به گزارش سایت خبری پرسون از اصفهان، قابل ذکر است که حوضه در زمانهای بارندگی از سایر سطوح و حواشی آب دریافت میکند به نحوی که میتوان برآورد نمود آب ورودی حوضه در یک سال معمولی در مجموع 2100 میلیون متر مکعب است.
البته واضح است که در سال های پرباران آورد رودخانه و یا مجموع آب حوضه از مقادیر ذکر شده به نسبت افزایش بارندگی، افزایش و همچنین در سالهای کم بارش کاهش پیدا می کند. برای مثال آورد رودخانه از مهر 1384 تا مهر 1386، 3700 متر مکعب و از مهر 1386 تا مهر 1388 به 1700 میلیون بالغ می شود (یعنی سالیانه به ترتیب 1850 میلیون 850 میلیون متر مکعب).کارشناسان شرکت آب منطقه ای، خروجی از سد را 1800 تا 1900 میلیون متر مکعب در سال های معمولی میدانند که 425 میلیون متر مکعب آن را برای شرب و 120 میلیون متر مکعب را برای صنایع و بقیه را برای فضای سبز و کشاورزی در نظر می گیرند.
در سال های کم بارش و خشکی مانند سال های 86 تا 88 با خروجی های معادل 1350 و 1000 میلیون مترمکعب مصارف شرب و صنعت کاهش نمییابد و فضای سبز نیز به مقدار کم کاهش پیدا میکند و بخش کشاورزی تقریباً از آب محروم می شود.
حمیدرضا سالمی و نادر حیدری (1385) در گزارشی در مجله ی علمی – پژوهشی تحقیقات منابع آب ایران، منابع و مصرف آب در حوضهی زایندهرود را ارزیابی و چنین نتیجهگیری می نمایند که در حوضهی زایندهرود مراحل توسعه، تخصیص و مصارف آب فرآیندی ناگهانی است و تقاضا برای مصارف آب بلافاصله پس از تأمین آب در هر حوضه در طی 50 سال اخیر به طور مداوم تحت تنش آبی قرار داشته است.
این موضوع نشان دهندهی آن است که مدیریت جامع آب برای تخصیص بین بخشهای مختلف وجود ندارد و حتی کاهش 10 درصدی در تأمین آب سبب بروز تنش آبی شدید در حوضه میگردد. مول و همکاران (2)
در سال 2008 در مقاله ای درباره اثرات خشکسالی در سال های 78 تا 80 در حوضهی زاینده رود، میزان تحویل آب در سد آبشار و سطح کشت محصولات زراعی وابسته را ارائه نموده اند و چنین نتیجه گیری کردهاند که با مدیریت بهتر اثرات خشک سالی در بخش کشاورزی میتوانست کاهش یابد و با مقایسه مصارف حوضه در سال آبی 87 و 88 مشاهده میشود مصارف شرب و شهری و صنایع و برداشتهای چهارمحال و بختیاری و پمپاژهای بالادست سد چم آسمان در این سال مشابه سالهای پرآب بوده و هیچ کاهشی نداشته است.
برآورد میشود که فضای سبز شهری حدود 50 درصد کاهش مصرف داشته ولی بخش کشاورزی 90 درصد کمتر آب دریافت نموده است. به علت دسترسی کامل و بدون قید و شرط به آب زاینده رود و با استفاده از پمپاژ برای مصرف کنندگان چهارمحال و بختیاری و در همین شرایط برداشتکنندگان اصفهان نیز در بالادست سد چم آسمان بدون محدودیت در سالهای خشک آب مشکلات خود را نشان داده و این در صورتی است که این مصرف کنندگان دارای حقابه نیستند. با عنایت به این که حقابه داران زایندهرود که 33 سهم رودخانه و تونل اول کلاً متعلق به آن هاست نسبت به سهم خود برداشت بسیار کمتری داشتهاند و کشاورزان حقآبهدار پایین دست اصفهان که دارای 19 سهم حقابه رودخانه هستند،
هیچ آبی دریافت نکردهاند و فقط حدود 71 میلیون مترمکعب آب در اصفهان به مصرف کشاورزی رسیده است که معادل 7/1 درصد از آب خروجی سال آبی 88-87 است. در این جا عدم اجرای عدالت در برداشتهای بخشهای مختلف و ظلم به حقآبهداران که شهر اصفهان نیز در زمرهی آنهاست مشاهده میشود.
