به گزارش سایت خبری پرسون، چند روز دیگر به تغییر دولتی که به گفته برخی از سیاسیون و حتی خود مردم لقب دولت منفورگرفته، مانده است تا این بی تدبیری و بی امیدی که در این چند سال با شعار های واهی تدبیر و امید با نیت فریب دادن ذهن جامعه و افکار عمومی قطره چکانی به جان و مال و سفره مردم تزریق شد تمام شود.
اما گویی این هفت سال و اندی یک طرف و این چند روز پایانی دولت یازدهم و دوازدهم یک طرف.
ایامی که برای مردم ایران هرروزش هزار سال طول دارد و این قدرتی که سالها آقای رییس از آن دم میزد که دولت هیچ قدرتی ندارد گویی در اواخرش تمام قوه خود را جمع کرده تا تار و پود کشور و مردم را از هم بتابد.
از فشار حداکثری اقتصادی تان برای کوچک کردن سفره رعیت تا توصیه هایتان از اینکه برقتان قطع می شود بروید شکر گذار باشید که آب شربتان قطع نشده است.
آقای رییس جمهور بدانید در این اواخر کیاست تان بر مسند اجرایی کشور کلی دعای خیر به جان خودتان و دولت تان خریدید و بدانید که سالها برای عملکردتان از کوچک و بزرگ، پیر و جوان، جانبازان و حتی شهدا، دعاگویتان خواهند بود و انشالله که این دعاهای خیر همیشه بدرقه شما و رفقایتان شود.
آقای رییس بیایید و مردانگی را برای خود و مردم تمام کنید و زودتر بروید و به خانواده برسید گویا تماس گرفتند و نگران احوال شما در این فصل گرما هستند...
آخر یک ملت میداند شما به گرما حساسیت دارید؛ کسالتی که سالها قبل در پی اتفاقی شوم برای جگرگوشه تان رخ داد و شما را دچار کسالت کرد با شما کاری کرد که دستتان برای همیشه بلرزد و تنتان گٌر بگیرد از گرما.
کاش ما هم در 24 خرداد 92 همچون شما دستمان برای لحظه ای میلرزید تا در این برهه به روح خودمان دعای خیر نفرستیم.
این ها بخشی از درد دل های یک ملتی است که عاری از سیاست اند و تنها در روز با تمام سختی ها و مشقت ها در پی نان اند برای زنده ماندن نه زندگی...
آقای روحانی آنگاه که شما قرار بود در میتینگ سال 96 تان در ورزشگاه شهید شیرودی حاضر باشید و برای مردمی که با دٌر افشانی هایتان پشت شما و دولتی باشند که کاری کنید در ایران بتوانند زندگی بهتری داشته باشند نه اینکه تنها به زنده ماندن بسنده کنند.
مردم پای قولشان ایستادند که در دو دوره 4 ساله تان بیش از 42 میلیون رای به شما و جریان شما دادند که مبادا پشتتان بلرزد اما شما دل مردمتان را لرزاندید، نفسهایشان را قطع کردید، هر چیزی را با برچسب امنیتی بردید و خوردید و یک آب هم بروی آن...
عالیجنابی که دکترای حقوق دارید کجای قانون آمده که رییس جمهور تنها رییس جمهور اقوام و هم محله ای ها و هم کیشان خود است؟
مگر نیست که رییس جمهور باید خادم مردم باشد نه اینکه مردم را برای خود خادم بگمارد؟ جان مردم را جان خود بداند یا برعکس؟
دخترتان چه ویژگی منحصر بفردی دارد که از جان مردمی که با تصمیمات برای محصور نکردن شهرو کمتر کردن وضعیت اسفناک اپیدمی کرونا به مخاطره انداختید برایش هزینه ساختمان در دانشگاه شهید بهشتی بدهید که از قبل این پول دلبندتان همه کاره آن دانشکده شود؟
آقای روحانی کشورهایی که بقول خودتان وضعیت کرونای آنها سیاه است روند واکسیناسیون حیوانات خود را آغاز کردند اما اینجا همچنان مداد رنگی در دستتان است و نقشه را قرمز و آبی و زرد و نارنجی میکنید.
روزهایی که فریادها برای بستن مرزهای هوایی از هند و چین و... بر آمده بود شما به چه نیتی اجازه ندادید حجره دخل و خرج گردشگری تان کمی به تعطیلات برود؟
حالا هم که برق شده بلای جان مردم اما آیا در محله شما برق میرود؟
بعید است چون به طرفت العینی مدیر منطقه را آویزان میکنید؛ چرا که کل ایران میدانند شما به گرما حساسیت دارید.
آقای روحانی بیایید و در آخر دولت تان کمی مردانگی کنید و بروید زیر باد کولر منزلتان و بگذارید مردم کمی به استراحت فکری و بدور از دغدغه های جدید تصمیم گیری های شما بروند و ذره ای زندگی کنند؛ مردم دیگر تاب قدرت نمایی شما را ندارند.
نگارنده: علی درخشان
نظرات شما ( 1 نظر )