به گزارش سایت خبری پرسون، حجم تولید ناخالص داخلی بنگلادش از ۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۹ هم اکنون به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است.
در یک دهه اخیر که بخشهایی از آسیا در غرب و مرکز آن درگیر بحرانهای متعددی بوده و هست، دو کشور اسلامی در جنوب و جنوب شرقی این قاره در حال تجربه توسعه اقتصادی شگرفی هستند. منظور اندونزی و بنگلادش است. البته جهش اقتصادی بنگلادش بیشتر حائز اهمیت و قابل توجه است. معمولا نام این کشور با فقر، بلایایی طبیعی، بیکاری و آواره شدن جوانان آن در کشورهای دیگر برای یافتن کسب و کار و کارگری گره خورده است و هنوز هم بنگلادش طنینانداز نامی خوشآوازه در اذهان نیست؛ اما رفته رفته میرود که بنگالی معنا و مفهومی دیگر پیدا کند و نگاهها نسبت به آن تغییر کند.
بنگلادش با مساحتی حدود 147 هزار کیلومتر مربع و جمیعتی بالغ بر 165 میلیون نفر چهارمین کشور مسلمان از لحاظ جمعیت است. این کشور واقع در جنوب آسیا تا یک دهه قبل، جزو فقیرترین و رشد نیافتهترین کشورها بود؛ نیمی از مردم آن در چند دهه پیش سوء تغذیه داشته و درآمد سرانه فردی در دهه هفتاد میلادی حدود 5 دلار بود؛ اما اکنون به الگویی برای کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.
همه چیز از سال 2009 شروع شد؛ زمانی که شیخه حسینه واجد دختر شیخ مجیب الرحمن بنیانگذار بنگلادش پس از چند دهه نزاع و بحران سیاسی قدرت را به دست گرفت و نخست وزیر شد.
خانم حسینه واجد 73 ساله رهبر حزب عوامی پس از به قدرت رسیدن برنامه زمانبندی شده و مدونی برای توسعه اقتصادی بنگلادش در پیش گرفت؛ آن هم در کشوری که منابع و ثروتهای طبیعی چندانی ندارد و مهمترین پتانسیل آن نیروی انسانی جوان و منابع آبی قابل توجه است. در طول این یک دهه، میانگین درآمد سرانه فردی از 440 در سال 2000 به 870 در سال 2011 و 1750 در سال 2018 و هم اکنون نزدیک به 2 هزار دلار رسیده است؛ البته این رقم بر اساس برابری قدرت خرید 5028 دلار است.
بنگلادش در طول ده سال اخیر بیشترین رشد تولید ناخالص داخلی را در سطح جهان تجربه کرده است. در سالهای 2017 و 2018 رشد تولید ناخالص داخلی بنگلادش 7.86 % بوده است؛ یعنی بیشتر از سطح انتظار و برنامه خود دولت که رشدی 7.65 % را پیش بینی کرده بود. در کنار آن هم بر اساس آمارهای بینالمللی معتبر، حجم تولید ناخالص داخلی آن از 10 میلیارد دلار در سال 2009 هم اکنون به بیش از 300 میلیارد دلار رسیده است و بر اساس پیشبینیها احتمالا در پنج سال آتی نیز اقتصاد این کشور رشد سالیانه 9 درصدی را تجربه کند. این رقم برای اقتصادی بدون نفت و گاز و بدون داشتن منابع زیرزمینی مهم دیگر خیره کننده و درسآموز است.
اکنون در برنامه توسعه اقتصادی شیخه حسینه چشمانداز توسعه اقتصادی فراگیر 2030، چشمانداز 2041 برای تبدیل شدن به کشوری پیشرفته، چشمانداز 2071 و همچنین چشمانداز فراگیرتر معروف به طرح "دلتا" تا سال 2100 در نظر گرفته شده است که در این سال به یکی از قدرتهای برتر اقتصادی جهان تبدیل شود. البته در وهله اول شاید تحقق این چشماندازها و رسیدن به این جایگاه بلندپروازانه به نظر برسد؛ اما همین که یک کشور بسیار فقیر در این ده سال اخیر چنین رشد خیره کنندهای را محقق ساخته است؛ بعید هم نیست در صورت تداوم این وضعیت به این چشماندازها نایل آید. همین که چنین کشوری برای سال 2100 برنامه مدون دارد؛ خود گویای خیلی چیزهاست.
مهمترین چالش بنگلادش در این میان اختلافات سیاسی داخلی و نزاع قدرت هم هست و در این عرصه حسینه کارنامه چندان قابل قبولی در زمینه حقوق بشر و احترام به حقوق مخالفان ندارد و شبهاتی علیه برخی نزدیکان وی از جمله ژنرال احمد مطرح است. البته همین جهش اقتصادی یک دهه اخیر باعث شده است که حسینه واجد محبوبیت خود در میان بنگالیها را افزایش دهد و حزبش در انتخابات سال 2018 هر چند مخالفان شائبههایی را مطرح کردند، توانست 75 % از 300 کرسی مجلس را کسب کند.
برآیند تحولات اقتصادی چشمگیر بنگلادش در سالهای اخیر که از آن میتوان به عنوان معجزه اقتصادی جنوب آسیا نام برد، تقویت حس غرور ملی و شهروندی بنگلادشیها بوده است که در نتیجه آن بنگالیهای شاغل در خارج سرمایههای خود را به داخل منتقل میکنند. هم اکنون ذخایر ارزی بنگلادش بیش از 33 میلیارد دلار برآورد شده است.
امروزه در سایه همین تحول اقتصادی سرمایهگذاری خارجی در بنگلادش به شدت در حال افزایش است. سیاست خارجی بدون تنش داکا و پایهریزی آن بر اساس منافع اقتصادی و عدم ورود به تنش در منطقه پیرامونی خود و فراتر از آن، نقش مهمی در جذب سرمایهگذاری خارجی داشته است.
نویسنده : صابر گلعنبری