عادت نمی‌کنیم

یک سال گذشت، یک سال پرتلاطم از آن روزی که در خبرها خواندیم دو مورد بیمار مبتلا به ویروس کرونا در قم شناسایی شدند.
تصویر عادت نمی‌کنیم

به گزارش سایت خبری پرسون، فاطمه پاقلعه‌نژاد در یادداشتی نوشت:

بهت‌زده به یکدیگر نگاه کردیم و هزاران پرسش در سرمان شکل گرفت درباره آینده پیش رو... آن روزهایی که هنوز به سیاهی امروزمان نبودند. همان روزهایی که کادر درمان با لباس‌های عجیب غریب‌شان برایمان می‌رقصیدند تا مبادا روحیه‌مان از دست برود و ما هم از دل قرنطینه‌ای که نمی‌دانستیم چقدر طول می‌کشد، درحالی‌که دستور پخت انواع نان را سرچ می‌دادیم، هشتگ می‌زدیم کروناراشکست_می‌دهیم و امید داشتیم به آنچه می‌نوشتیم، به کم شدن شر این ویروس تاجدار با شروع فصل گرما... آن روزها که تعداد کشته‌های کرونا تنها یک عدد نبود و با هر شماره بالا رفتنش چشم‌هایمان گرد می‌شد و ترس بیش از پیش قلبمان را در مشت خود می‌فشرد.

حالا یک سال از آن روزها می‌گذرد و ما عادت کردیم.

عادت کردیم به دست ندادن، بغل نکردن و نبوسیدن عزیزانمان... عادت کردیم به شستن دهها باره دست‌هایمان در روز و به شستن خریدهایمان و احتیاط در رفت و آمدهای روزمره‌.... به پر و خالی شدن شیشه‌های الکل و به ماسک زدن.. حتی این روزهای اخیر تلاش می‌کنیم که عادت کنیم به حضور در جامعه با دو ماسک!

عادت کردیم به تعطیلی مدرسه‎ها و آموزش آنلاین؛ خالی ماندن سالن‌های تئاتر و انتقال صحنه تئاتر به فضاهای سرباز خیابانی ما عادت کردیم به طولانی شدن صف فیلم‌های اکران نشده و لیست سالن‌های سینمای تعطیل شده، به فوتبال بی‌تماشاگر، به کنسرت آنلاین، به همه اینها عادت کردیم، اما امان از جای خالی عزیزانمان... که ناغافل و با شبیخون این ویروس منحوس از پای درآمدند و جای خالی‌شان، حفره‌ای شد در قلب ما بازمانده‌ها، ما ماندیم و سوگواری‌ای که انگار هیچ‌گاه تمامی ندارد، ما ماندیم و سپردن عزیزانمان به دست خاک در غربت و تنهایی، شاید برای همین است که رفتنشان را باور نمی‌کنیم، که هنوز در خواب و رویا می‌بینیم که برگشته‌اند و فکر می‌کنیم با پایان پروسه تزریق واکسن کرونا آنها هم برمی‌گردند.

ما ماندیم و مادری که دیگر نداریمش، پدری که از دستمان رفت، پسری که دیگر نیست، دختری که به آغوش خاک رفت، ما ماندیم و غمی بی‌پایان برای فقدانی که هیچ‌گاه به آن عادت نخواهیم کرد و سوگواری تمام‌نشدنی برای مرده‌گان امسال که شاید عاشق‌ترین زنده‌گان بودند.

233730

سازمان آگهی های پرسون