سایت خبری پرسون- چند سالی هست که سنت حسنه انتشار متن و مفاد لایحه بودجه تقدیمی دولت به مجلس در راستای شفافسازی و امکان دسترسی عموم به اطلاعات ریز بودجه سال آتی، قاعدتا چالش و بحث و نقدهای متنوع و مبارکی را هم به دنبال دارد.
در این میان یکی از پرسشهای همواره افکار عمومی این است که چه مقدار بودجهای و در راستای چه هدف و ماموریتی برای نهادهای مختلف و متنوع فرهنگی کشور، اختصاص داده میشود.
هر ساله بیش از بیست نهاد فرهنگی و مذهبی از مرکز خدمات حوزه علمیه گرفته تا سازمان تبلیغات اسلامی و ستاد اقامه نماز و وزارت ارشاد و ... هر کدام سهمی از این تقسیم بودجه به خود اختصاص میدهند.
در بررسی لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال ۱۴۰۰، شاهد بودجه چند نهاد متولی امر فرهنگ با رقم افزایشی قابل توجهی هستیم، از جمله سازمان صدا و سیما و این در حالی است همزمان دولت از نظر تحقق درآمدها در سال آینده در مضیقههای فراوانی قرار دارد.
بودجه هر ساله سازمان تبلیغات اسلامی نیز در این میان قابل توجه است.
بیشتر بخوانید؛
افزایش قابل توجه سهم محیطبانان از بودجه ۱۴۰۰
شورای عالی حوزههای علمیه یا جامعه المصطفی که در عمده کشورهای مطرح، شعبههای خاص خود را دارد هم همواره در لایحههای بودجه دولت، مورد توجه هستند.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز با کارکردهای دیپلماسی فرهنگی مفروض که برای آن قابل تصور است سهم قابل توجهی از این بودجه دارد.
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و شوراهای برنامهریزی مدیریت حوزههای علمیه سراسر کشور نیز هر کدام در این فهرست ردیف خاص خود را دارند.
سایر نهادهای فرهنگی و مذهبی شناختهشده نیز در سال آینده هر کدام، چند ده میلیارد تومان بودجه میگیرند. از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مجمع جهانی اهل بیت گرفته تا مجمع جهانی تقریب مذاهب، از ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر تا موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تا فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از موسسه نشر آثار حضرت امام تا موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و قس علی هذا.
اما سوال همیشگی و البته بیپاسخ روشن این بوده و هست که اساسا بر مبنای چه عملکرد سابق و مقبول و موثری این بودجهها از محل بیتالمال متعلق به آحاد مردم هر ساله برای این نهادها شارژ میشود، البته که اختصاص بودجه لازم برای نهادهای فرهنگی با شرح وظایف مشخص و البته ارایه گزارش و کارنامه شایسته امری قابل پذیرش است اما فارغ از آسیب تنوع بی در و پیکر نهادهای مداخلهگر و مدعی فرهنگی کشور، مسئله اینجاست که اولا با چه مجوز مشروعی و بر اساس چه حساب و کتاب نکردهای، این ارقام هر ساله و در طول بیش از چهل سال تا کنون به ایشان تقدیم شده و این در حالی است که بخش فرهنگ رو سیاهترین و شرمسارترین بخشهای این پول پاشی چهل ساله است. نگاهی به سیمای زرد و تن رنجور فرهنگ و هنر و از طرفی شکم برآمده و تن فربه ارباب منشان بالانشین فرهنگ، خود گویای راست این اسراف است، حال زار فرهنگ در میان جامعه، حال و احوال ارزشهای ملی و مذهبی، احوال عمده جوانان و نسلهای سوخته این سالها، مظلومیت بخش خصوصی فرهنگ و هنر و همه مدعی و مطالبهگر این فساد ظاهر الصلاح و تقسیم پول به خویشانند، باشد تا در کنار همه شعارهایی که این روزها از مجلس شنیده میشود در اصلاح بودجه و این رویههای غلط، بودجه فرهنگ و هنر را هم مثل خودش فراموش نکنند.
مهدی احمدی - روزنامه نگار و فعال فرهنگی