براساس طومار 4 سهم از 33 سهم زاینده رود متعلق به ماربین و اصفهان است که شاهد مناطق غرب اصفهان از محدوده درچه تا اصفهان می شود.
نیازهای شرب و صنعت در حوضه ِ زایندهرود مرتب رو به افزایش است قابل توجه است که آبهای زیرزمینی حوضه به علت کمبودهای شدید آب در سال 50 سال گذشته کاهش فراوان یافته و هم اکنون به حدود 60 درصد برآوردهای قبلی رسیده و امکان برداشت به شدت کاهش یافته است. زیرا بسیاری از چاهها کم آب یا خشک شدهاند.
بدیهی است کمبود آب در حوضۀ زاینده رود به شدت خودنمایی می کند که علت اصلی آن توسعۀ بیش از ظرفیت در حوضۀ زاینده رود است و متأسفانه هنوز هم ادامه دارد و موجب افزایش جمعیت بیش از نرخ رشد جمعیت کشور در اثر ایجاد صنایع و جذب مهاجر میشود.
این توسعۀ ناپایدار از طرق زیر مصارف آب را به شدت افزایش داده است:
جمعیت های شهری و روستایی نیاز مصارف شرب، بهداشت و غیره
توسعۀ شهرها و نیاز به فضای سبز
ایجاد صنایع مصرف کننده و آلوده کنندۀ آب
توسعۀ کشاورزی
عوامل دیگرکه مزید بر علت شده اند، مانند:
الف ) انتقال آب به یزد
ب ) انتقال آب به کاشان
ج ) اجازه پمپاژ از رودخانه توسط آب منطقه ای اصفهان
د ) و مهم تر از همه اجازۀ پمپاژ از بالادست رودخانه توسط شرکت آب استان چهارمحال و بختیاری با بررسی میزان آب در استان های چهارمحال و بختیاری و اصفهان روشن میشود که به هیچ وجه روا نیست استان چهارمحال و بختیاری از آب زاینده رود یا تونلهای اول و دوم کوهرنگ برداشت نماید و اگر به این کار تأکید دارند معلوم نیست چه انگیزهای آن ها را تحریک میکند.
آنها رودخانه زایندهرود را نیز از خود میدانند چون هنگام تقسیم استان اصفهان سابق به دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری بیخردانه روی نقشه خطی کشیده شده است که براساس هیچ یک از معیارهای جمعیتی، قومی، قبیله ای یا تقسیم حوضههای آبخیز قابل توجیه نیست. اکنون میتوان قضاوت نمود که چه ناعادلانه است از درهی زاینده رود به استانی که سرانهی آب آن بسیار مطلوب است، آب پمپ شود آن هم با مصرف بسیار زیاد انرژی.
همچنین میانگین وزنی بارندگی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب 130 و 580 میلیمتر است و این حرکات سوالات زیر را پیش می آورد:
آیا این نوع کارها موجب پیشرفت مملکت میشود و به نفع تولید و مطابق الگوی مصرف صحیح است؟
آیا لازم است به جایی و کسانی و جمعیتی خسارت وارد کرد تا جای دیگری را بهره مندتر کرد؟
آیا این گونه فعالیتها به اتلاف منابع انرژی و آب و سرمایه مملکت کمک نمیکند؟
چگونه است که باید کشاورزان اصفهانی را که بسیار زحمتکش و دارای مهارت بالایی در کاربرد آب و خاک هستند و بسیار اندک آب در اختیار دارند و تولیدات آنها بر اساس آمار بالاترین رکوردها را نشان میدهد تنبیه کرد و اسباب نابودی آن ها را فراهم کرد.
