به گزارش سایت خبری پرسون، زهرا نژادبهرام نوشت: در این رابطه نمایندگان بعد از انتخابات آن را طرح کردهاند که متاسفانه بهرغم اعلام نظرات مختلف کارشناسان و افکار عمومی، با اقدامی عجیب مسئولیت چنین تصمیم مهمی را که با زندگی اجتماعی و حتی اقتصادی افراد درگیر است، در اختیار یک کمیسیون قرار دادهاند. بر اساس ماده 85، نمایندگان مجلس با تصویب این طرح آن را به مصوبه کمیسیون واگذار کردهاند که بسیار کمنظیر است؛ چراکه هر یک از ما نمایندگان مردم هستیم و آنها به ما رای ندادهاند تا هویت نمایندگی، قانونگذاری و مصوبهگذاری خود را به بخشهای دیگر واگذار کرده و از خود سلب اختیار کنیم.
حضور ما در مجلس یا شورا بهمنزله در اختیار داشتن قدرت مصوبهگذاری است؛ حقی است که از طرف مردم بهعنوان وکیل به ما داده شده است و واگذاری آن به دیگری طبق چارچوبهای دموکراتیک و مردمسالاری غیرقابل پذیرش است. این طرح برخاسته از نوعی دغدغه و نگرانی است؛ چراکه ما باور داریم هرگاه میزان ارائه اطلاعات و بهرهبردن از آن زیاد میشود، امکان واردشدن خدشه به ساختارهای فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی جامعه بهوجود میآید. زمانی که اعتراضی صورت میگیرد و نگرانی برای برخی مسائل کشور به وجود میآید، همهچیز را در قالب سیاست تعریف میکنیم؛ در حالی که چنین نیست و ما میتوانیم از ظرفیتهای موجود در جهت استحکام بیشتر در جامعه و در رابطه میان دولت و ملت استفاده کنیم.
این نگرانیها ما را وادار کرده به سمت طرحهای تحدیدکننده حرکت کنیم. به نظر میرسد افزایش محدودیتها این امکان را به ما میدهد که خطرات احتمالی تحمیل شده بر جامعه، ناشی از یک موضوع مثل فضای مجازی را برطرف کنیم. اما تجربه لااقل در طول بیش از 40 سال گذشته به ما اثبات کرده است که هرگاه تحدیدها بیشتر شدهاند...
براساس آمارها در سال95 که حتما تاکنون بسیار بیشتر شده است، عضویت در شبکههای اجتماعی در شهرهای درجه یک حدود 44درصد، در شهرهای درجه دو حدود 42درصد و در روستاها بین 39 تا درصد بوده است. این آمار نشان میدهد مردم با اینترنت زندگی میکنند، بهخصوص در دوران همهگیری کرونا، با محدودیتهای زیاد، مردم حتی بیش از فضاهای جمعی فیزیکی در فضای مجازی حضور دارند و از این طریق روابط اجتماعی خود را شکل میدهند. این فضا، جایگزین نیازهای مردم در زمینه اجتماعات خانوادگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی، رفتن به سینما و تئاتر و حضور در پارکها شده و همچنین به بستری برای کسبوکارها تبدیل شده است. تمام آنچه شهروندان نیاز دارند حالا در فضای مجازی امکان تهیه آنها فراهم است. همچنین فرصتهای اقتصادی داخلی، بینالمللی و اشتغال بسیاری به وجود آمده است.
چگونه میتوانیم با چیزی که به این شکل به زندگی مردم گره خورده است با رویکردهای تحدیدی برخورد کنیم؟ خصوصا که کارزاری به راه افتاده است و بیش از 900هزار نفر با امضای آن معتقد هستند این طرح باید کنار گذاشته شود. بهنظر میرسد افرادی که نسبت به این موضوع حساسیت زیادی دارند، چندان در فضای اقتصادی-اجتماعی کشور نیستند و با برخی محدودیتهایی که به ذهنشان میرسد و میتوانند ایجاد کنند، مایل هستند فرصتهای توسعه اشتغال، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع را از شهروندان بگیرند. نباید فراموش کرد که مردم ایران، مردم فرهیختهای هستند و چنین نیست که بتوان با ایجاد هر محدودیتی برای فرصتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بتوانیم آنها را محدود کنیم و در نهایت تنها شکاف میان دولت و مجلس با مردم بیشتر میشود. توصیه میکنم کسانی که دستاندرکار این طرح هستند حتما نسبت به آن بازنگری کنند و از آن بهعنوان یک شمشیر دولبهای استفاده نکنند که سرانجام هم دست خود آنها را خواهد برید و هم دست مخاطبشان را.
نهتنها فضا به سمت آنچه برای ما مطلوب بوده پیش نرفته؛ بلکه نوعی تعارض هم حاصل شده و میزان شکاف میان دولت- ملت بالا رفته است. ما تجربه این اقدامات را در موارد مختلف مثل بستن برخی شبکههای اجتماعی چون توئیتر و تلگرام در عرصه اینترنت و پیش از آن در ارتباط با نوار ویدئو و کاست داشتهایم. همه این تجارب نشان داده اینها اقدامات قابلاتکا و قابلاستفادهای نیست؛ چرا که مردم خود براساس نیازهایشان ظرفیتها را تعیین میکنند. همچنین تجربه شبکههای اجتماعی داخلی را هم داشتهایم که بهدلایل مختلف مانند ناکافی بودن ظرفیتهای نرمافزاری، پویانبودن یا پاسخگو نبودن چندان مورد استقبال مردم قرار نگرفتهاند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی