به گزارش سایت خبری پرسون، در یادداشت علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت آمده است:
برخلاف تصور طراحان حمله تروریستی به تاسیسات غنیسازی نطنز، نه تنها این واقعه تاثیری بلند مدتی بر روند فعالیتهای هستهای نداشت بلکه حتی به هدف سیاسی خود یعنی تعویق و تعلل در تداوم مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ به منظور رفع کلیه تحریمها و بازگشت همه طرفها به تعهدات هم نرسید. بیانات هوشمندانه رهبری معظم در آستانه ماه مبارک رمضان، در واقع پاسخی برآمده از عقلانیت و اقتدار ایران به این اقدام شرورانه بود و زمینه را برای به پیش بردن استراتژی جامع، پاسخگو، اطمینانبخش و قاطع را به پیش آورد و در حقیقت اهداف رژیم صهیونیستی علیه زندگی عادی و شرافتمندانه ایرانیان را ناکام گذاشت.
دولت ایران با شناخت اهداف ثانویه این خرابکاری موضوع ابعاد و آثار این حادثه را در جلسه روز یکشنبه هیات دولت مورد بررسی قرار داد. آقای دکتر صالحی که با تاخیر از نطنز به تهران رسیده بود گزارشی از چگونگی خرابکاری و آثار فنی آن به جلسه ارائه کرد. در همان جلسه تصمیم گرفته شد IR۱های آسیبدیده با IR۶ پیشرفته جایگزین شود و نمایندگان آژانس نیز در جریان خرابکاری و اقدام ایران قرار گیرند.
تحلیلی از هدف اصلی اقدامکنندگان حادثه توسط دکتر ظریف ارائه شد. اعضای دولت هم از جنبههای مختلف موضوع را بحث کردند. حتی در تحلیلها به این تصور دشمنان ایران هم اشاره شد که این خرابکاری اهداف چندگانه را دنبال میکند. در یک هدف میخواهد به طرفهای مذاکره ایران القا کند که توانایی ایران کاهش یافته است و در یک هدف دیگر ایران را در شرایطی قرار دهد که در پاسخ به این اقدام خرابکارانه تروریستی خود نیز تصمیمی تند علیه مذاکرات اتخاذ کند و در هدفی دیگر مردم را دچار یاس و ناامیدی کند. رئیسجمهوری نیز در آن جلسه جمعبندی هوشمندانهای کرد مبنی بر تقویت سازمان انرژی اتمی و فعالیتهای نطنز و جبران خسارات و اتخاذ گامهای بلندتر در فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران و ادامه مذاکرات از سوی دیگر.
به طور طبیعی پاسخی سهگانه دنبال خواهد شد: اول حق خود را برای اقدام علیه عاملین و آمرین و مباشرین محفوظ دانسته و مجازات خواهند شد. پاسخ دوم ما پیشرفت و گسترش فعالیتهای صلح آمیز هستهای به منزله حق مدنی ایران در بهره مندی از فناوریهای نو در کشور است. پاسخ سوم در عرصه سیاسی با عقب راندن تحریمها و تلاش مضاعف برای کسب حقوق ملت ایران است. در راستای این استراتژی سه ضلعی، ما در دام عملیات تحریکی دشمن ایران قرار نمیگیریم، به مسیر درست خود در عرصه بین المللی ادامه داده، تحریم را خواهیم شکست و به تامین و گسترش صلح و امنیت جهان و منطقه کمک خواهیم کرد.
متاسفانه در سالیان اخیر عدهای با برساختن دوگانه و دوقطبی عجیب و در نوع خود تازه، کوشیدند که مقاومت و مذاکره را به دو سر طیفی منتسب کنند که الزاماً یکی، دیگری را نقض میکند. به گمان این افراد، مذاکره مترادف با سرسپردگی و تسلیم در برابر زورگویی و مقاومت راهی قهرمانانه و در نفی مذاکره است که اتفاقاً در میان دو جناح اصلی سیاسی توزیع شده و یکی مشهور به محدود ماندن در مذاکره و دیگری متخصص در مقاومت است. این دوگانه بیمعنا که حتی با ابتداییترین شواهد در عملکرد دولت و منتقدان آن هم سازگاری ندارد، توان چشمگیری از کشور را در مجادلات بیپایان و بیثمر گرفت و در تعمیق اختلاف و زایل کردن وحدت هنگامی که بیش از هر زمانی به آن نیاز داشتیم، نقش داشت.
حمایت مقام معظم رهبری از مذاکره کنندگان و اعلام پشتیبانی از تلاش دیپلماتیک برای رفع تحریم، به این دوقطبی زیانبار خاتمه داد. این واقعیت هرگز قابل چشم پوشی نبوده که مذاکرات ما در زمان انعقاد برجام که صدای تندروهای آمریکایی و صهیونیستی را درآورد و در نهایت به خروج آمریکا از برجام منتهی شد، مبتنی بر مقاومت در برابر زورگویی و سپردن حداقل امتیازها در ازای رفع بسته جامعی از تحریمها به ویژه قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. این همان دلیلی بود که سرانجام به انتقام گیری آمریکای ترامپ با خروج از برجام به واکنشی غیرقانونی منجر شد.
امروز هم مذاکرات جاری به پیروی بیقید و شرط از دستور رهبری معظم مبنی بر لغو همه تحریمهای ناقض برجام و اجتناب از فرسایشی شدن مذاکرات، به مقاومت در صورتها و اشکال ویژه خود گره خورده است. در آن سو، مذاکره ابزاری برای مقاومت و به ثمر نشاندن آن با هزینهای کمتر است. به هم پیوستگی این دو بیش از آن است که بتوان آن را در یک دوقطبی جعلی گنجاند. اکنون تیغ دو لبه مقاومت و مذاکره در خدمت منافع ملی و در راس آن به عقب راندن تحریمها از یک طرف و دفاع بیوقفه از حق مدنی تداوم فعالیتهای صلح آمیز هستهای از طرف دیگر است؛ بیآنکه به معنای نفی یکی توسط دیگری باشد.