به گزارش سایت خبری پرسون، در ادامه مجموعه متنهای زیبا برای ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا را می خوانید.
و عین
حرف اول عشق است
مثل
حرف اول عاشورا …
ماه عاشورا رسیده، خون بود جاری زدیده
زینب مظلومه گیرد بوسه از حلق بریده
سینه سوزان دیده گریان
واحسینا، واحسینا
هر که مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما
تصویری از عزای محرم فتاده است
در سوگ حسین سالها می گرییم
در تاسوعا عاشورا می گرییم
او گریه کند به حال ما حق دارد
من در عجبم که ما چرا می گرییم …
باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین
این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین
این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین . . .
لبیک یا حسین علیه السلام
شرح شرحه شرحه شدن عشق
در اجتهاد شریح آنروز که خون خدا را مباح میکرد
و اوج منزلت ری که جای بهشت نشست در نگاه پسر سعد
عاشورا فریادی رسا از حلقوم بریده تاریخ خطبه خطبه اشک
بر گونه های خشک وارثان آب عاشورا
از علقمه آمدی بگو یاس کجاست
گلواژه عشق و شور و احساس کجاست
دستت به کمر گرفته ای لب بگشا
بابا تو بگو! عمویم عباس کجاست؟
درس عاشورا درس زندگیست
درس خوبی وفلاحت، بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش
هزاران درس داد آن با طلوعش
چون خون گلوی اصغرت را دیدی
با دست خودت روبه خدا پاشیدی
یعنی به خدای خالق خوبی ها
ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی
آغاز عطشناک نهضت حسینی است
و خط سرخ عاشورا با واژه های تاسوعا به حقیقت پیوست . . .
یا حسین:
سرخی شهادت تو ناپیدا بود
عشق تو اما م کربلا ز یبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً
پیغام نماز ظهر عاشورا بود
تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست
هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست
تفسیر چرخش های سر، بر سجده گاه عشق
رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست
می برم نزدیک لب آب و پشیمان گشته ام
یاد لب های تو را کردم پریشان گشته ام
تیر باران تا کنار خیمه ات خواهم رسید
تا ببینی در هوای دوست، باران گشته ام
می توانم بیش از اینها عاشقت باشم، حسین!
قبله ام بودی اگر دور بیابان گشته ام
زخم هایم شعله شمع تو بادا، یا حسین!
خوب در شام غریبانت چراغان گشته ام
دست های خالی ام قابل ندارد؛ مال تو
حج من پایان رسید و عید قربان گشته ام
وحشت گرفته بود
تمام وجود اعضای زمین را
و خون میگریست آسمان
و عشق را کشته بودند
فرشتگان گریه میکردند
کسی نبود صدای کودکان را بشنود
گریه شان را ببیند
آرامشان کند
قیامت بود
عاشورا..
یا حسین امشب شب دیدار اوست
او که عالم نقطه پرگار اوست
یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد
خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست
ماه محرم آمد و دلها گرفته
دلها ز داغ غربت مولا گرفته
ماه حسین بن علی باز آمد از راه
عالم برای داغ او عزا گرفته
اشک ها در چشم و اندوهی به سینه
دلها هوای کربلایش را گرفته
اشکی به پشت پلک هایم جمع گشته
که گویا انس با عاشورا گرفته
خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست
ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست
عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل
باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست
اسب ها شیهه نمی کشند
آفتاب نمی تابد
دلها نمی تپند
چشمان غمگین ” زینب “
دیگر
لبخند برادر را نمی بیند ..
سر به سیـــنه دیدمت وایم چرا؟* تو به سر ماندی و من این سر روا
عشق عاشورا بسر دارم دلا* می زدست ساقی بی سر بخوا
یا حسین جان وای حسین جان یا حسین* سر به سینه آمدم سویت بدین
این منم که از عشقش مستم … دل به آقام حسین بستم
هر کسی که دلی داره … عشقشو در دل میذاره
ظهر عاشورا شده باز … اشک میاد از چشم های ناز