به گزارش سایت خبری پرسون، روز جمعه دوم آبان، ویدئویی منتشر شد که یک زن در آبادان با صورت خونی توسط دو زن دیگر روی زمین خوابانده شده و یک مامور حراست با باتوم بالای سر او ایستاده و ابتدا پایش را روی بدن زن زخمی گذاشته و سپس با دست اقدام به لمس کردن بدن دختر میکند. چهره زن مجروح و شوک زده در تصاویر دیده میشود.
این ویدئو بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی داشت. روایتهای مختلفی هم از ابعاد ماجرا منتشر شد. براساس یک روایت این زن به دلیل اختلافات با یکی از کارمندان پالایشگاه آبادان به منزل آن فرد مراجعه میکند و خواستار ملاقات با او میشود که با واکنش تند خانواده فرد روبه رو میشود و او را متهم به سرقت میکنند و به شدت کتکش میزنند. این روایت زنی است که مورد حمله قرار گرفته است.
روایت دیگر این بود که این زن حین ورود بدون اجازه به منزل فرد مورد نظر به فرزند او با شی تیزی حمله و حتی او را مجروح کرده و خواستار دریافت پول، دلار و طلا شده است و در ادامه با حضور اعضای خانواده و همسایهها با او درگیر میشوند و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
هرچند در ابتدای ماجرا یک درگیری بهدلیل اختلافات شخصی به نظر میرسید که با دستگیری دختر مهاجم در شرف پایان بود، اما آنچه موجب خشم مردم در این ماجرا شد، رفتار مأمور حراست پالایشگاه آبادان پس از دستگیری این دختر بود. این مأمور درحالیکه پایش را روی بدن دختر گذاشته بود، رفتار زشت و ناپسندی انجام داد که جنجال این حادثه را بیشتر کرد؛ تاجایی که بعد از ورود دستگاه قضایی به پرونده، دادستان آبادان از دستگیری این مأمور خبر داد و گفت: "او هماکنون راهی زندان شده است و بدون شک با وی برخورد قاطع خواهد شد."
به گفته او "جرم خانم مهاجم ایراد جرح عمدی است و طرفین پرونده با قرار وثیقه آزاد هستند."
در این میان، کسری نوری، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت نیز گفت: «این درگیری بهدلیل اختلافات شخصی رخ داده و هماکنون مأمور حراست پالایشگاه نفت آبادان بهخاطر رفتار منفور خود بازداشت و برکنار شده است.»
به گفته او ماجرای درگیری مربوط به مشاجره خانوادگی یکی از کارکنان بوده و ارتباطی به هیچیک از مدیران پالایشگاه ندارد.
سه حادثه جنجالی؛ رفتار پلیس زیر ذرهبینمهرداد سپهری، متهمی که در مشهد پس از دستگیری جان باخت
ویدئو دوم؛ مشهد
کمتر از یک هفته پس از انتشار ویدئو اول، ویدئو دومی هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد پلیس مشهد رفتاری بسیار خشن با یک متهم دارد. در این ویدئو مامور پلیس دستان متهم را به میلهای در یک کوچه دست بند زده و مدام با شوکر و با توم به او حمله میکند. مامور اسپری فلفل هم به صورت متهم میپاشد. متهم در مسیر انتقال جان خود را از دست میدهد و خانواده او میگویند به علت خفگی ناشی از گاز فلفل این اتفاق رخ داده است.
انتشار این ویدئو افکار عمومی را شوکه کرد و بحثهای فراوانی را برانگیخت. بهدنبال انتشار این فیلم در شبکههای اجتماعی، دستگاههای قضایی و امنیتی وارد ماجرا شدند. معاون امنیتی و انتظامی فرماندار مشهد درباره جزئیات این اتفاق گفت: «چند روز پیش در جریان یک نزاع خانوادگی در مشهد از پلیس برای خاتمه دادن به این درگیری تقاضای کمک شد. این نزاع خانوادگی و درگیری بین مرد جوان (متوفی) و پدر زن وی روی داده بود و پس از آن خانواده از پلیس تقاضا کرده بود که برای خاتمه دادن به این درگیری مداخله کند.» او ادامه داد: "پس از حضور پلیس در محل، مرد جوان که معتاد به موادمخدر بوده است، حین انتقال از محل با پلیس نیز درگیر شده که در ادامه منجر به مرگ وی میشود."
