سایت خبری پرسون- بالاخره با فداکاری شهید بهشتی، مبانی اندیشه توحیدی «امامتِ ولیفقیه» در زمان غیبت معصوم (عج)، در مقدمه و اصول ۲، ۵، ۵۷ و ۱۷۷ قانون اساسی تدوین و مفهوم قرآنی «امتگرایی» نظام جمهوری اسلامی نیز در بند ۱۶ اصل سوم و در اصل یازدهم تثبیت شدند.
از تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ تا ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ یعنی دقیقاً ۳۸۶ ماه، سران دولتها و رؤسای سایر قوای جمهوری اسلامی بخاطر پرهیز از نارضایتی قدرتهای غربی و حامیان داخلی آنها، مبانی توحیدی نظام «امت_امامت» و اصل امامت ولیفقیه را نادیده گرفته و از بکارگیری کلیدواژه «امام خامنهای»، نه تنها خودشان اجتناب میکردند، بلکه بعضاً به بهانه تواضع شخص رهبری انقلاب، دیگران را نیز پرهیز میدادند؛ در حالیکه بر اساس اندیشهی سیاسی امام خمینی و مبانی تئوریک قانون اساسی، داشتن «امام»، حق قانونی و عقیدتی_سیاسی همه مسلمانانی است که از هر قوم و مذهب و ملتی در هرجای جهان، خود را اعضای «امت اسلامی» دانسته و جایگاه قانونی و شرعی ولایتفقیه در عصر غیبت معصوم را «امامت امت اسلامی» میدانند.
بههرحال با وجود ۳۸۶ ماه تلاش بیوقفه آقایان هاشمی، خاتمی، احمدینژاد، روحانی و تمام کارگزارانی که با مسکوت گذاشتن مبانی نظری نظام اسلامی در صدد خودمحوری و ارضای قدرتهای زیادهخواه و سلطهطلب جهانی بودند، لیکن نه فقط هیچ سودی به ملت ایران نرساندند، بلکه با نفسپرستی، خود را تباه کرده و فرصتهای جهانی و منطقهای نظام اسلامی را نیز هدر دادند.
اشرار جهانی هم از این تغافل سوءاستفاده نموده، هر روز عرصه را با تهدید و تحریم بر ملت ایران تنگتر کرده و موانع جدیدی در مسیر رشد و پیشرفت و همکاری با جهانیان، بویژه با امت اسلامی و همسایگانمان پدید آوردند.
خلاء ناشی از مسکوت گذاشتن مبانی عقیدتی نظام الهی «امت_امامت» توسط کارگزاران حکومت ما، علاوه بر ایجاد محدودیتهای تحمیلی از سوی «صاحبان حقوتو» و تحمل اراده نظام استبدادی و ظالمانه حاکم بر «ملت_دولتها» در تضییع حقوق انسانی ملتمان؛ عملاً به دشمنان بشریت فرصت داد تا جماعاتی از جوانان سرگردان و بیپناه جهان اسلام را در گروههای تروریستی علیه مصالح عمومی امت اسلامی و امنیت ملی ما سازماندهی کرده و برای تخریب سرزمینها و کشتار ملل مسلمان به کار گیرند که در این میان، صدمات بیشماری بر حیثیت اسلام و مصالح و منافع مشترک همه مسلمانان وارد شد.
در چنین شرایطی، سیدابراهیم رئیسی، هشتمین رئیس جمهور اسلامی ایران، برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و تعهد به تمامی اصول قانون اساسی در گام دوم، بالاخره تابوی تحمیلی و خواستهی نامشروع استکبارصهیونی را شکست و با بکارگیری کلیدواژه دشمنشکن «امام خامنهای»، راهبرد تحولگرایانه دولت مردمی خود را برای تحقق همگرایی فراجناحی و هم افزایی ملی در راستای پیشرفت و عدالت و اقتدار و عزت کشورمان، نگاه خویشاوندی به همسایگان و برقراری تعامل هوشمند با جهانیان را اعلام کرد.
این راهبرد در گام دوم انقلاب اسلامی، یعنی احیای فلسفه غدیر و آمادهسازی جهان برای عصر ظهور، تنها راهکار نجات جمعی ما و مسلمانان و مستضعفان زمین از یوغ استثمار اشرار جهانی است.
نکته مهم و تعیین کننده دیگر این استکه وقتی سران قوا و کارگزاران حکومت، هویت عقیدتی_سیاسی خود را در نقش عضوی از امت اسلامی، «مأمومِ امامِ امت» بدانند و مسئول پیگیری منویات امام خامنهای بشوند، وحدت و همدلی و همکاری و روح معنویت را، جایگزین «خودمحوری، تشتت آراء و تقابل فرساینده میان خودشان» قرار خواهند داد و دیگر جایی برای نفوذ اراده بیگانگان در بین مسئولان نظام باقی نخواهد ماند.
معنای این رویکرد امتگرایانه برای پیروان همه مذاهب اسلامی نیز، حرکتی هوشمندانه و تمدنساز در جهت بسترسازی برای همگرایی جهان اسلام با گسترش همکاریها بمنظور پیشرفت و سعادت جمعی مسلمانان، تحقق عدالت فراگیر و تأمین منافع مشترک آحاد امت اسلامی خواهد بود. دوباره جمهوری اسلامی، پرچمدار عدالت و پیشرفت و صلح و معنویت در جهان خواهد شد و از این پس، هیچ دولتی در جهان، نسبت به سیاستهای کلی نظام دچار تردید نمیشود و دولتمردان ما را چندچهره و غیرقابل اعتماد نخواهد دانست...
الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ
۱۶مرداد۱۴۰۰
محمدعلی رامین