های دیگری هم به آزمون گذاشته خواهد شد، قبل از اینکه به طرف تشدید شرایط تحریمی علیه ایران پیش رویم. از طرفی طالبان همیشه یک عامل بی‌ثباتی در منطقه بوده و باز هم خواهد بود. نه شرایط بین‌المللی نسبت به جایگاه طالبان تغییر کرده و نه طالبان در رویکردهای خود تغییر عمده‌ای داده. بنابراین تاکتیکی ممکن است حرف‌های متفاوتی بزند ولی نهایتا پدیده طالبان را یک عامل مثبت برای منطقه تعریف نمی‌کنم و ایران هم باید خیلی با احتیاط با این پدیده برخورد کند و پیش از اینکه سیاست و برنامه‌هایش را در تائید یا همراهی با طالبان‌ها تعریف کند، بیشتر متوجه تحولات درون مردم افغانستان باشد و عمدتا روی مردم سرمایه‌گذاری کند. طالبان یا دوام زیادی نمی‌آورد و یا اگر هم بخواهد، دوام بیاورد، بیشتر نقش تخریبی در منطقه خواهد داشت تا نقش سازنده.

در هر دو صورت ایران باید بااحتیاط عمل کند و سیاست‌های خود را روی عکس‌العمل‌های مردم متمرکز کند. درحقیقت به نظر می‌رسد آمریکا غافلگیرنشده و با یک برنامه و سیاست درازمدت و استراتژی رها کردن طالبان به این صورت پیش رفته است. تحت این شرایط طالبان به نوعی هم مرز با چین است به‌علاوه اینکه برای خود ایدئولوژی دارد که در منطقه طرفدارانی مثل الغورها و مسلمانان چین دارد و بیش از اینکه هدف آمریکا تهدید کردن ایران به‌واسطه طالبان باشد، به نظر می‌رسد که می‌خواهد به نوعی برای چین درگیری و دغدغه فکری ایجاد کند. از طرفی طالبان برای فدراسیون روسیه نیز با توجه به چچن و زمینه‌های جنبش‌های اسلامی در تاجیکستان و کشورهای دیگر که وجود دارد یک دغدغه محسوب می‌شود. به همین دلیل طالبان یک عنصر و عامل بی‌ثباتی در منطقه است تا عامل ثبات.

ایران هم قطعا دیر یا زود درگیر خواهد شد برای اینکه طالبان هم به لحاظ ایدئولوژی و هم به لحاظ رویکردها و گرایشات قوم‌گرایی خود، مخالف زبان فارسی است و به نوعی با تاجیک‌ها مشکل دارد. به لحاظ نگاه و رویکرد، تفسیر و برداشتی که از دین اسلام دارد با ایران زاویه و مخالفت دارد و در آینده برای ما هم مشکل ایجاد خواهد کرد.

بنابراین تا پایه‌های قدرت‌شان در افغانستان خیلی مستحکم نشده، ایران باید با جامعه جهانی مخصوصا مردم افغانستان بیشتر همراه باشد و نگذارند این عنصر بی‌ثباتی منطقه قدرت بگیرد که بعدا مقابله با آن هزینه‌های بالایی داشته باشد.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: آرمان ملی

333229