همچنین سردار محمد کاظم تقوی فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی ضمن ابراز تاسف از این اتفاق تاکید کرد که این ماجرا به صورت ویژه بررسی میشود. در همین حال پروندهای در دادسرا نظامی خراسان رضوی در این باره تشکیل شده و بازپرس دادسرای نظامی نیز با حضور در پزشکیقانونی پس از کالبدشکافی، دستور نمونهبرداری از ریه و بررسی تأثیر اسپری بر مرگ متوفی را صادر کرده است.
دادستان نظامی خراسان رضوی اعلام کرده که مامور خاطی در این پرونده بازداشت شده است.
درباره این ماجرا هم روایتها زیاد است از جمله اینکه ویدئوهایی منتشر شده که نشان میدهد مهرداد سپهری پیش از حادثه مردم درگیر میشود و اقدام به کتک کاری و تخریب خودرو کرده است.
اتفاق رخ داده در مشهد نیز اعتراض و خشم افکار عمومی را به دنبال داشته و انتظار این است که موضوع بدون هیچ گونه اغماض و چشم پوشی بررسی شود. روشن است که اقدام مامور پلیس در حمله به متهم دستگیر شده کاملا خلاف قانون بوده و احساسات عمومی را جریحه دار کرده است.
ویدئو سوم؛ اسفراین
سومین ویدویی که روز گذشته بازتاب پیدا کرد، مربوط به شهر اسفراین است. روز شنبه سوم آبان فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میدهد دو مامور نیروی انتظامی بالای سر فردی در پیادهرو هستند و با او درگیر میشوند، و فیلمبردار میگوید که پلیس، فرد مضروب را با تیر زده است.
گفته میشود پس از این اتفاق فرد مضروب جان خود را از دست میدهد. مجتبی زارع، دادستان نظامی خراسان شمالی، روز یکشنبه چهارم آبان با اشاره به این فیلم اعلام کرد که خانواده مقتول با حضور در دادسرای نظامی شکایتی با عنوان تیراندازی منجر به قتل مطرح کردند.
او افزود: «با توجه به اهمیت موضوع و ادعاهای اولیاء دم متوفی، طی تماس تلفنی در حضور اولیاء دم از مدیرکل پزشکی قانونی استان درخواست کردیم تا با دقت و سرعت جسد کالبدگشایی و علت فوت و نوع صدمههای وارد شده مشخص شود.»
زارع گفت: "سپس دستوراتی در چند بند به ضابطان قضایی برای بررسی نحوه مرگ مقتول صادر شد تا محل درگیری را دقیقا بررسی و فیلم دوربینهای مداربسته موجود در محل را جمع آوری و ارسال نمایند."
این اتفاق کمتر از دو مورد دیگر بازتاب پیدا کرد.
غیر از این موارد در هفتههای گذشته رفتار پلیس با اراذل اوباش و گرداندن آنها در خیابانهای شهر نیز با واکنشهای زیادی روبهرو شد تا جایی که حتی رییس قوه قضائیه نیز در این رابطه دستوراتی صادر کرد و این کار فعلا متوقف شده است.
چند نکته؛ پرهیز از لاپوشانی و تغییر ماجرا
این اتفاقات بسیار ناخوشایند و مخرب و اعتماد مردم به پلیس را لکهدار میکند. حداقل ماجرای مشهد نشان میدهد که مامور خاطی از آموزش کافی و و شرایطی روحی و روانی مناسبی برای حضور در ماموریتهای پلیسی را نداشته است. او مدام به حرفهای متهم در بند خود واکنش تند نشان میدهد، در حالیکه هیچ ضرورتی برای اینکار وجود ندارد. از سوی دیگر ظاهرا این مامور هیچ اطلاعی از قوانین ندارد و نمیداند تمام رفتارهایش خلاف قانون بوده است. ضرب و شتم، تحقیر و نمایش خشونت از سوی مامور آن چیزی است که در ویدئو منتشر شده به مخاطب نشان داده میشود. در ماجرای آبادان نیز وضعیت به همین صورت و حتی از جنبههایی بدتر هم هست. مامور حراست آگاهانه مرتکب رفتارهای زشتی میشود.