با توجه به مطالب ارائه شده میتوان دلایل خشک شدن زاینده رود به ترتیب اهمیت چنین عنوان کرد:
کاهش بارندگی در سالهای خشک طبق اظهارات مسؤولان آب استان در سال های 86 تا 88 مقدار آب ورودی به سد زایندهرود جمعاً 1700 میلیون مترمکعب است، در صورتی که در دو سال معمولی ورودی سد معادل 3700 میلیون متر مکعب است.
عدم ذخیره کافی در سد در سالهای معمولی و پرباران برای سال های کم بارش که این موضوع به دلیل فشار بیش از حد مصرف و کمبود کلی آب در حوضه است.
برداشتهای جدید از رودخانه در دو سال اخیر مانند پمپاژهای چهارمحال و بختیاری با وجود کاهش شدید بارندگی برداشتهای چهارمحال و بختیاری و مصارف شهری افزایش داشته است.
افت آب زیرزمینی در آبخوانهای اطراف زایندهرود بر اثر افزایش تعداد چاههای قانونی و غیرقانونی که موجب مصرف آب برای تغذیه آبخوانها میشود. تعداد چاههای قانونی در بخش کشاورزی، صنایع و مصارف شهری در مقایسهی با 30 سال قبل حداقل 7 برابر شده است.
ایجاد بسترهای عریض و بندهای کندکننده جریان در طول مسیر که موجب افزایش نفوذ و تبخیر می شود.
و از همه مهمتر که مادر همه مسائل است توسعهی خارج از ظرفیت در حوضهی زایندهرود است که با استقرار صنایع بزرگ، پالایشگاه، نیروگاه ها و توسعه ی کشاورزی و ازدیاد جمعیت بر اساس سرمایهگذاریهای انجام شده، نقش مخرب خود را ایفا نموده و توسعه در این حوضه را یکی از نمونه های کلاسیک آشکار و قابل استناد توسعهی ناپایدار نموده است. جمعیت استان اصفهان در 30 سال قبل حدود 5/2 میلیون نفر بوده که اکنون به 2/5 میلیون نفر رسیده است و این خود موجب کاهش سرانهی آب به میزان قابل توجهی میباشد.
در این مدت دو پروژه انتقال آب یکی تونل دوم کوهرنگ و دیگری چشمه ی لنگان اجرا شده و در مجموع 390 میلیون مترمکعب آب را در سال های عادی به اصفهان اضافه نموده است که برای جمعیت 7/4 میلیون نفر مقدار 83 مترمکعب سرانهی آب را حمایت کرده و این در حالتی است که کاهش سفرههای آب زیرزمینی از این مقادیر بسیار بیشتر است و براساس نظر کارشناسان آب استان، هر سال 200 میلیون مترمکعب بیلان آبهای زیرزمینی استان کسر میشود.
این کارشناسان معتقدند که اکنون استان اصفهان در مجموع بیش از 800 میلیون مترمکعب آب کسری دارد تا بتواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.
اکنون به راه حل های مناسب بیندیشیم:
راه حل اساسی درازمدت این است که برای استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی تهیه شود و هرگونه توسعهای بر پایه اصول علمی جایابی شود.
مدیریت واحد حوضه ی رودخانه ی زاینده رود از مهم ترین اقدام های کوتاه مدت است که می تواند بسیار مؤثر باشد. طبیعی است که قانون استقلال آب استانها که نه با اصول علمی همخوانی دارد و نه با اصول مدیریتی و اجتماعی، ضربه ای مؤثر بر پیکر رودخانه های بین استانی کشور وارد کرده است.
