به گزارش سایت خبری پرسون، علاوه بر این مجموعه عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که موجب رشد مبارزات انقلابی در سراسر کشور شده بود؛ در شهرستان نهاوند علل و عوامل دیگری دستبهدست هم داده بودند تا گروه انقلابی ابوذر از بین جوانان نهاوندی شکل بگیرد. این عوامل را می توان به وجود روحانیون انقلابی نهاوندی همچون شهید آیت الله علی قدوسی و شهید حجت الاسلام محمدعلی حیدری؛ حضور فعال جوانان گروه ابوذر در مساجد، جلسات قرآن و هیئت های مذهبی؛ دعوت از سخنرانان و وعاظ انقلابی همچون حججاسلام فلسفی، محمدی ریشهری، فاکر خراسانی و ... به نهاوند و تلاش های دلسوزانه شهید محمد طالبیان بهعنوان یک معلم متعهد و متدین در رشد انگیزه های دینی جوانان گروه ابوذر اشاره کرد.
تشکیل گروه ابوذر
همکاری های دوستانه و نزدیکی عدهای از جوانان نهاوند از سال 1349 در فعالیت های مذهبی و زمینه های خاصی که در شهرستان نهاوند وجود داشت، باعث شد که در آبان ماه 1351، مصادف با آخرین روز ماه مبارک رمضان 1392 قمری، شش نفر از جوانان مذهبی و فعال نهاوند در جلسه ای خصوصی و بهدوراز چشم دیگران گرد همآیند و پایه های اصلی گروه ابوذر را بنا نهند.
در این جلسه پس از صحبت های مستدل و منطقی بهمن منشط و عبادالله خدارحمی در مورد گسترش ظلم، فساد و فقر در جامعه آن ها بهطور خودجوش گروه انقلابی ابوذر را در راستای مبارزه با رژیم پهلوی تشکیل می دهند. اعضای این جلسه عبارتاند از:
1. عبادالله خدارحمی، 24 ساله و دیپلم
2. ولیالله سیف، 19 ساله
3. بهمن منشط، 19 ساله
4. حجتالله آورزمانی، 19 ساله
5. علیرضا کرمعلی، 19 ساله
6. روحالله سیف، 20 ساله
بنابر اسناد و مدارک موجود، گروه انقلابی ابوذر از جوانانی تشکیل شد که میانگین سنی آن ها در حدود 20 سال بوده و هیچکدام هنوز دوران خدمت سربازی را طی نکرده و حتی با مسائل اولیه مبارزه نیز آشنایی نداشتند. اکثر آنان در سال 1352 موفق به اخذ مدرک دیپلم شدند و در همان سال درحالیکه فاقد تجربه های اولیه بودند، وارد مبارزه مسلحانه شدند.
علت نام گذاری گروه
درباره اینکه اولین بار چگونه اعضاء بدین فکر افتادند که نام «ابوذر» را برای گروه خود اتخاب نمایند، اشارات چندی شده است که همگی بیانگر این است که این نام با آگاهی از شخصیت و عملکرد «ابوذر غفاری» صحابی معروف پیامبر(ص) و زندگی ساده او و اعتراضش علیه عثمان، برای گروه انتخاب شده است. اعضای گروه با توجه به مطالعات مذهبی خویش، ابوذر غفاری را به خوبی میشناختند و با انتخاب این اسم در واقع میخواستد او را الگوی اعمال خود قرار دهند. با این همه، ظاهراً برای بار نخست، بهمن منشط و عبادالله خدارحمی این نام را در بین خود مطرح میکند و بعد خدارحمی با بیان اینکه: «ما باید ایمان و تقوایمان مثل ابوذر باشد.» نام ابوذر را برای گروه پیشنهاد میکند. این اسم با اقبال سایر اعضای گروه مواجه میشود و از آن پس گروهِ خود را «ابوذر» مینامند.