پس از انتشار این ویدئوها برخی معتقدند که باید پلیس در استاندارد های عملی خود بازنگری کند. عدهای هم میگویند خطای یک مامور را نباید به پای کل سیستم نوشت.
اما سعید مدنی تحلیلگر مسائل اجتماعی در این باره معتقد است: "به مدد فضای مجازی و امکانات تکنولوژیک ارتباطیای که در اختیار مردم ایران قرار گرفته، این حادثه تصویربرداری شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است؛ چیزی که در گذشته تقریبا ناممکن بود. به این اعتبار به نظر میرسد که رفتار پلیس ایران تا حد زیادی محتاطانهتر و دقیقتر شود."
شاید همین موارد باعث شد که مقامات پلیس و قضایی هم تلاش میکنند، با روایتهایی تازه دیدگاه افکار عمومی را کمی تعدیل کنند. اما به عقیده ناظران و تحلیلگران این کار اشتباه است.
عباس عبدی در این باره معتقد است: "این ویژگی فیلم است که مسایلی را نزد مخاطب برجسته میکند، که در خبرهای غیرتصویری برجسته نیستند. پس بپذیرید که به دنیای جدیدی وارد شدهایم که باید خود را با این وضع تطبیق دهید. به احتمال زیاد از این پس نیز انتشار این گونه اخبار و گزارشها بیشتر هم خواهد شد."
او افزود: «نکته بعدی این که در نشان دادن واکنش قدری تامل کنید. بهتر است بگوییم اصلا سعی نکنید که ماجرا را تغییر دهید، چون حتما نتیجه بدتر خواهد شد. واکنش را دراختیار نیروهای امنیتی، انتظامی و قضایی قرار ندهید، چون آنان با فضای موجود رسانهای چندان آشنا نیستند، و رفتارشان مصداق سرمه کشیدن و کور کردن خواهد شد.»
عبدی با اشاره به ماجرای آبادان و رفتار مامور حراست نوشت: «رفتار آن نگهبان با آن باتوم که نماینده و نگهبان نهادی رسمی است واجد معنای زنندهای بود که با هیچ مصاحبهای چه ساختگی و چه واقعی قابل پوشاندن نیست.»
عبدی همچنین توصیه کرده که نباید انتشار دهندگان و تصویربرداران این حوادث بازداشت شوند.
کامبیز نوروزی حقوقدان هم درباره ویدئوهای آبادان و مشهد معتقد است: "در اینکه آدمها ممکن است خطایی مرتکب شوند، بحثی نیست. قرار نیست خطای یک نفر به پای یک سازمان نوشته شود یا خشونتخواهی چند نفر به پای یک جامه بزرگ حساب شود. جرم و جنایت در هر جامعهای همیشه بوده است و خواهد بود. مهم نوع مواجههای است که جامعه و دستگاههای قانونی با آن میکنند."
به گفته نوروزی: «بدترین برخورد لاپوشانی و کتمان است. چشمفروپوشیدن به خشمها و خشونتها و جرائم به هر بهانهای که باشد، پاداشدادن است به مجرمان و خطاکاران و کمک به ترویج خشونت.»
این حقوق دادن در ادامه با انتقاد از اینکه مقامات قضایی آبادان به دنبال دستگیری انتشار دهنده ویدئو هستند نوشت: «اما کسی از وضعیت آن مأمور حراست چیزی نمیگوید. کسی از علت حادثه که قسمتی از آن یکی از مسئولان ردهپایین پالایشگاه آبادان است یا دلایل اقدام دختر چیزی نمیگوید.»
منبع: فرارو