سایت خبری پرسون- منطقه خودمختار قرهباغ که حدود 4400 کیلومتر مربع مساحت دارد و سرزمینهای جنوبی، غربی و شرقی آن که شامل هفت شهر به «قره باغ کوهستانی» موسوم است. اشغال این هفت شهر توسط ارمنستان در بحبوحه فروپاشی «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» در سال 1990 صورت گرفت. (زارعی، 1399)
این اشغال تدریجی در سال ١٩٩٢ نهایتاً تبدیل به جنگ شد و این جنگ تا اعلام آتشبس در ماه می ١٩٩٤ ادامه یافت. از آن تاریخ تاکنون منطقه قره باغ شامل ٥ شهرستان خانکندی، آغدره، شوشا، خوجالی، خوجاوند و مناطق پیرامون قرهباغ شامل ٧ شهرستان کلبجر، لاچین، قبادلی، زنگیلان، جبرائیل، فضولی و آغدام یعنی حدود ٢٠ درصد از خاک جمهوری آذربایجان تحت اشغال ارمنستان قرار داشت.
بیشتر بخوانید؛
اردوغان به دنبال انحراف افکار عمومی ترکیه است
برای پایان دادن به این اشغال از طرق مسالمتآمیز اقداماتی چند از سوی جامعه بین الملل صورت گرفته است. تشکیل گروه مینسک شامل کشورهای روسیه، فرانسه و ایالات متحده آمریکا در سال ١٩٩٢ از سوی «کنفرانس امنیت و همکاری اروپا» از جمله این اقدامات است. ولی عدم توافق طرفین درگیری در مورد این پیشنهادات سبب شد تا اقدامات این گروه نتیجهای در بر نداشته باشد. زیرا گروه مینسک اغلب به دلیل مواضع جانبدارانه خود به عنوان یک گروه میانجی ناموفق تلقی و مورد انتقادات شدید کشور ترکیه قرار داشت. (مرکز مطالعات ایرانی ترکیه، 2020)
اهمیت سوقالجیشی قره باغ
قفقاز جنوبی در چند بُعد استراتژیک، قومی - سیاسی و فرهنگی دارای اهمیت است. مسائل امنیتی متداخل موجود نه تنها 3 دولت مهم در قفقاز جنوبی (آذربایجان، گرجستان و ارمنستان) بلکه به منافع کشورهای همسایه نیز مربوط میشود. از جمله این کشورها؛ روسیه در شمال؛ ایران در جنوب؛ ترکیه، اکراین، بلغارستان و یونان در غرب، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان در شرق هستند. به این آمیختگی باید منافع ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و بدون شک منافع چین را نیز افزود. در نتیجه قفقاز جنوبی به واسطهی عوامل بیثبات کننده که از خارج مرزها هدایت میشود، آسیب پذیر شده است. اختلاف قومی، نژادی، تنوع سنن فرهنگی و هویت متفاوت مردم، مشخصه بارز کل منطقه است که ممکن است در هر زمان آغازگر اختلافات و منازعاتی باشد که پتانسیل تبدیل شدن به مشکلات بزرگتر را دارا میباشند. (استریان، 1383: 64-63)
ادامه این بحران که خود میراث زمان اتحاد جماهیر شوروی و دوره پایان جنگ سرد است بر عمق تنشها در این منطقه به شدت افزوده است. ادعای ارضی ارمنستان نسبت به قرهباغ کوهستانی مسئلهای است که طی دهههای متمادی دوران حکومت سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی، پنهان نگاه داشته شده بود. (هاشمی، 1384: 69)
مناقشه قرهباغ که آغاز آن با خواستههای تجزیه طلبانه ارامنه این منطقه همراه بود، منجر به کشته شدن 50 هزار نفر از دو طرف شد. علاوه بر این 250 هزار نفر از آذربایجانیهای ساکن جمهوری ارمنستان وادار به کوچ اجباری به خاک آذربایجان شدند. به دنبال این اقدام 400 هزار نفر از ارامنه ساکن در برخی شهرهای آذربایجان به منطقه قرهباغ یا جمهوری آذربایجان کوچ کردند. جمهوری ارمنستان افزون بر اشغال استان ارمنینشین قرهباغ برخی از نقاط آذرینشین خاک آذربایجان را نیز به اشغال خود درآورد و در نتیجه 800 هزار نفر از آذربایجانیهای این مناطق خانه و کاشانه خود را از دست دادند. (عباساف و چاخاتوریان، 1383: 16-15)
اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه قرهباغ جهت برقراری ثبات و ممانعت از پدید آمدن یک منطقه جدید درگیری در قفقاز جنوبی آشکار است. با در نظر گرفتن اهمیت این منطقه به عنوان یک کریدور انرژی باید گفت که بروز هرگونه بی ثباتی، برای امنیت انرژی اتحادیه اروپا و ترکیه قابلیت گسترش به کل منطقه را نیز دارد. به علاوه ویژگیهای راهبردی قرهباغ چون نزدیکی به مرز ایران، ثروت های زیرزمینی و دارا بودن ظرفیت تبدیل شدن به یک مسیر ارتباطی جایگزین از جمله عوامل عدم تأمین ثبات و نیاز به برقراری ثبات در این منطقه است. (مرکز مطالعات ایرانی ترکیه، 2020)
ترکیه و ارمنستان؛ اختلافات و مناقشات
ریشههای اختلافات ترکیه و ارمنستان را می توان در مواردی چون ادعاهای رسانههای دو کشور بر علیه یکدیگر، ادعاهای ارضی و تاریخی ارمنه در مورد استانهای غربی ترکیه و وجود گرایشات ملیگرایانهی افراطی در دو کشور یاد کرد. اما به نظر میرسد مهمترین اختلافات ترکیه و ارمنستان را میتوان در دو مورد زیر خلاصه کرد:
1- مسئله قتل عام ارامنه
قطعاً طولانیترین و جنجالیترین اختلاف میان ترکیه و ارمنستانی مسئله قتل عام ارامنه در سال های پایانی حکومت عثمانی و سالهای ابتدایی استقرار ترکان جوان در ترکیه است. اگرچه ترکیه در سال 1991 به عنوان یکی از اولین کشورها استقلال ارمنستان را به رسمیت شناخت، ولی همواره تلاش ارمنستان برای شناسایی بینالمللی این کشتار و اقدامات ترکیه برای واداشتن ارمنستان از این تلاشها چون بختکی بر روی روابط دو کشور سایه افکنده است. (کاکایی، 1387: 50)
در این بین، تلاش لابی قدرتمند ارامنه در اروپا و امریکا برای تحت فشار قرار دادن آنکارا و تلاش برخی از محافل غربی و اروپایی برای ناکام گذاردن عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا و احتمالاً امتیازگیری بیشتر از سران آنکارا بر شدت و دامنه اختلافات دو کشور افزوده است. در داخل دو کشور (بهویژه جمهوری ارمنستان) نیز افکار عمومی و حزبی با باورهای سنتی و ملیگرایانه یکی از موانع اصلی در کاهش تنش و درگیریها محسوب میگردند. (طباطبایی، 1382: 105-103) در سوی دیگر برخی ملیگرایان افراطی ترک برای انتقام از ارامنه به دلیل نقش آنان در سقوط امپراتوری عثمانی به دلیل همکاری با روسها و کشتار ترکها دست به انجام برخی از اقدامات بهویژه ترور روزنامه نگاران و فعالان ارمنیتبار در ترکیه می زدند. (احمدی لغورکی، 1386: 8)