منابع آب استان حجم تخلیه(میلیون متر مکعب)دبی(متر مکعب در ثانیه)مصارف (میلیون مترمکعب)کشاورزی شیلات صنعت آبهای سطحی رودخانهی بهشتآباد 5886/18 95 4/385 رودخانهی کوهرنگ 14778/46 رودخانهی ونک 44077/ 22رودخانهی کارون214494 رودخانه بازفت 319468 رودخانه زایندهرود 8004/25100 رودخانه دز 74023 آبهای زیرزمینی چشمه ها 5/75132/238 7/964 4/385 09/20 قنوات 1962/6 چاه ها 4874/15 جمع 5/17579 7/11598/77009/20 جمع کل 59/19503- نیاز اساسی مدیریت آب در کشور و خصوصاً در استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استانی زیر نظر وزارت نیرو با شرکت تمام بخش های مصرف کننده آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های .مربوط به آن ها است. این شورا نیازمند بهره گیری از مشاوره ی یک کمیته علمی شامل متخصصین رشته های مختلف مربوط به آب و اقتصاد است
بررسی اجمالی چگونگی تخلفات انتقال غیر شرعی و غیر قانونی آب زایندهرود و نحوه آن:
طرح انتقال آب در دولت آقای هاشمی طرح انتقال آب تصویب میشود زنگه وزیر نیرو بوده و بیطرف استاندار ، در صورتی که یزد نه حقآبه ای داشته و نه سهمآبه ، و رئیس جمهور وقت با این استدلال که چون اصفهان هم مشکل دارد در صورتی اجرا شود که برای زایندهرود منابع دیده شود، موافقت میکند.
در زمان آقای خاتمی چون آقای بی طرف وزیر و اردکانیان استاندار می شود و بدون در نظر گرفتن منابع طرح انتقال آب را انجام میدهد و سپس این آب غیر مجاز برده شده که فقط برای شرب بوده به مصارف کشاورزی و صنعت هم میرسد و باز هم خط دومی طراحی شد که آب بیشتری هم برده شود.
در سفر رهبری در سال 80 که خشک شدن زایندهرود را مشاهده فرمودند که وضعیت زایندهرود برای بنده قابل تحمل نیست.
در زمان آقای احمدینژاد الف ) آب منطقهای را استانی میکنند ، ب ) شورای آب را تعطیل میکنند ج) با حاتم بخشی غیر قانونی آب ، بدون بررسی علمی به بالا دست تخصیص می دهند.
در زمان آقای احمدینژاد برای جبران اعمال اشتباه طرح بهشتآباد تصویب میشود که هنوز اقدام موثری اتفاق نیفتاده است.
آقای روحانی هم قول غیرقانونی انتقال آب بن بروجن را صادر فرمودند.
حقآبه و سهم آبه:
بر اساس طومار شیخ بهایی آب ورودی به رودخانه زایندهرود که از چشمهها مختلف به آن سرازیر میشده است را در تمام فصول سال چه کم آب و چه پرآب به نسبتی معین تقسیم میشده که این امر سالیان سال ادامه داشته است و اختلافی هم هیچ وقت نبوده است (این تقسیم را "حقآبه " می گویند و کشاورزان برای آن سند رسمی و قانونی دارند که بسیار معتبر و حتی در قبالههای ازدواج مورد استناد قرار میگرفته است ).
برای کشاورزی بیشتر نیاز به آب بیشتر بوده است و لذا کشاورزان اصفهانی در قبل از انقلاب با هماهنگی اقدام به احداث تونل اول کوهرنگ کرده و بر اساس اقدام قانونی به آنها "سهم آبه" تعلق میگیرد. این اقدام باعث رونق اقتصاد در کشاورزی شده و کشاورزان منطقه را تشویق به احداث تونل دوم کوهرنگ می نماید پس "سهمآبه" آن نیز به کشاورزان واگذار شده است.
نتیجهگیری:
سهم آب رودخانه زایندهرود فقط مال حاشیه رودخانه، شهر اصفهان و دشت اصفهان است.
سهم آب ورودی از تونل اول کوهرنگ به زایندهرود، فقط مال اصفهان و دشت اصفهان است.
