به گزارش سایت خبری پرسون، مجموعه شعر «دوزخ آشام» اثر علیرضا افشار در نشر ایجاز منتشر شد. این کتاب اولین مجموعه شعر این شاعر است که ۳۰ قطعه شعر را در قالب سپید در بر میگیرد.
عنوان کتاب به معنای کسی است که وقتی دیگران از شدت میخوارگی از هوش رفته اند او همچنان به کارش ادامه میدهد؛ همچنین به معنی عاشقی است که لطف و قهر را از ساغر عشق یکسان مینویسد. باتوجه به مضمون اشعارش میتوان دلیل نامگذاری کتاب را معنای دوم «دوزخ آشام» دانست.
در یکی از شعرهای این مجموعه شعر میخوانیم:
«دیدی تا داشتی میرسیدی
گرگهای هزار دندان خون مرا به صورتت ریختند
و روی برگرداندی که چه وقت انار خوردن است؟
و برفها که گوش مرا پر میکنند
تا بغض بیرون نریزد
گوشَت را نزدیک دهانم بیاور
کسی از قعر چاه تو را صدا میزند
جنازهام را به آب دادند
و چه جالب که آب هنوز طعم و بویی ندارد
دست گرگها را بگیر
و به زیبایی موج لبخند بزن
دستی به آب بزن
بوی انار میدهد
چه تلخ که نمیتوانم چیزی برسانم
کاش عکس آدم از زیر هم روی آب میافتاد
تا مرا میدیدی
قبل از اینکه گرگها آب را پاره کنند»