تبعات یک رفتار رسانه ای نادرست؛

رقص تلخ حواشی بر پیکر بی جان آزاده نامداری

حتی مرگ تلخ و زودهنگام مادر یک دختر چهار ساله نتوانست، به حواشی یک داستان تکراری ناشی از خطای رسانه ای درباره مجری سابق صداوسیما پایان دهد.
تصویر رقص تلخ حواشی بر پیکر بی جان آزاده نامداری

به گزارش سایت خبری پرسون، حدود 12 روز از مرگ ناگهانی و دور از انتظار آزاده نامداری گذشته اما طبق گزارش پزشکی قانونی، هنوز علت قطعی مرگ وی مشخص نشده است.

این در حالی است که بسیاری از خبرگزاری های رسمی و نیز رسانه های زرد هنوز دقایقی از انتشار خبر فوت وی نگذشته بود که با هدف جذب فالوور و افزایش کلیک, داستان های مختلفی را به عنوان علت مرگ قطعی وی بیان کردند.

از همان ابتدای انتشار این خبر، شیوه بیان به شدت جنجالی و شایعه برانگیز بود. در خبری کوتاه اعلام شد که پیکر بی جان آزاده نامداری در غرب تهران پیدا شد. افراد بسیار زیادی علت مرگ مجری سابق صداوسیما را قتل دانستند که البته با توجه به شیوه بیان خبر، حق داشتند.

انتشار علت فوت وی آزاده نامداری بدون تایید پزشکی قانونی

حدود یک ساعت بعد از انتشار خبر فوت آزاده نامداری، خبرگزاری مهر دلیل فوت وی را خودکشی اعلام کرد ولی چند ساعت بعد از سوی پلیس و پزشکی قانونی، بر نامشخص بودن علت مرگ تاکید شد.

البته هیچکدام از تکذیب ها و نامشخص دانستن های علت مرگ آزاده نامداری از سوی مراجع قضایی، قدرتی برای متوقف سازی حواشی و شایعات نداشت. به خصوص که بیانات برخی از بازیگران، مساله باردار بودن این مجری را نیز مطرح ساخت که این قضیه به طور قطعی از سوی پزشکی قانونی تکذیب شد.

جاذبه های شیوه غلط اطلاع رسانی

تمامی این جریانات بار دیگر، مدیران رسانه های گوناگون را به مرور شیوه صحیح اطلاع رسانی واداشت. هرچند که شاید جاذبه افزایش فالوور و کلیک، آنچنان نتواند هنگام انتشار یک خبر، ذهن آگاهی رسانان جامعه را پایبند به اصول و قوانین، نگه دارد.

به هر حال آنچه که مشخص است به وضوح گمانه زنی بدون سند، جای اطلاعی رسانی صحیح را در ماجرای انتشار اخبار مربوط به فوت آزاده نامداری گرفت.

به همین خاطر پس از گذشت هشت روز، دوباره اخبار ضد و نقیض با فاصله زمانی بسیار کوتاه، در مورد علت مرگ آزاده نامداری و اظهارات همسر وی منتشر شد.

بسته های قرص ضدعفونی شده و مصرف نشده آزاده نامداری را کشت؟

روزنامه همشهری روز پانزدهم فروردین در بخش آنلاین خود، علت مرگ آزاده نامداری را مصرف بیش از صد قرص اعصاب و روان اعلام کرد. هر چند که تصویر منتشر شده از منزل آزاده نامداری که محل فوت وی نیز بود، نشان از چند ورق قرص پر در کنار محلول ضدعفونی کننده داشت.

همین تصویر، باعث پدید آمدن شوخی های مجازی بسیاری شد. از جمله آن که اساسا کسی قبل از خودکشی، قرص هایش را ضدعفونی نمی کند تا مبادا به میکروب آلوده باشند. یا آنکه با توجه به پر بودن بسته های قرص، عده ای می گفتند که با نخوردن قرص، کسی نمی میرد.

