به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی نوشت:
مقایسه را باید بر مبنای ورودی و خروجی سیستمها انجام داد. اگر دو نفر با دریافت مبلغ ثابتی کاری را انجام بدهند و یکی از آنها کار را بیشتر و بهتر انجام دهد، طبعا این فرد موفقتر محسوب میشود، ولی اگر دریافتی او افزونتر باشد، حتی اگر کار بیشتری انجام داده باشد، ناموفقتر است. اگر من مقدار معینی بودجه بگیرم و 10 کیلومتر راه بسازم و شخص دیگر یکدهم من بودجه بگیرد ولی 2 کیلومتر راه را با همان کیفیت بسازد، به معنای آن است که من 5 برابر او راه ساختهام در مقابل 10 برابر او بودجه گرفتهام و این معادل عدم موفقیت عملکرد و کارایی من در برابر اوست.
با این توضیح میخواهم به مسالهای که این روزها درباره عملکرد شهرداری در چهار سال اخیر و مقایسه آن با دوره شهرداری 1384 تا 1396 به وجود آمده بپردازم. البته این مقایسه از برخی جهات سخت است، زیرا دوره شهرداری قبلی، حمایت همهجانبه بسیاری از نهادهای دیگر از آن صورت میگرفت یا تحت نظارتهای دقیق و رسمی کمتری بودند ولی با همه اینها بد نیست که بودجههای مصوب و عملکرد سالانه این دو دوره را مبنای مقایسه خود قرار دهیم. متاسفانه به علت تورم شدید، نمیتوانیم بودجهها را با قیمت بازار مقایسه کنیم. به عبارت دیگر بودجه مصوب سال 1399 شهرداری تهران حدود سه برابر بودجه سال 1390 است، ولی اگر ارزش آن را به قیمت ثابت (با حذف اثر تورم) مقایسه کنیم، حدودا 40 درصد کمتر است.
بنابراین شهرداری تهران در دهه 1390 به قیمت ثابت با کاهش بودجه مواجه بوده است و در ارزیابی عملکرد باید این مساله را لحاظ و ارقام بودجه را با قیمت ثابت مقایسه کرد. اگر مقایسه بر مبنای قیمت ثابت صورت گیرد در دوره 1384 تا 1396 بودجه شهرداری با قیمت ثابت سال 1384، بهطور متوسط ۳.۰۱ همت (هزار میلیارد تومان) بوده در حالی که این مبلغ در چهار سال اخیر ۲.۰۷ همت است. به عبارت دیگر و بهطور متوسط بیش از 33 درصد از بودجه سالانه شهرداری در دوره اخیر نسبت به گذسته کاهش یافته است. البته طول دوران آنها را هم باید مقایسه کرد که در دوره اخیر کل بودجه شهرداری به قیمت ثابت ۸.۳ همت و در دوره 1384 تا 1395، ۳۶.۱ همت بوده است که اساسا قابل مقایسه نیستند. ولی باز هم این مقایسه کامل نیست، زیرا برخی تحولات در شهر تهران رخ داده که هزینههای جاری شهرداری را بالا برده است. جمعیت تهران در سال 1384، حدود 7/7 میلیون نفر بوده که اکنون نزدیک به حدود 9 میلیون نفر رسیده است.
در واقع در این فاصله حدود 15 درصد بر جمعیت تهران اضافه شده است. از سوی دیگر سطح زیربنای کاربریهایی اداری و مسکونی تهران و تعداد بناهای آن که از خدمات شهری استفاده میکنند، بیشتر شده است. از اینها مهمتر افزایش شدید تعداد کارکنان شهرداری تهران است که هزینه جاری را به قیمت ثابت بسیار افزایش داده است. به علاوه در دوره اخیر، سیاست فروش تراکم نفی شده و سهم فروش تراکم در بودجه شهرداری تهران به شدت کاهش پیدا کرده است. فروش تراکم مثل فروش کلیه بدن برای امرار معاش است و بالاخره بخش مهمی از اقدامات در دوره اول 1384 تا 1395، از طریق بدهکار کردن شهرداری و استقراض انجام شده است.
مثل دولتهایی که وام میگیرند و رفاه ایجاد میکنند ولی سررسید پرداخت وام به دولت بعدی منتقل میشود! به این مجموعه تحریم و تغییر قیمت دلار را هم اضافه کنید که آثار مستقیم بر سرمایهگذاری مترو و اتوبوس دارد که تجهیزات آنها باید از خارج تهیه شود. در این فاصله قیمت دلار تا حدود 20 برابر افزایش یافته است. با این ملاحظات مقایسه این دو مقطع زمانی از شهرداری تهران بدون توجه به این تفاوتها نوعی سادهانگاری متقلبانه است. هر چند در این مقایسه میان 4 سال و 12 سال، باز هم عقبافتادگیهای فراوانی در دوره اول مشاهده میشود که در دور دوم نیست.