هر چند دولت ترکیه هرگز مسئله تبعید اجباری یا کشتار ارامنه در فاصله سالهای 1915 تا 1917 را نپذیرفته و از دو بُعد تاریخی و حقوقی، این مسئله را رد کرده است. از بُعد تاریخی، دولتمردان و ملیگرایان ترک، بر این باورند که با وقوع جنگ جهانی اول و در پی فروپاشی امپراتوری عثمانی، درگیریهای داخلی در مناطق شرقی و در مجاورت جبهه جنگ با روسها، مهاجرتها و اثرات جنگهای داخلی، کوچها، قحطی و بیماریهای واگیردار شایع، تعداد قابل توجهی از ساکنان سرزمین عثمانی شامل ارامنه، ترکها، کردها و عربها از بین رفتهاند. از بُعد حقوقی، دولتمردان ترک، مسئولیت اعمال دولت عثمانی را تنها متوجه حکومت فعلی ترکیه نمیدانند. به اعتقاد این افراد، دولت عثمانی پس از فروپاشی به کشورهای مختلفی تقسیم شد و از بُعد حقوق بینالملل، ترکیه نمیتواند مسئول اقدامات آن باشد. از سوی دیگر، آنها نقل و انتقال شورشیان ارمنی از مناطق درگیری به مناطق دیگر و سرکوب این شورشهای مسلحانه را حق طبیعی هر حکومتی در راستای تأمین امنیت سرزمینی خود میدانند. (احمدی لفورکی، 1386: 11)
2- مناقشه قرهباغ
دولت ترکیه به دلیل لحاظ قرار دادن ملاحظات نژادی، قومی و زبانی با جمهوری آذربایجان در بحران قرهباغ همواره از جمهوری آذربایجان حمایت کرده است. این حمایتها تنها محدود به حمایتهای مادی و حتی نظامی نمیشود، بلکه دارای پشتوانه سیاسی - اجتماعی به همراه شاخصههای روانشناختی و عاطفی در بین مردم است. (عباساف و چاخاتوریان، 1383: 2) در سالهای پس از آغاز رسمی درگیریها تاکنون تمامی دولتهای ترکیه از اربکان اسلامگرا تا چیللر، ییلماز و اجویت تا عبدالله گل و اردوغان حمایت از آذربایجان در برابر ارمنستان را در صدر برنامههای خود قرار دادهاند. این حمایتها تا بدان جا پیش رفت که ترکیه در سال 1993به منظور حمایت از آذربایجان در مناقشهاش با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی مرزهای خود را با ارمنستان بست.
اهداف و منافع ترکیه در مناقشه قره باغ
دولت ترکیه از سال 2010 به بعد با کنار گذاشتن سیاست «تنش صفر» با همسایگان، راهبرد حضور در سرزمینهای متعلق به امپراتوری سابق عثمانی را در پیش گرفته است. دخالت نظامی در سوریه، لیبی و عراق نمونهای از اقدامات ترکیه در راستای سیاست نئوعثمانیگری این کشور است.
از طرفی دولت ترکیه قصد دارد بهجای درگیری در مرزهای خود، رقابتهای منطقهای را به محیط پیرامونی رقبای خود بکشد تا نبرد با آنها تنها منحصر به محیط پیرامونی ترکیه نباشد. در این صورت موضع آنکارا در مقابل رقبا تقویت شده و ضمن برقراری نوعی موازنه، قدرت چانهزنی این کشور نیز افزایش خواهد یافت. حضور نظامی ترکیه و نیروهای نیابتی آن در منطقه حساس قفقاز، برای روسیه و ایران دردسرساز است و میتواند باعث نفوذ تروریستها به شمالغرب ایران و قفقاز روسیه شود. ترکیه با ورود به محیط پیرامونی روسیه و ایران بهنوعی دست به عمل متقابل زده است. (طالبی، 1399)
بر این اساس اهداف ترکیه در درگیری قره باغ به دو دسته قابل تقسیم است. آنکارا از یک طرف میخواهد با حمایت از آذربایجان وزنهای در مقابل حامیان ارمنستان تشکیل دهد و از طرف دیگر با مشارکت در روند مذاکرات وضعیت خود را به عنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کند. هم اکنون آنکارا به نزدیکترین متحد باکو تبدیل شده است. از طرفی چارچوب قانونی برای مشارکت ترکیه در درگیریهای فعلی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بهوسیله قرارداد سال 2010 با عنوان «همکاری استراتژیک و کمک متقابل» بین دو کشور قابل توجیه شده است. علاوه بر تمرینات مشترک نظامی، این معاهده پیشبینی کرده است امضاءکنندگان در صورت تعرض کشور ثالث به هر وسیله ممکن به یکدیگر کمک نمایند. همچنین انعقاد قرارداد همکاری بین آنکارا و باکو به عنوان نشانهای از نارضایتی آذربایجان از گروه مینسک نیز شناخته شده است. (Isachenko, 2020)
