به گزارش سایت خبری پرسون، آغاز مشکلات یک دستیار به سال ها پیش، یعنی درست زمانی که والدینش، تمام آرزوهای خود را در پزشک شدن فرزندشان جستجو می کردند برمی گردد! او نهایتا با پیروزی در کنکور، هفت سال از بهترین سال های جوانی اش را به صورت شبانه روزی و با شرایطی سخت و طاقت فرسا سپری می کند که این تازه شروع ماجراست!
حالا پزشک جوان برای قدم های بزرگتری عزمش را جزم کرده است تا به دنیای حرفه ای تر متخصصان وارد شود، پس دوباره آزمونی سخت تر را پشت سر می گذارد و موفق می شود وارد مرحله دوم زندگی تخصصی خود شود که مدت آن چهار ساله است و در عین حال دوره ای بس مشکل تر و طاقت فرساتر از دوره هفت ساله قبل می باشد، چرا که تعهداتی را ملزم به اجرا است که شاید در توان هر فرد دیگری نباشد، این دوره با سختی های بسیاری نظیر کشیک های مستمر 48 ساعته یا حتی 72 ساعته بدون استراحت و تغذیه مناسب سپری می شود. ساعاتی که باید در حال آموزش باشد و مدام استرس مطالعه کتاب های مرجع چند صد صفحه ای و امتحانات ارتقا را نداشته باشد، اما عملا درجایگاه یک نیروی کار، برای پا برجا ماندن سیستم یا به دلیل پر کردن خلاأ انجام وظایف سایرین در محیط کار خلاصه می شود، آن هم در بیمارستان های آموزشی که غالبا بیماران بدحال در آن ها بستری می شوند.
در این خصوص دکتر محسن مصلحی، دبیر شورای عالی نظام پزشکی کشور می گوید؛ بدون شک قضاوت درست در مورد ابعاد مختلف مشکلات دوره دستیاری پزشکی، بدون در نظر گرفتن شرایط قبلی آنان و نیز تصوری که از آینده شغلی خود دارند میسر نخواهد بود! به عبارت دیگر، پرداختن و تمرکز صرف بر همان مقطع دستیاری (رزیدنتی) ممکن است ما را به نتایج درستی نرساند. باید توجه داشته باشیم در مورد افرادی صحبت می کنیم که غالباً بدون شناخت درست از رشته تخصصی مربوطه و مشاوره تخصصی قبل و حین تحصیل و نیز بدون هیچگونه حمایت اقتصادی و سنجش سلامت در این حیطه پر تنش مشغول به کار میشوند.
بیشترین مسئولیت، کمترین اختیار!
مصلحی، دستیار را، یکی از مؤثرترین و فعال ترین افراد در بیمارستان می داند و ادامه می دهد؛ کسی که علیرغم نقش کلیدی اش، کمترین اختیارات لازم را دارد؛ و در عین حال باید پاسخگو باشد.
نکته عجیب دیگر آنکه عدم رضایت از دستیار به هر بهانه ای، منجر به کشیک های اضافه می شود، به این معنا که علاوه بر ساعت های موظف خود، یعنی حداقل بین 8 تا 15 ساعت کشیک ماهانه، ساعت های اضافه تری مجبور به گذراندن کشیک می شود! این مصائب در آنجا به اوج خود می رسد که کمک هزینه ای بین 2.5 تا 4 میلیون نصیب این دستیار خواهد شد . حقوقی که در سال 97 مقرر شده بود نه به عنوان حقوق، بلکه به عنوان کمک هزینه لحاظ شود؛ کمکی که نه مشمول مزایای بیمه شد و نه سنوات!
این در حالی است که در کشورهای دیگر، حقوق سالیانه دستیاران گروه پزشکی در حدود ۱۵۰ هزار دلار است.
تراژیک ترین قسمت ماجرا در این موضوع خلاصه می شود که دستیار نه یک دانشجوست و نه یک پزشک متخصص، اما در صورت هرگونه خطای پزشکی اعم از تشخیص یا درمان که با مشکلات تشریح شده احتمالش هم کم نیست، همانند یک پزشک متخصص باید تمام و کمال پاسخگوی مراجع مختلف انتظامی و قضایی باشد.