اهداف و انگیزه های گروه ابوذر
یکی از دلایل تشکیل گروه های مبارزاتی دستیابی به اهداف و آرمان¬های است که برای خود ترسیم کرده-اند که در این راستا گروه انقلابی ابوذر نیز دارای اهدافی به شرح زیر بوده است:
1.حفظ اسلام و مذهب شیعه: مهمترین عامل اشتراک تمام اعضای گروه ابوذر «اسلام» است؛ زیرا همه آنها شدیداً به مذهب و امور مذهبی معتقد و پایبند بوده اند؛ لذا اکثر اهداف و انگیز¬های آن¬ها نیز به نوعی با مذهب و تعالیم مذهبی مرتبط بوده است. به طوری که در همان شب شکل¬گیری گروه «وظیفه دینی» اصلی ترین انگیزه شروع فعالیت اعضاء معرفی میگردد.
2.مبارزه با فقر و کمک به نیازمندان: یکی دیگر از اهداف گروه ابوذر، تلاش برای از بین بردن «فقر و بدبختی» و عامل آن یعنی «رژیم پهلوی» بوده است. آنها از دیدن فقرا و محرومان در پیرامون خود که هر روز نمونه¬های بسیاری را در گوشه و کنار شهر می دیدند، در رنج بوده و تصمیم می گیرند با به وجود آوردن یک گروه و ضربه زدن به رژیم، انتقام محرومان را بگیرند یا حداقل خاطر خود را تسلی بخشند. در این رابطه، اعضای گروه ابوذر تا جایی که در توان داشتند، مستمندان را مد نظر قرار داده به آنان کمک می کنند. به عنوان مثال، آن ها علاوه بر کمک های شخصی خود، یک بار هشتصد تومان از باقیمانده مبلغی را که برای برگزاری جشنی به مناسبت عید غدیر جمع آوری کرده بودند با مشورت شهید طالبیان، برنج، روغن و ذغال میخرند و آن را بین نیازمندان شهر توزیع می کنند. در این زمینه گروه ابوذر تا آن جا پیش میروند که حتی برای ابراز همدردی با محرومین و فقرای اطراف خود، از خوردن غذاهای لذیذ و میوه اجتناب میکنند.
3.مقابله با استعمار و امریکا: شهید محمد طالبیان به عنوان معلم و مشاور امین گروه ابوذر، انگیزه این گروه از اقدامات انجام شده را «ضربه زدن به استعمار» و در رأس آن «امریکا» اعلام میپکند که در آن سال ها بر تار و پود ایران چنگ انداخته بود: «در حالی که مردم این آب و خاک گرسنه بودند، امریکا نفت ما را می برد، پس باید با امریکا مبارزه کرد.»
4.مبارزه با فساد اخلاقی: از دیگر اهداف گروه ابوذر میتوان به مبارزه با فساد اخلاقی موجود در جامعه آن روز ایران اشاره کرد. این پدیده که توسط رسانه¬های گروهی به خصوص تلویزیون و سینما به سرعت در حال گسترش و در تقابل مستقیم با آموزه¬های مذهبی بود؛ انگیزه¬ای نیرومند به افراد گروه که شدیداً مذهبی بودند، می¬داد تا با هر چیزی که احساس میکردند در این راستا فعالیت می¬کند، به مخالفت برخیزند. چنانکه در جایی به آن اشاره شده است: «هدف گروه ابوذر مبارزه با فساد بود و مخالف با فیلم-های زنندهسینما بودند.»
ساختار فکری و عقیدتی گروه ابوذر
با توجه به آن چه در بیان اهداف و انگیزه های گروه انقلابی ابوذر نهاوند اشاره شد، تعالیم مذهبی را میتوان مهمترین زیربنای فکری این گروه دانست. علاوه بر این با توجه به ترکیب گروه(که همگی دانش آموز بودند) مطالعه کتب غیردرسی و آگاهی از مسائل موجب سوق دادن آنها به تشکیل گروه شد. کتابخانه مدرسه ملی مهدیه نهاوند محل مناسبی برای مطالعه و گردهمایی اعضای گروه بود. در این بین مطالعه آثار دکتر علی شریعتی در صدر مطالعات اعضای گروه قرار می¬گیرد به طوری که مطالعه کتاب «شهادت» دکتر شریعتی به عنوان اولین کتاب برای مطالعه و عضویت توصیه میگردد تا افراد را با فرهنگ شهادت که لازمه مبارزه مسلحانه است آشنا سازد.