سهم آب ورودی از تونل دوم کوهرنگ به زایندهرود هم، فقط مال اصفهان و دشت اصفهان است.
نکته: قبلا سه استان اصفهان و یزد و چهار محال بختیاری یک استان بودند که معلوم نیست با چه هدفی به سه استان 1- اصفهان 2- یزد و 3- چهارمحال بختیاری تقسیم و در این تقسیمبندی استان چهارمحال بختیاری به عنوان استان محروم ، اصفهان به عنوان استان برخوردار و یزد هم .... به آنها نگاه شد که شاید بتوانند استان برخوردار اصفهان را به نابودی بکشانند.
اما پس از حاتم بخشیها و برداشتهای غیر شرعی و غیر قانونی متعدد قرار بوده است که یزد 45 میلیون متر مکعب، چهارمحال بختیاری 237 میلیون متر معکب برداشت کند که متاسفانه مراعآت نمیکند و استان اصفهان 1.200 میلیارد مترمکعب برداشت داشته باشد که خبری از آن نیست.
پیشنهادات:
برای نجات حوضه و حفظ وضع موجود و سرمایههای هزینه شده و زندگی مردم در شرایط فعلی، انتقال آب از حوضههای دیگر الزامی است. همان گونه که قبلاً ذکر شد در حال حاضر800 میلیون مترمکعب کمبود آب سالیانه است تا از خشکی ها و خسارت های مشاهده شده بتوانیم احتراز کنیم.
پروژههای تونل سوم باید به اتمام برسد و طرح بهشت آباد هر چه سریع تر به اجرا درآید (تا مقداری از آب غیرشرعی و غیرقانونی به زایندهرود برگردد).
عزیزان مسؤول و نمایندگان چهارمحال و بختیاری با توجه به نیاز به آب و شدت کمبود آب و فراوانی آب در استان خود، از برداشت و استفاده از آب زایندهرود و تونلهای اول و دوم کوهرنگ صرف نظر کنند.
هیچگونه تخصیص جدیدی برای صنعت و کشاورزی در استان شکل نگیرد.
کمیتههای سه نفری و پنج نفری با مشارکت نمایندگان وزارت نیرو، کشاورزی و کشاورزان تشکیل و بر تخصیص آب و صدور پروانه های مصرف معقول آب نظارت نمایند.
فرهنگسازی لازم توسط مؤسسات فرهنگی و رسانهای انجام گیرد و ارزش و اهمیت آب برای همه روشن شود و راههای جلوگیری از اتلاف آب و صرفهجویی در مصرف و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف آب تحقق پذیرد.
در بخش کشاورزی از تبدیل اراضی حاصلخیز کشاورزی جلوگیری شود، زیرا راندمان آب در اراضی حاصلخیز بسیار بیشتر از اراضی نامرغوب است.
فضای سبز شهرها خصوصاً شهر اصفهان که الگوی تمام شهرها و روستاهای استان و حتی برخی از شهرهای کشور است، باید بر اساس اقلیم خشک برنامه ریزی و طراحی شود و از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی استفاده شود و برای گیاهان پوششی از گونه های چمن مقاوم و یا گرامینه های بومی استفاده شود و در هر صورت سطوح چمن کاری محدود به فضاهایی شود که واقعاً مورد نیاز است.
بدیهی است که هرگونه روش آبیاری که موجب شود قسمت عمدهی آب مصرف شده تبخیر گردد بسیار نابخردانه است.
بررسی جمعیتی:
جمعیت استان اصفهان 5,120,850 نفر
استان چهارمحال و بختیاری 947,763 نفر
استان یزد 1،138،533 نفر
یعنی حداقل با انتقال غیرشرعی و غیرقانونی زندگی 6،068،613 نفر را به خاطر 1،138،533 نفر به خطر انداختهایم و شاید رونقی به زندگی انگشت شماری شامل کارخانهها و گلخانهها و... یزدی داده باشیم.
نویسنده: سید مهرداد هاشمیان