تصویر مبهم از آینده پیش روی دستیاران
تن رنجور و خسته دستیار تا به اینجا با یک تصویر مبهم و نه چندان امیدوار کننده از آینده پیش چشمانش به تصویر کشیده شد.
او می داند چند سال بعد از اتمام دوره، اگر طرح خود را در مناطق محروم و با کمترین امکانات سپری نکند، مدرک تحصیلی اش در گرو وزارت بهداشت باقی خواهد ماند. همچنین در این راه شنیده است که برخی از همکارانش در حین عزیمت به محل خدمت بر اثر تصادفات جان خود را از دست داده اند یا مورد ضرب و شتم همراهان بیماران قرار گرفته اند یا به دلیل عدم توانایی در تأمین هزینه های خانواده خود دچار بحران اقتصادی شده اند و با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند.
این دستیار نه راه پس دارد و نه راه پیش، چون در صورت انصراف، با محرومیت و جریمه سنگین مواجه خواهد شد و این زندگی به ظاهر لوکس و مرفه دستیاران در نگاه مردم است، کسی که همه او را در طبقه مرفه بیدرد جای می دهند، حکایتی که در خود دردهای زیادی را بازگو میکند و این، آغاز آینده مبهم یک دستیار است! کسی که حتی برخی دستیاران سال آخر نیز با فراموش کردن مصائب گذشته خود، همان شرایط را به تازه واردها و سال پایین ترها تحمیل می کنند.
مقصر چه کسی است؟
با توجه به آنچه گفته شد، آیا توقعی جزخشم فروخورده و اضطراب و افسردگی از دستیاران دارید ؟! مقصر چه کسی است؟!
قائم مقام نظام پزشکی اصفهان در پاسخ به این سؤال معتقد است؛ مقصر اصلی جدال نادرست بین رزیدنت سال بالا و سال پایین، سال بالا و اتند (استاد)، سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان کار نابلدی هستند که سال های سال است با اعتماد به نفس کاذب و ندانم کاری خود، باعث سرخوردگی و حتی مهاجرت بهترین فرزندان این مرز و بوم شده اند. ادغام آموزش با درمان، طرح تحول سلامت و چگونگی مدیریت پاندمی کرونا هم، مشتی از نمونه خروار است.
مصلحی در ادامه به تعداد جذب این نیروهای نخبه در کشور می پردازد و می گوید؛ در سال 1399 حدود چهارده هزار و 500 نفر در آزمون دستیاری شرکت کرده اند و در حال حاضر نیز بیشتر از ده هزار نفر در رشته های مختلف مشغول گذراندن دوره دستیاری هستند که حداقل پنجاه درصد از آنان در شرایط بسیار سخت قرار دارند و متأسفانه همانند سایر اعضای تیم سلامت، حتی کمتر از مردم عادی به سلامت جسمی و روحی خود توجه می کنند.
چه باید کرد؟!
رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی پزشکان استان اصفهان از مدیران، کارشناسان و متخصصان حوزه های روانشناختی، جامعه شناسی، رسانه ای و اقتصادی می خواهد برای پیشگیری از آینده ای تأسف بارتر هرچه سریعتر و در بالاترین سطح و بدون شعارزدگی و رفتار های پوپولیستی و سیاسی، مداخله جدی را در دستور کارشان قرار دهند.
حل این بحران بدون ساماندهی همزمان و جدی مسائل آموزشی، مشکلات اقتصادی، وضعیت سلامت جسمی و روحی، شرح وظایف و ترسیم منطقی آینده شغلی دستیاران عزیز میسر نخواهد بود.
در غیر این صورت با دومینوی این مشکلات، عوارضی همچون خالی شدن بیشتر ظرفیت های رشته های مختلف تخصصی، پرداختن به مشاغل دیگر، مهاجرت و حتی از همه مهم تر بحران روحی و روانی بسیار سخت ناشی از استرس های مستمر که متأسفانه بعضا منجر به عواقب دهشتناکی شده است را شاهد خواهیم بود.
و در آخر باید بگوییم؛ خیلی دیر شده است، اما باز هم چاره ای جز توجه به نقطه نظرات کارشناسان خبره و دلسوز برای بازگشت از راهی که به خطا رفته ایم نیست!
گزارش ازنرگس رضایی