ساختار تشکیلاتی گروه ابوذر
ساختار تشکیلاتی گروه ابوذر در نهایت سادگی قرار داشت، این سادگی به دلیل بی تجربگی اعضاء و کم سن و سال بودن آنپها است.
1.تقسیم بندی اعضای گروه: تعداد اعضای گروه ابوذر از 22 نفر تجاوز نمیکند و این در حالی است که افراد اصلی گروه 9 نفر بوده اند و حتی شهید محمد طالبیان که گروه ابوذر در اکثر کارهایشان با وی مشورت میکردند نیز جزء اعضای اصلی گروه محسوب نمی شده است. بدین ترتیب کادر 9 نفره، گروه خود را به سه دسته 3 نفری تقسیم می کند و با رأی تمام افراد بهمن منشط، عبادالله خدارحمی و ماشالله سیف به رهبری هر یک از سه دسته ایجاد شده، انتخاب می¬شوند. کادر مرکزی، نام دیگری تحت عنوان شورای گروه نیز داشته است.
2.عضویابی: کادر مرکزی گروه ابوذر برای جذب افراد اقدام به فعالیت¬هایی می¬نماید که این فعالیت¬ها بیشتر در نوروز سال 1352 مشهودتر است. این عضویابی به صورت جداگانه و بدون اطلاع سایر اعضاء از افراد جدید صورت گرفته است.
3.جلسات: گروه ابوذر جلسات خود را در مکان های مختلف برگزار کرده است و همین شیوه سبب می-شود تا کارهای خود را پیش ببرد و سبب شد تا مأموران رژیم تا هنگام دستگیری سه تن از اعضاء در قم نتوانند ردپای چندانی از آن¬ها به دست آورند.
4.خودسازی: اعضای گروه ابوذر به منظور همگون شدن روحی، اخلاقی و فیزیکی با هم، اقدام به تنظیم یک سری برنامه ها و مقررات در بین خود می کردند که در اسناد از آن به «برنامه خودسازی» یاد شده است و اعضای گروه نیز از انجام آن دقیقاً این هدف را دنبال می کرده اند. این برنامه پیش از آنکه جنبه خودسازی برای انجام اعمال چریکی و مبارزاتی داشته باشد، به جنبه های اخلاقی و مبارزه با نفس توجه کرده است. در نتیجه بیشتر از آنکه یک چریک و مبارز که خواهان مبارزه با استبداد و استعمار جهانی است، تحویل دهد یک شخص وارسته و عارف مسلک تحویل اجتماع می داد.
اقدامات گروه ابوذر
با توجه به اهداف و انگیزه¬های اعضای گروه ابوذر، همزمان با برنامه¬های خودسازی که داشتند، به یک سری اقدامات تخریبی علیه حکومت پهلوی دست زدند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. انفجار سینما تاج نهاوند که در ماه رمضان اقدام به پخش فیلم مستهجن نموده بود؛
2. آتش زدن چند دستگاه از خودروهای ژاندارمری و سایر ادارات دولتی؛
3. انفجار مراکز فساد و فحشاء؛
4. درگیری با افراد نزولخوار و بدنام شهر که در یکی از این درگیریها فردی به نام مؤمنی معروف به دخامحمود کشته می¬شود؛
5. تلاش برای به دست آوردن سلاح و مهمات؛
6. شناسایی مراکز صنعتی و تجاری حساس جهت انفجار؛
7. تهیه طرح ترور یکی از اعضای ساواک؛
8. تلاش جهت ایجاد ارتباط با گروه های اسلامی.