به هر حال، این خبر نیز پس از گذشت چند ساعت، از سوی خبرگزاری وابسته به قوه قضائیه تکذیب و همچنان بر نامعلوم بودن علت مرگ تا زمان اعلام رسمی پزشکی قانونی، تاکید شد.

سجاد عبادی، همسر آزاده نامداری: با هیچ رسانه ای گفت‌وگو نکرده ام

البته در این میان برخی از رسانه های زرد غیرسمی تا توانستند جولان دادند و از آب گل آلود ماهی گرفتند و به انتشار مصاحبه های جعلی و غیرواقعی با همسر آزاده نامداری پرداختند. تا آن که سجاد عبادی اظهار داشت که با هیچ رسانه ای هیچ گفت و گویی انجام نداده است.

چند روز پیش، رحیم عبادی پدر همسر آزاده نامداری در یک مصاحبه تلفنی از مردم و رسانه ها خواهش کرد تا به خاطر آرامش روح آزاده نامداری از شایعه پردازی دست بردارند.

تلخی هایی که پس از مرگ نیز گریبان آزاده نامداری را رها نکردند

زندگی حرفه ای و شخصی آزاده نامداری همواره با حواشی زیادی همراه بود. از ممنوع‌التصویری پس از اجرای برنامه نوروزی با احسان علیخانی تا ازدواج و طلاقش از فرزاد حسنی و انتشار عکسی با صورت کبود.

اما تلخ ترین حاشیه زندگی وی، از زمان رخدادنش تا حتی امروز که نزدیک به دو هفته از مرگ وی می گذرد دست از سر وی برنداشته ماجرای انتشار عکس های بی حجاب وی در زمان مسافرت او و خانواده اش در سوئیس است.

وقتی مردم حاضر به بخشش آزاده نامداری نبودند

او به خاطر این اتفاق، هیچ گاه از سوی مردم بخشیده نشد و در فضای مجازی همواره با هجوم فحاشی ها، تمسخرها و آزارهای کلامی رو به رو بود.

علی‌رغم بخشیده نشدن وی از سوی تلویزیون و عدم بازگشتش به دنیای کار و برنامه سازی به صورت حرفه ای، آتش خشم مردم نسبت به وی، تا زمانی که زنده بود هیچ گاه خاموش نشد.

زنی که کشته بودید مرد!

امیرمهدی ژوله در واکنش به مرگ تلخ این مجری فقید نوشت: زنی که کشته بودید، مرد...

که البته این استوری ژوله نیز با حمایت و مخالفت توامان اقشار مختلف همراه شد.

آتشی که علاوه بر سلبریتی ها مردم را نیز سوزانده است

رضا رشیدپور نیز، در گفت و گویی اظهار داشت ما به خاطر انتشار فیلم و عکس های خصوصی از چند دهه قبل، قربانیان زیادی داده ایم. محمود شهریاری نیز زمانی که در اوج بود دچار همین مشکل شد.

البته رشیدپور تنها به مجریان صداوسیما اشاره کرد. اما شاید بد نباشد فراموش نکنیم که به غیر از مجریان صداوسیما، افرادی که دارای شهرت نبودند اما به خاطر انتشار فیلم و عکس شان در مجالس عروسی و جشن، شغل شان را از دست دادند و با مشکلات بسیاری در برخورد با جامعه مواجه شدند.

شاید پس از مرگ تلخ آزاده نامداری باید پرسشی تکراری را باز از رسانه ها و مردم پرسید. و آن اینکه آیا رسانه ها حق دارند با سرک کشیدن در بخش خصوصی و پنهانی زندگی اشخاص شناخته شده، جریانی را به راه اندازند که آن فرد از سوی افکار عمومی له و مطرود شود و زندگی حرفه ای و سرنوشت کاری اش تا همیشه به خاطر آن اتفاق، تحت تاثیر قرار گیرد؟

نویسنده: پگاه ماسوری

280936