الزامات احیای برجام

ایالات‌‌متحده آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران به بهانه‌های مختلف، پرونده هسته‌ای را وارد وضعیت پیچیده‌ای کرد.
تصویر الزامات احیای برجام

به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر طهمورث غلامی، کارشناس مسائل آمریکا، در یادداشتی نوشت:

ایالات‌‌متحده آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران به بهانه‌های مختلف، پرونده هسته‌ای را وارد وضعیت پیچیده‌ای کرد. پس از آن نیز جمهوری اسلامی ایران از ابتدای سال دوم خروج آمریکا از برجام، پنج گام کاهش تعهدات هسته‌ای خود ذیل برجام را آغاز کرد که این اقدام جمهوری اسلامی وضعیت پیچیده برجام را بسیار پیچیده‌تر کرد. به این خاطر قابل پیش‌بینی بود که احیای برجام کار آسانی نباشد و هیچ طرفی به یک‌باره نتواند برجام را احیا کند.

این وضعیت پیچیده برجام برای طرفین کارت‌های بازی ایجاد کرده بود. به این معنا که آمریکا با اشاره به کاهش تعهدات هسته‌ای ایران معتقد بود که باید ایران گام نخست را برای احیای برجام بردارد. دلیل ایالات‌متحده این بود که گام‌های پنج‌گانه هسته‌ای ایران دارای پیامدهای استراتژیک و امنیتی بوده و چون این پیامدها نسبت به پیامدهای اقتصادی خروج آمریکا از برجام برای جمهوری اسلامی ایران مهم‌تر است بنابراین باید این اطمینان حاصل شود که ایران بار دیگر به تعهدات برجامی خود برمی‌گردد. در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز معتقد است که گام نخست را باید آمریکا بردارد؛ زیرا این کشور ابتدا از برجام خارج شده و با اعمال تحریم‌ها علیه ایران، برجام و قطعنامه شورای امنیت را نقض کرده. اما اینکه کدام کشور گام نخست را آغاز کند صرفا سبب گذر زمان و پیچیده‌تر شدن اوضاع شد.

به این معنا که نه تنها وضعیت هسته‌ای در جهت حل‌وفصل شدن حرکت نمی‌کرد بلکه به دنبال تصویب قانون موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» در مجلس شورای اسلامی اقدامات هسته‌ای ایران و نیز گزارش‌های آژانس، در جهت پیچیده‌تر شدن حرکت ‌کرد. از این رو نشست‌های اخیر و پیش‌رو در وین گویای این واقعیت است که تهران و واشنگتن در حال حرکت به سمتی هستند که هر دو طرف به‌صورتی احیای برجام را در دستور کار قرار دهند. زیرا دیگر طرف‌های برجام از جمله چین و روسیه نیز بازگشت همزمان دو طرف به برجام را راه معقول‌تری می‌پندارند. به این خاطر به‌نظر می‌رسد که سیاست‌های اعلامی پیشین توسط ایران و ایالات‌متحده آمریکا صرفا اقدامات تاکتیکی برای کسب امتیازات بیشتر بوده و هم‌اکنون تهران و واشنگتن به سمت شرایط واقع‌بینانه‌تری حرکت می‌کنند.

نشست روز سه‌شنبه در وین یک نشست فنی و تخصصی است؛ در واقع در مذاکرات دیپلماتیک، نشست‌های تخصصی است که می‌تواند گویای پیشرفت در روند کار باشد. زیرا در نشست‌های تخصصی مباحث به شکل فنی مطرح می‌شود و پس از حصول نتیجه، مقامات عالی کشورها مانند معاونان وزرای خارجه و در گام بعد وزرای خارجه در جریان امر قرار می‌گیرند. از این رو به نظر می‌رسد نشست سه‌شنبه، نشستی برای تعیین چگونگی بازگشت ایران و آمریکا به برجام باشد.

باید به این نکته اشاره کرد که وضعیت پیچیده‌ای که در اثر خروج آمریکا از برجام و سپس کاهش تعهدات ایران ذیل برجام حاصل شده بدون انجام هماهنگی امکان‌پذیر نیست. در یک مثال ساده وقتی چند نفر قصد انجام یک سفر مشترک را دارند پیش از انجام سفر، برای هماهنگی‌ها با یکدیگر وارد گفت‌وگو می‌شوند. روشن است موضوعی به اهمیت برجام و تحریم‌های آمریکا و چگونگی بازگشت این کشور به برجام نیز هماهنگی می‌طلبد. به این خاطر باید نشست سه‌شنبه را نشستی بر مبنای واقعیات، عملگرایی سیاسی و دور شدن از سیاست‌های اعلامی حداکثری ارزیابی کرد.