ارتباطات گروه ابوذر
اعضای گروه ابوذر هرگز در چارچوب نهاوند محدود نشدند و برای انجام اقدامات چریکی یا تماس با سایر انقلابیون با چند شهر دیگر نیز ارتباط گرفتند. در این میان شهر قم به دلیل وجود روحانیت مبارز بیش از سایر شهرها در معرض تماس قرار داشته است. در قم نیز بیشترین رابطه با حجت الاسلام فاکر خراسانی به دلیل سفرهای تبلیغی ایشان به نهاوند و علاقه اعضای گروه به منبرهای وی از طریق شهید محمد طالبیان ارتباط برقرار می شود. آیت الله ربانی شیرازی روحانی دیگری بوده است که اعضای گروه ابوذر در قم با ایشان ارتباط نسبتاً زیادی داشته اند. از جمله دلایل انتخاب و تماس با آیت الله ربانی شیرازی میتوان به سوابق مبارزاتی ایشان علیه رژیم شاه، آشنایی قبلی ولی الله سیف با ایشان و ارتباط دادن اعضای گروه توسط شهید آیت الله قدوسی به آیت الله ربانی شیرازی اشاره کرد. علاوه بر این گروه ابوذر به همراه شهید محمد طالبیان به امید ارتباط با گروه¬های مبارز دیگر در زمینه مالی و مبارزاتی تصمیم می گیرند که با آقای فضل الله صلواتی در اصفهان و سیدکاظم اکرمی در همدان تماس هایی برقرار نمایند که به دلیل مسائل امنیتی موفق نمیشوند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق بدون ارائه هیچ سند معتبری گروه ابوذر را وابسته به خود معرفی نمود و «زندگی نامه و دفاعیات شهدای گروه ابوذر» را در بهار سال 1358 انتشار داد و صریحاً روی جلد آن عبارت "وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران" را درج کرد. قبل از انقلاب اسلامی نیز نشریه «پیام مجاهد» که سخنگو و ارگان غیر رسمی مجاهدین خلق در خارج از کشور بود، ولی رسماً به عنوان ارگان نهضت آزادی خارج از کشور انتشار می یافت، به تناقض گویی و جعل خبر ناگزیر در این زمینه میپ پرداخت. این در حالی است که گروه ابوذر نهاوند از هنگام پیدایش تا زمان فروپاشی، با هیچ گروه دیگری در ارتباط نبوده و اعضای آن توانستند در حد خود و با همه کمبودها، به صورت مستقل باقی بمانند و ضرباتی چند بر پیکر رژیم شاه وارد سازند. بر این اساس ارتباط گیری گروه ابوذر با گروه های چپ مثل سازمان مجاهدین خلق به ادعای ساواک یا خود سازمان در نشریه مجاهد از اساس کذب محض است. در این راستا نیز بیانیه ای علیه این ادعا و اعلان برائت و اعلام جرم از سازمان مجاهدین توسط خانواده اعضای گروه ابوذر پس از انقلاب اسلامی در سال 1358 صادر شده است. در بخشی از این پیام آمده است: «این گروه هیچ گونه رابطه ای با هیچ گروه و سازمانی نداشته است.»