در واقع جاه طلبی های ترکیه فراتر از منطقه قره باغ کوهستانی است. مارس 2020، آکار وزیر دفاع ترکیه اهداف این کشور را در آسیای میانه، قفقاز، شرق مدیترانه، بالکان و دریای اژه تبیین کرد. از نظر ترکیه، جنگ قرهباغ نمایشی برای نقش فزاینده آنکارا در قفقاز جنوبی از لحاظ استراتژیک بود و ارتش جمهوری آذربایجان توسط ارتش ترکیه تأمین، آموزش و پشتیبانی میشد. برای همین دخالتهای ترکیه در درگیریهای قرهباغ و سخنان جنجالی اردوغان را میتوان در راستای شعار راهبردی «جایگاه شایسته ترکیه در نظم جهانی در کنار آمریکا و روسیه» که توسط دولتمردان آنکار داده شده است تبیین کرد.
نتیجه گیری
اگرچه توافقنامه 10 نوامبر 2020 به جنگ شش هفتهای پایان داد و نقش روسیه را به عنوان میانجی تأیید اما ترکیه را به عنوان یکی از ذینفعان این توافقنامه مطرح کرد. دخالت دولت ترکیه در جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر مسئله قرهباغ بدون شک ابعاد جدیدی از اتحادها و رقابتهای منطقهای را به وجود آورده است. در حالی که آنکارا در سالهای 2000 و 2008 سعی در ایجاد بسترهای ثبات در قفقاز جنوبی داشت، اکنون اثرات نظامی شدن کلی سیاست خارجی ترکیه در این منطقه نیز احساس میشود. پس از سوریه و شرق مدیترانه، قرهباغ هم اکنون در راه تبدیل شدن به یک منطقه درگیری بین المللی است که در آن چندین رقابت منطقهای و جهانی در حال شکل گیری است. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران باید با اتخاذ سیاست خارجی راهبردی واقع بینانه و به دور از هیجان و احساسات در راستای منافع ملی خویش گام بردارد.
نگارنده : عباس علی بخشی
منابع
احمدی لفورکی، بهزاد (1386)، «منع انکار نسلکشی: تأملی بر کشتار ارامنه به بهانه تصویب لایحه منع انکار در پارلمان فرانسه» مجله پگاه حوزه.
استریان، گرانیک (1383)، کشورهای مشترک المنافع (CIS)، ترجمه فخرالدین سلطانی. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران.
اویغور، حتی (2020)، «موضع ایران نسبت به درگیری های قرهباغ»، مرکز مطالعات ایرانی ترکیه.
زارعی، سعدالله (1399)، ملاحضات اساسی ما درباره توافق قرهباغ، روزنامه کیهان.
طالبی، مهدی (1399)، «اردوغان رودست میخورد؟»، روزنامه فرهیختگان.
طباطبایی، مهرزاد (1382)، «احیای روابط ارمنستان - ترکیه: ادامه آرمانگرایی یا غلبه منافع ملی»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز.
عباساف، علی و هاریتون. چاخاتوریان (1383)، مناقشه قرهباغ؛ آرمانها و واقعیتها، تهران: موئسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران.
کاکایی، سیامک (1387)، «آب شدن روابط ترکیه و ارمنستان دیپلماسی فوتبال»، مجله همشهری دیپلماتیک.
هاشمی، علیرضا (1384)، امنیت در قفقاز جنوبی، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه.
Isachenko, Daria (2020), Turkey–Russia Partnership in the War over Nagorno
Karabakh: https://www.swp-berlin.org/10.18449/2020C53