در صورتی که نشست تخصصی سه‌شنبه به نتیجه برسد و نتیجه حاصل شده به تایید وزرای خارجه عضو برجام درآید، می‌توان گفت که برجام از بن‌بست‌هایی که بعد از روی کار آمدن جو بایدن با آن مواجه شده درحال خروج است.

در ارتباط با دورنمای مذاکرات و آینده برجام نیز باید گفت که دو طرف ایران و آمریکا نیاز ضروری به احیای برجام دارند؛ از طرف ایالات‌متحده این نگرانی و دغدغه وجود دارد که فعالیت‌های هسته‌ای ایران در عرصه تحقیقات و نصب سانتریفیوژهای جدید در حال توسعه و پیشرفت است و به هر میزان فعالیت‌های هسته‌ای ایران توسعه پیدا کند ایالات‌متحده ناگزیر است که امتیازات بیشتری برای جمهوری اسلامی در نظر بگیرد. همزمان در پرتو قانون مجلس ایران، واشنگتن نگران آن است در صورتی که برنامه هسته‌ای ایران از ذیل نظارت‌های آژانس خارج یا دسترسی‌های آژانس به برنامه‌ هسته‌ای ایران محدود شود، این فعالیت‌ها در جهت‌های حساس‌تری پیشرفت کند. همچنین آمریکا بیم آن را دارد که تداوم تحریم‌ها علیه ایران منجر به فرسایشی شدن تحریم‌ها شود. به این معنا که در گذر زمان برخی از دولت‌ها حاضر به پذیرش و تبعیت از تحریم‌های کاخ سفید نشوند و به شکل مستقیم و غیرمستقیم تحریم‌های این کشور را دور بزنند.

روشن است که در این صورت، تمایل ایران برای تعدیل مواضع در مقابل آمریکا کاسته می‌شود. در این بین آمریکا این ارزیابی را دارد که برای مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران سه راه بیشتر ندارد؛ راه نخست گزینه نظامی است که دولت آمریکا با توجه به تجارب جنگ‌های خاورمیانه اصلا تمایلی به آن ندارد. راه دوم تحریم‌های اقتصادی است که این تحریم‌ها در صورتی که زمان‌مند و محدود نباشد با خطر فروپاشی مواجه است. راه سوم نیز مذاکره و گفت‌وگو است؛ در جهت غلبه بر نگرانی‌های یاد شده، ایالات‌متحده به دنبال حل برنامه‌ هسته‌ای ایران از طریق «گفت‌وگو» برآمده است.

در عین حال جمهوری اسلامی ایران نیز برای زنده کردن برجام، انگیزه‌های قوی دارد که مهم‌ترین آن انگیزه‌های اقتصادی است. تجربه تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و تبعیت همه کشورها از آن از جمله روسیه و چین نشان داد که تحریم‌های این کشور قادر است به اقتصاد ایران آسیب جدی برساند و با کاهش ارزش پول ملی، اقتصاد آن را مختل کند.

همچنین تحریم‌های اقتصادی و مشکلات ناشی از آن برای جامعه سبب تشدید شکاف میان دولت و ملت شده که می‌تواند در‌ آینده پیامدهای سیاسی به دنبال داشته باشد. علاوه بر این بدون لغو تحریم‌های موجود امکان پیشبرد پروژه‌های همکاری با کشورهایی مانند چین نیز وجود ندارد. به این خاطر ایران نیز از طریق احیای برجام به دنبال مساعد کردن شرایط اقتصادی برای خود است.

در نهایت مجموع الزامات یاد شده برای دو طرف ایران و آمریکا سبب خواهد شد که این دو کشور به احیای دوباره برجام متعهد باشند؛ همچنین فشارهایی از طرف دیگر کشورها بر تهران و واشنگتن وجود دارد که با زنده کردن برجام به کاهش خصومت‌ها و تنش‌ها کمک کنند. از این رو به‌رغم تمام دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایی که در مسیر احیای دوباره برجام وجود دارد به نظر می‌رسد چشم‌انداز پیش‌رو مثبت باشد.

منبع: دنیای اقتصاد

280641

سازمان آگهی های پرسون