دستگیری اعضای گروه ابوذر
در تاریخ 29 تیرماه 1352 سه نفر از اعضای کادر مرکزی گروه به نام¬های عبادالله خدارحمی، ولیالله سیف، حجتالله عبدلی جهت ملاقات با آیتالله ربانی شیرازی و یافتن راهحلی جهت دست یافتن به اسلحه به شهر قم میروند. آیتالله ربانی آن ها را از مبارزه مسلحانه شدیداً باز داشته و تشویق به خودسازی و بالا بردن سطح معلومات دینی می کند. بعدازظهر روز 30 تیر آنان به بازار قم رفته و با پاسبان گشت بازار روبرو می شوند، با ارزیابی اولیه زمینه را برای خلع سلاح و متواری شدن مناسب می دانند. دو نفر از آن ها به پاسبان نزدیک می شوند که به درگیری پیش بینی نشده و کشته شدن پاسبان می انجامد. در این لحظه گشت شهربانی در حین عبور متوجه درگیری شده و بلافاصله آن¬ها را دستگیر می¬کند. افراد دستگیر شده پس از بازجویی های اولیه تحویل ساواک قم می شوند. ساواک قم بلافاصله آن ها را به تهران منتقل می کند و پس از بازجوییهای اولیه اقدام برای دستگیری سایر اعضاء و مرتبطین شروع میشود و در اندک زمانی کلیه اعضای کادر مرکزی، مرتبطین و همفکران آن¬ها در نهاوند دستگیر و به تهران، کمیته ضدخرابکاری منتقل میشوند.
محاکمه و شهادت گروه ابوذر
اعضای گروه ابوذر درحالیکه بعضی مجروح و بعضی دیگر هنوز آثار شکنجه روی بدن آنان نمایان بود و مدت ها در سلول انفرادی گذرانده بودند به دادگاه اعزام میشوند. آنان برای خود حق انتخاب وکیل نداشتند و رژیم با نظر خود از بین نظامیان وابسته که تحت تأثیر شدید ساواک بودند، افرادی را بهعنوان وکیل تسخیری تعیین میکند که تنها نام وکیل بر روی آنان بوده و هیچگونه دفاعی از متهمین خود نمی-کنند. دستگیرشدگان که آینده دادگاه را برای خود روشن نمی دیدند، تصمیم می گیرند که در جلسه دادگاه بهمن منشط و عبادالله خدارحمی به دفاع ایدئولوژیک پرداخته و مابقی افراد به دفاع حقوقی از خود بپردازند.
مراحل تشکیل دادگاه بدوی، تجدیدنظر، فرجام خواهی و ... با سرعت غیرطبیعی به اتمام و کمتر از سه ماه کلیه مراحل دادرسی، صدور حکم بدوی، اعتراض به احکام صادره، بررسی پرونده در دادگاه تجدیدنظر، مراحل فرجامخواهی و ... طی و دستگیرشدگان به احکام ذیل محکوم می شوند:
1. عبادالله خدارحمی؛ اعدام
2. بهمن منشط؛ اعدام
3. حجتالله عبدلی؛ اعدام
4. ماشالله سیف؛ اعدام
5. روحالله سیف؛ اعدام
6. ولیالله سیف؛ اعدام
7. ولیالله کشفی؛ 15 سال حبس جنایی درجه یک
8. حجتالله آورزمانی؛ 5 سال حبس جنایی درجه یک
9. علیرضا کرمعلی؛ 5 سال حبس جنایی درجه یک
علاوه بر دستگیری و محاکمه اعضای اصلی گروه ابوذر، ساواک کلیه کسانی که به هر نحوی با این گروه در ارتباط یا مراوده بودند را دستگیر کرد. از جمله این افراد می¬توان به آیت¬الله ربانی شیرازی، حجت¬الاسلام فاکر خراسانی و سیدکاظم اکرمی اشاره کرد که به یک تا سه سال حبس جنایی محکوم شدند.
ساواک تنها به دستگیری اعضای اصلی و مرتبطین گروه ابوذر اکتفاء نکرد بلکه در راستای اهداف خود گروه سومی در رابطه با گروه ابوذر دستگیر کرد که تنها با آن¬ها برخورد توجیهی همراه با تهدید نمود. در مجموع از دستگیری¬ها و برخوردها بهوضوح روشن است که ساواک تا آخرین رگهها و مرتبطین گروه ابوذر را که حتی دارای انگیزه¬های سیاسی و مبارزاتی نبودند را شناسایی و دستگیر کرد و سرانجام این پرونده را در سال 1352 مختومه اعلام کرد.
عباس علی بخشی